محدودیت و حقوق نابرابر زرتشتیان تا پایان حکومت قاجار

محدودیت و حقوق نابرابر زرتشتیان تا پایان حکومت قاجار



شادروان بهدین "اردشير خدارحم مرزبان بنشاهی" از نویسندگان و فرهیختگان جامعه زرتشتی هند(پارسیان) در کتاب خاطرات خود از اوضاع ایران چنین می‌نویسد:
تا پایانِ سلسله‌یِ قاجار، "زرتشتیان" نمی‌توانستند در "شهر یزد" در برابر مسلمانان بر خر و اسب و شتر، سواره بروند. اما با آغاز دوران پهلوی، مقام‌های دولتی "تهران" به فرمان شخص اول کشور[رضـا شـاه بـزرگ] دستور دادند که "زرتشتیان" حق دارند سواره از بازار عبور کنند.در آن دوره، لباسِ "زرتشتیان" با پیروان اسلام تفاوت داشت تا شناخته گردند، زیرا مسلمانان یزد، "زرتشتیان" را کافر و نجس محسوب می‌داشتند و "زرتشتیان" نمی‌توانستند به اجناس و کالای مغازه‌یِ مسلمانان، دست بزنند.همچنانکه در روزهای بارانی نیز حق بیرون آمدن از خانه را نداشتند

"
زرتشتیان" برای خرید در بازار، بایستی هرچه دکاندارِ مسلمان به آنها می‌داد، اگر هم خوب نبود، بپذیرند. چنانکه گفتیم، "زرتشتیان" نمی‌توانستند در شهر بر حیوان خود سوار شوند، زیرا مسلمانان یزد آن را نسبت به خود توهین حساب کرده، آنها را از حیوان پایین انداخته و با ضرب و شتم، فرسوده و مجروح می کردند.زرتشتیان" باید برای شناخته شدن قبای شِکَری و دال قصابی می‌پوشیدند،{و چون} حق نداشتند کلاه بر سر گذارند، چادرشبی که خود می‌بافتند و به رنگ قرمز و سفید بود، به سر می‌بستند. تنبانشان سفید، و چادرشب دیگری از بافت خود به رنگ سرخ و آبی و سفید، به کمر می‌بستند.
در یزد، "زرتشتیان" حق پوشیدن پوستین نداشتند. در فصل زمستان، برای حفظ از سرما، {به ناچار} در وسط قبای زیرین، هنگام دوختن، پنبه می‌گذاشتند که گرم باشد. {در یزد} "زرتشتیان" حق داشتن مدرسه و مکتب‌خانه {هم} نداشتند که علم بیاموزند.با به روی کار آمدن "خاندان شاهنشاهی پهلوی"، فرمانِ تساوی حقوق ملت ایران، صادر شد. فرمان مبنی بر «آزادی افراد ایرانی در پوشیدن لباس متحدالشکل و سواری و کسب و پیشه و شغل، و بهره‌مند شدن از حقوق اجتماعی و فرهنگی و عرفی» و دایر بر این که: «"زرتشتیان" با مسلمانان حقوق مساوی دارند و بایستی ناملایمات برای "زرتشتیان" از میان برداشته شود

 حیدرآباد، هندوستان، ۱۹۸۴