باورهای پایه ای دین زرتشتی



موبد پدرام سروش پور

اشوزرتشت به یاری وهومن (اندیشه پاک) به ذات یکتای اهورامزدا دست یافت و اینگونه بود که اورمزد پاک در پاسخ به درخواست روان آفرینش اورا به پیامبری برگزید.
«یگانه کسی که به آموزشهای الهی گوش فراداد و من او را خوب می شناسم همان اشوزرتشت اسپنتمان است. تنها اوست که خواستار آموزش آیین راستی و سرودهای ستایش مزداست، بنابراین به او شیوایی بیان خواهیم بخشید»(هات۲۹بند۸)
اشوزرتشت خود را نخستین آموزگار بشری خواند (هات۴۶ بند۹) و با تکیه بر اندیشه والای خود سرودهایی برای جهانیان به ارمغان آورد که پیش از این کسی نسروده بود.(هات۲۸بند۳) و اهورامزدا نیز به او نیروی مینوی و توانایی بخشید تا آغازگر راهی باشد که آن را راه و آیین اشویی نامید.
این آغازگر زندگی پربار و سرشار از مبارزه پیامبر با سلاح نیکیها بر علیه دروغ و دورغکاران بود. حتی زمانی که پیامبر از فشار دروغکاران به ستوه آمده و به درگاه اهورامزدا پناه می برد. (هات۴۶بند۱) یکقدم از آرمان خویش عقب نمی نشیند «ای مزدا کسیکه با تمام نیرو و وجودش برعلیه هواخواهان دروغ پیکار کند او جهان آفرینش را براه خرد و دانش حقیقی رهبری خواهدکرد» (هات۴۶بند۴).
- باور به اهورامزدا-خدای یکتا و بی همتا
در یسنا هات ۴۳ بند ۵ از اشتودگات گاتها می خوانیم:
« ای اهورامزدا، آنگاه تو را پاک و مقدس شناختم که تو را سرآغاز زندگی و ازلی یافتم ، زمانی که دانستم برای اندیشه و گفتار و کردار نیک،  پاداش مقرر فرمودی و در پرتو خرد تو، بدی از برای بدان و نیکی از برای نیکان خواهد بود تا پایان آفرینش. »
اشوزرتشت خدای خود را اهورامزدا به معنی «دانای کل هستی بخش» می نامد. بر پایه باور اشوزرتشت خدای یکتا با تکیه بر مزدایی و دانایی خود جهان هستی را آفرید و شاید این یکی از زیباترین تعابیری است که در فرهنگ مختلف از خدای یکتا آمده است.
حکیم توس نیز سالیان بعد شاهنامه خود را با این بیت زیبا آغاز می کند. «بنام خداوند جان و خرد      کزین برتر اندیشه برنگذرد» که در قالب فارسی دری همین مفهوم را  بیان کرده که خداوند جان به معنی هستی بخش، همان اهورا و خدای خرد همان مزدا یا دانای کل می باشد.

- باور به پیامبری اشوزرتشت
چنانچه در بند۹ از هات۴۶ اشوزرتشت به عنوان « نخستین آموزگاری که به ما آموخت ، تنها تو را ای پروردگار شایسته ترین ذات مورد ستایش بشناسیم» نام برده شده است یا در بند۱۱ از هات۴۴  اشوزرتشت می فرماید «پروردگارا می دانم که تو مرا برای این کار بزرگ (راهنمایی مردم) به عنوان نخسیتن آموزگار برگزیده ای» و در تایید این گفتار در بند سوم از هات ۲۸آمده است «اکنون سروده هایی می سرایم که کسی پیش از این نسروده است».
اشو زرتشت درهات ۲۸ بند۵ می فرماید
«  ای اشا کی به زیارت تو نایل خواهم شد؟ ای وهومن آیا با دانش الهی و خرد واقعی ترا خواهم شناخت ؟ »
و در ادامه می فرماید « آیا با فرمانبرداری از ندای وجدان و فرمان اهورایی به سوی هستی بخش دانا و توانا راه خواهم یافت ؟» واژه سروش از ریشه ی سرو (SRU) به معنی گوش دادن و شنیدن ، گوش به فرمان اهورایی دادن و پیروی از ندای وجدان .
- باور به سپنتامینو و انگره مینو و اختیار انسان در گزینش بین این دو
دانایی ، گزینش  و مفهوم نیکی و بدی، بیانگر دادگری اهورامزدا می باشند. بند سوم از هات ۳۰ گاتها، یکی از زیباترین و پر رمز و رازترین بند های این سروده  اهورایی و اندیشه برانگیزِ اشوزرتشتِ پیامبر است.
«آن دو گوهر که در آغاز همزاد (و در جهان) رویا پدیدار شدند، در اندیشه و گفتار و کردار ،آن دو نیکی است و بدی و از این دو، دانا راستی را بر می گزیند نه نادان
برپایه باور اشوزرتشت نیکی و بدی دو خوی هستند که با آفرینش زندگی در وجود انسانها شکل گرفته است، اگر چه انسانها با تکیه بر اراده خود آزادند تا از بین این دو نیکی های و بدیها را یکی برگزینند اما برپایه هنجار هستی در نهایت نیکی ها به خود انسان و اگر بدی هم در زندگی انجام دهد به خود او باز می گردد که این هنجار هستی را اشوزرتشت در گاتها «اشا» نامیده است.

- باور به امشاسپندان یا هفت پایه عرفان زرتشتی
اشوزرتشت در یسنای ۴۷ بند ۱ می فرماید
«کسی که در پرتو مینوی مقدس ( سپنته مینو) و بهترین اندیشه ( وهومنه)  گفتار و کردارش نیک و با راستی و درستی ( اشه) هماهنگ باشد، مزدا اهورا با توانایی ( خشثره ) و مهر خویش (سپنته آرمئتی)  به او رسایی(هئوروتات) و جاودانی (امرتات)  خواهد بخشید
همانطور که می دانیم در فرهنگ ایرانی عدد هفت مقدس است، هفتن یشت ، هفت سین ، هفت کشور و ... . که شاید این مقدس بودن ریشه در هفت امشاسپندان در فرهنگ زرتشتی داشته باشد . « اَمِشَه سپِنتَه » شکل اوستایی امشاسپندان است و از دو جزء بوجود آمده است . (أ) حرف نفی (مشه) از ریشه مر به چم (معنی) مرگ ، پس امشه به چم بی مرگ و جاودان  و (سپنته ) به چم پاک و مقدس و بی آلایش ،  و مفهوم آن " بی مرگ مقدس  " است  که در جهان هستی هر یک نگهبان پدیده ای مادی هستند .
اما در باور اشوزرتشت این هفت امشاسپند از یکسو هفت فروزه اهورامزدا هستند که در جهان جلوه پیدا کرده اند از سوی دیگر هفت پله عرفان زرتشتی می باشند که انسان با دستیابی به آنها به بالاترین جایگاه خواهد رسید. در فروردین یشت نیز ویژگی مهم این هفت فروزه را همازوری دانسته و در ادامه نیز آورده که انسانها هم تنها با همازوری می توانند به جایگاه امشاسپندان دست یابند.
« که هر هفت یکسان اندیشند ، هر هفت یکسان سخن گویند ، هر هفت یکسان عمل کنند ، که در اندیشه یکسان ، در گفتار یکسان ، در کردار یکسانند و همه را یک پدر و سرور است ، اوست اهورامزدا » .                                                      فروردین یشت بند ۸۲
- باور به فلسفه دگرخواهي و دستگیری از نیازمندان
«مزدا اهورایی که فرمانروای مطلق است چنین مقرر فرموده: خوشبختی از آن کسی است که دیگران را خوشبخت سازد. پروردگارا برای استوار ماندن به آیین راستی از تو نیروی تن و روان را خواستارم. ای آرمئیتی، ای مظهر ایمان و محبت، آن پرتو ایزدی که پاداش زندگانی سراسر نیک منشی است بمن ارزانی دار
يكي از زيباترين و گوياترين بند‌هاي گاهان، بند ۱ از هات ٤٣ می باشد. بخش دوم از پنج بخش گاهان با واژه اشتود آغاز مي‌گردد كه از «آرزو شده و مطلوب» گرفته شده و همان خوشبختي است؛ آن چيزي كه همگان به دنبال آن هستند.
بارها شنيده‌ايم كه «آنچه بر خود نمي‌پسندي بر ديگران نيز مپسند»، اما اشوزرتشت فراتر از اين سفارش مي‌كند، نه‌تنها زيان و آسيب به ديگران نرسان بلكه براي خوشبختي آنها نيز سعي و كوشش كن.
«مزدا اهورا كه فرمانرواي مطلق است مقرر فرموده: خوشبختي براي اوست (كه) از سوي او خوشبختي به ديگران رسد ...».
در ادامه بند آمده است: «... پروردگارا براي استوار ماندن به آيين راستي از تو نيروي تن و روان را خواستارم...».
«... اي آرمئيتي، اي مظهر ايمان و محبت، آن پرتو ايزدي كه پاداش زندگاني سراسر نيك‌منشي است به من ارزاني دار».
-باور به برابری تمام انسانها
برابری انسانها از هر قوم و نژاد و مهمتر از آن برابری زن و مرد در باور اشوزرتشت، زیربنای شکل گیری فرهنگ باارزش ایرانی شده است. تمدن و فرهنگی که کمتر از هر تمدن دیگری حقوق انسانها نادیده گرفته می شد و برده داری در آن رایج نبوده است.
برابری زن و مرد هم از ویژگیهای آموزه های اشوزرتشت بوده تا جایی که ایشان در هات ۵۳ از دختر خود پورچیستا نام می برد که به معنی دارنده دانش دینی است. بنا بر نوشته های تاریخی نیز از روزگاران کهن هیربدستانهایی که ویژه پرورش موبدان بوده هم دختران و هم پسران با هم شرکت می کردند. به عبارت دیگر در هیچ بندی از گاتها مطلبی وجود ندارد که کوچکترین تفاوتی بین زنان و مردان بگذارد و اشوزرتشت هموراه پیامش را خطاب به زنان و مردان سروده است.
«ای مردم این حقیقت را به گوش هوش بشنوید و با اندیشه ای روشن و ژرف بینی آنها را بررسی کنید. هر مرد و زن راه نیک و بد را خود برگزینید، پیش از فرارسیدن روز واپسین همه به پا خیزید و در گسترش آیین راستی بکوشید. » هات ۳۰ بند ۲
- باور به فرشکرد یا تازه گردانیدن جهان
نوگرایی و نواندیشی از در گاهان به عنوان یک ویژگی و آرمان زندگی بسیار ارج نهاده شده است. اشوزرتشت خود نیز پیامبری خود را با تکیه بر آزاداندیشی و نواندیشی آغاز کرد و مهمتریان آموزه ای نیز که برای پیروان خود گذاشت همین نواندیشی و تلاش برای نو کردن جهان هستی است.
«خواستاریم از کسانی شویم که زندگی را تازه کنند . ای خداوند جان و خرد و ای هستی بخش بزرگ ، بشود که در پرتو اشا از یاری تو برخوردار گردیم ؛ تا زمانی که ما دستخوش بدگمانی و دودلی هستیم، اندیشه و قلب ما یکپارچه به تو توجه پیدا کند   اهنود گات ، هات ۳۰ ، بند ۹
-باور به جاودانگی روان و جهان مینو
«همهی جویندگان، رستگاری را از او خواهانند، چه آنان که زندهاند، چه آنان که در گذشته بودهاند و چه آنان که در آینده پا به گسترهی هستی خواهند گذاشت. روان شخص پارسا و درستکردار کامروا گشته و از بخشش جاودانی بهرهمند خواهد شد، ولی هواخواه دروغ و تبهکار از درد و عذابی که همیشه تجدید میگردد، رنج خواهد برد. این قانون را هستی بخش بزرگ دانا از توانایی خویش آفریده است  هات ۴۵ بند ۷
اشوزرتشت برای نخستین بار از دو جهان گیتی و مینو نام برد که جهان گیتی که در گاتها «استوتسچا» نامیده می شود جهان گیتی یا جهان مادی است ولی اشوزرتشت در کنار جهان گیتی از جهانی مینوی نام برد که آن را در گاهان «مننگهسچا» معرفی کرده به معنی جهان اندیشه یا جهان مینو. اگر چه جهان مینو، جهانی جاودانی است اما جهان گیتی و جهان مینو در فرهنگ زرتشتی هر دو به یک اندازه باارزش هستند و جهان گیتی پلکان ماست برای دستیابی به جهان مینو.
«همه خواسته های اشوزرتشت اسپنتمان به بهترین وجهی برآورده شده و اهورامزدا او را از بهترین بخشایش برخوردار ساخته است بدینمعنی که یک زندگانی خرم و نیک و سراپا پارسایی برای همیشه باو عنایت فرموده و حتی کسانیکه با او دشمنی میورزیدند آموخته اند که به او احترام گذارند و در گفتار و کردار از آیین بهی پیروی کنند.»(هات۵۳ بند۱)
شاید این آخرین آموزه اشوزرتشت یعنی امید و سرانجام نیک به ما زرتشتیان این توانایی را داد تا با تکیه بر غیرت و پایداری، این پیام اهورایی را در سختترین شرایط پاسداری کرده و امروزه شاهد آن هستیم حتی کسانی که با زرتشت دشمنی می ورزیدند از او به نیکی یاد کرده و مهمتر از همه آموزشهای پیامبر را از زبان دیگران بشنویم این یعنی همراه شدن نیکان جهان به اندیشه و گفتار و کردار با حکمت نخستین گاهانی.