پرورش فروزه های بینش زرتشت در رفتارجوانان
موبد کورش نیکنام
بخش پایانی
چالش پیش روی نوکیشان
بسیاری از خواستاران دین زرتشت
درآمریکا، اروپا، روسیه و آسیای میانه به یاری موبدانی که در خارج از ایران زندگی
می کنند سدره پوش شده و همچنان به دین فراخوانده می شوند. به تازگی یکی از موبدان
نیز با آموزش از راه دور و برگزاری آزمون خواستاران را سدره پوش کرده، به دین
زرتشتی فرا می خواند. بسیاری نیز با پژوهش بدون برگزاری آیین سدره پوشی خود را از
پیروان اندیشه زرتشت می دانند. با همه این شیوه ها که درحال انجام است. چالش بنیادی
نوکیشان این است که انجمن های زرتشتی در ایران پروانه ندارند تا برای آنان کارت
شناسایی صادر کنند. بنابراین جوانان نوکیش چه دختر و پسر نمی توانند با زرتشتی
زادگان پیوند زناشویی داشته باشند. در آیین ها و جشن های زرتشتیان پروانه ورود
نداشته و هرچند خود را زرتشتی می دانند ولی در هازمان زرتشتی پذیرفته نشده و
جایگاهی ندارند. پارسیان هند نیز همچنان براندیشه خود پافشاری کرده و کسی را به
دین زرتشت نمی پذیرند. نهادهای زرتشتی خارج از کشور نیز فکری در این باره نداشته و
اقدامی نکرده اند. بنابراین چنانچه چاره ای اندیشیده نشود بیگمان زمانی آمار آنان
از زرتشتی زادگان کنونی فزون تر خواهد بود ونمی توان آینده رابه درستی پیش بینی
کرد.
ویژگی جوانان زرتشتی
امروزه شاهدیم که جوانان زرتشتی در
بیشتر رشته ها دانش اندوخته و سرآمد شده اند. هازمان زرتشتی افتخار دارد که در
روزگار کنونی کسی بیسواد ندارد. بیشتر دختران و پسران زرتشتی چه از گروه پارسیان
هند وچه زرتشتیان ایران که در جهان به سر می برند، آموزش دانشگاهی داشته و در رشته
های گوناگون علمی به جایگاه ارزشمند و پیشرفت چشمگیری دست یافته اند. بسیاری از
آنان در پست های مهم دانشگاهی، آزمایشگاهی، تجربی و پژوهشی به کار مشغول شده اند.
چالش پیش روی جوانان زرتشتی
جوانان با آنچه پیش از این گفته شد
اکنون در جهان پراکنده شده اند. برخی در کنار خانواده خویش زندگی می کنند و بسیاری
نیز تنهایی را برگزیده اند. جوان زرتشتی سراسر دنیا کمتر با یکدیگر در ارتباط بوده
به همین روی آشنایی های فردی، شغلی، اقتصادی وفرهنگی با هم ندارند. باید بپذیریم
که باور دینی آنان نیز نسبت به نسل پیش کاهش یافته وتنها نام زرتشی بودن را باخود
نگهداری می کنند. اگر ازفلسفه دین زرتشت نکته ای پرسیده شود از پاسخ دادن به آن
پرهیز می کنند چون آگاهی چندانی از دین و آیین نیاکان خویش ندارند.
آشکار است در کشورهایی که دین افراد
برای حکومت و مردم مهم است پیروان هر دینی با رفتار و گفتار خود تلاش می کنند به
اندیشه پیام آور و آموزگارخویش افتخار کرده برتری جویی دین و فرهنگ خویش را به رخ
دیگران بکشند. با این شیوه جوانان زرتشتی که آموزه های دینی را کمتر می دانند
ازکاروان گفتگوی ادیان دنبال تر بوده و احتمال گرایش به اندیشه و دین دیگری نیز
وجود دارد.
در این روزگار که بسیاری از جوانان
دنیا از هر آیین و مسلکی به بهانه خرافاتی و دشوار بودن آیین های دینی، دربرنامه
های سنتی دینی کمتر شرکت می کنند و بسیاری از جوانان بی تفاوت به آموزه های دینی
شده اند. شایسته نیست تا در این راستا آموزه های نیک، راستی گستر، شادی آفرین و
خرد پایه زرتشت نیز به فراموشی گراید و جوانان ما نیز که بایستی از دینی ساده و
پیشرو پیروی کنند، همانند دیگران با اشاره به خرافی بودن ترادادهای آیینی زرتشتی
از دین بیزار شوند. یکی از شیوه های درست این است که به جوانان خود سفارش کنیم تا
آموزه های اوستا و پیام زرتشت چه جایگاهی را به آنان داده است. با این کار جوانان
ما به رفتار خود افتخار خواهد کرد. پس از آن پیام زرتشت را به درستی از سرودهایش،
گات ها برگیریم و آن را برای استفاده به نسل جوان خود پیشنهاد کنیم. تا خودشان در
این راه پژوهش کنند و بهترین راه را برگزینند زیرا زرتشت دربخشی از هات۳۰ بند ۲ از
یسنا می فرماید:
ای مردم
بهترین گفته ها را به گوش بشنوید
با اندیشه روشن به آن بنگرید
سپس هرمرد و زن از شما
راه نیک وبد را با اختیار برگزیند
جایگاه جوانان در اوستا
در اوستا آمده است
یَوانِم. هو مَنَنگهم. هو وَچَنگ هِم.
هو شیَه اُوتنم. هو دَاِنم.اَشَه وَنم. اَشَه رتوم. یَزَه مَییده. (خرده اوستا،
گاه ایوی سروترم)
برگردان این سرود چنین است:
جوانِ نیک اندیشِ ، نیک گفتارِ ، نیک
کردارِ ، نیک دین (با وجدان) وسرآمداشویی (:هنجارگرا) را می ستاییم.
اگردرهریک ازاین گزینه هایی که اوستا
برای جوانان آرزو کرده است. (نیک اندیشی)، (خوش گفتاری)، (درست کرداری)، (داشتن
وجدان آگاه)، (قانون مداری)؛ جوانان زرتشتی را راهنمایی و پشتیبانی کنیم تا این
ویژگی های نیک را در رفتارخویش به کار گیرند و آن را به همکیشان و فرزندان خود
یادآوری کنند. بیگمان ساختار وچگونگی زندگی آینده جوانان را بهتر خواهیم داشت. از
سردر گمی بیرون آمده وبا نگرشی تازه ودرست، آنان نیز همانند نسل های پیش به دین و
فرهنگ خود افتخار می کنند. به خوبی از آن پاسداری خواهند کرد وبا این رویکرد تازه
خوشنامی همیشگی هازمان زرتشتی درجهان را همچنان پیش رو خواهیم داشت.
دین زرتشت و ترادادهای زرتشتی
آشکار است که دین زرتشتی را بایستی
از پیام زرتشت برگیریم وهرگاه کنکاشی در سرودهای زرتشت داشته باشیم به این فروزه
های فلسفی وارزشمند خواهیم رسید.
من پژوهشی ژرف برسرودهای زرتشت داشته
ام. برداشت و نگرشی تازه را برای نخستین بار بیان خواهم کرد.
اهورامزدا در پیام زرتشت آنچنان
خدایی نیست که در ادیان ابراهیمی به آن اشاره شده است. خدایی که در آسمان ها باشد، قادر و توانا، گاهی خشم کند،
از مردم انتقام بگیرد. فرشتگانی در دربار داشته باشد، پیامبری را برگزیده و کلام
خویش را به او وحی کرده باشد وازانسان بندگی بخواهد تا او را به بهشتی برساند که
حضرت آدم زمانی در آن جای باصفا بوده است.
اهورامزدا را تاکنون دانای بزرگ هستی
بخش برگردان کرده اند. "مزدا" دانای بزرگ و اهورا هستی بخش. آشکار است
که واژه "دانا" اسم فاعل و کننده کار است، (کسی که می داند) پس این کس
چگونه پدیدار شده است؟ هستی بخش نیز کسی بوده که "زمانی هستی را بخشیده است"
واین نیز اسم فاعل و کننده کار است. این چه موجودی بوده و خودش چگونه آفریده شده
است؟
باور من از سرودهای زرتشت که گاهی
واژه "مزدا" ودر برخی سرودها "اهورا" و "اهورامزدا"
را به کار برده است. و پرسش هایی بی پاسخ را درباره هستی پیرامون زندگی خود داشته
است. اشاره به "دانش وآگاهی" داشته است نه شخصی دانا که در آسمان باشد
وبه او پاسخ مناسب بدهد، چنانکه در گات ها اهورامزدا هیچ پاسخی به زرتشت داده نشده
است.
سراسر بندهای هات ۴۴ از یسنا، در
آغاز زرتشت می فرماید: این را از تو می پرسم ای اهورا به راستی برای من آشکار کن.
وآنچه می پرسد پرسش هایی است که در
زندگی پیرامون خود مشاهده کرده و چون دانش آن زمان هنوز پیشرفت نکرده دلیل و فلسفه
آن را کسی نمی دانسته است. زرتشت از دانش وآگاهی چشم داشت پاسخ بوده است. ولی این
پاسخ ها آن روزگار آشکار نبوده بلکه در گذر زمان دانشمندان و دانایان پس از او
هریک به مردم نمایان کرده اند.
زرتشت در این بندها از مزدا اهورا (دانش
وآگاهی درهستی) می پرسد: بنیاد وشیوه زندگی درست چگونه است؟، سرچشمه آفرینش چگونه
است؟، چه نیرویی مسیر خورشید وستارگان را بنیاد نهاده؟، آب وگیاهان با زمین وآسمان
چگونه پدیدار شدند؟، روشنایی وتاریکی چگونه پدید می آید؟و... زرتشت با این پرسش
ها، اهورامزدا را موجودی شگفت انگیز ومعجزه گر نمی شناسد او دریافته است که با
دانایی وخرد به دانایی و آگاهی دست یافت و با این شیوه می توان به خداوند نزدیک شد.
بشود ای اهورامزدا که بایاری وهومن(اندیشه
نیک) به تو نزدیک شوم. به من کامیابی وپاداشی را که از راه اشا (هنجار راستی) به
دست می آید. در دو جهان مادی و مینوی ارزانی دار. گاتاها، سرودهای زرتشت یسنا
۲۸بند۲ رویه۶۳
بدین روی برگردان درست واژه
اهورامزدا به باور من چنین خواهد بود: اهورا(هستی مند) به چم دارنده هستی، آمیخته
باهستی، همراه باهستی
مزدا (دانایی وآگاهی بیکران) دانشی
که درهستی بیکران است.
بنابراین اهورامزدا به چم «دانایی وآگاهی بیکران هستی مند» خواهد بود.
دین از واژه "دانه" به چم وجدان بیدار
و آگاه است که بینش درونی انسان است. کسی دین دار است که به آگاهی و دانایی رسیده
باشد و بهترین شیوه زندگی و خوشبختی را برای خود و دیگران برگزیند.
درگات ها، یسنا ۲۱ بند ۵۱ آمده
آنکه ستایشگر آرميی تی باشد پاک
وپارسا است.
او با بینش، گفتار، کردار ودین خود
راستی واندیشه نیک راپرورش می دهد
آنکه اهورامزدا خواستار است.
من می خواهم چنان باشم
وپاداش نیک آن را درخواست کنم. (ساسانفز،
برگردان گاتاها، رویه ۱۰۷۹)
اشوزرتشت در سرودهایش خود را سوشیانت
(رهایی بخش) و مانترن (اندیشه برانگیز) وآموزگار می داند. اوهرچند در هات ۲۹ از
یسنا با رایزنی خرد، اشا، وهومن، روان هستی و دانش وآگاهی بیکران (مزدا) برگزیده
می شود ولی نباید او را همانند پیامبران سامی بدانیم که خداوندی او را مامور کرده
و از آسمان به او وحی شده است.
دوگوهر همزاد و متضاد در بینش زرتشت یکی از
شاهکارهای فلسفی اوست که ثابت می کند اهورامزدا سراسر نیکی است وبدی از دانایی
سرچشمه نمی گیرد بلکه انسانی که تراوش اندیشه پس از آمیخته شدن دو گوهر همزاد
انگره مینو(اهریمن) باشد بدی ها را در زندگی و هستی پدیدار می کند.
سفارش زرتشت برای زندگی؛ راستی، شادی، خردورزی،
سازندگی، تازه شدن، برابری، مهربانی وآشتی مردم جهان است وبه تیره و قوم ویژه ای
بستگی ندارد.
بهشت و دوزخ زرتشت با کردار نیک و بد انسان در
همین جهان بوده، مینوی است و نباید کسی را از رفتن به آتش جهنم به ترس وادارکرد.
زرتشت خوشبختی انسان را در خرسندی دیگران می
داند و زندگی مادی را اهمیت می دهد به همین روی آزردن تن، نخوردن خوراک و ریاضت
کشیدن را سفارش نمی کند.
ترادادهای سنتی کنونی زرتشتیان در
ایران جشن هایی مانند نوروز، سده، مهرگان، تیرگان، اسفندگان و... گاهنبارها، آداب
ویژه درگذشتگان، جشن سدره پوشی وگواه گیری می باشد که در هر شهر وروستایی برگزار
می شود. پارسیان هند نیز برخی از جشن ها وآداب روزگار ساسانی را با خود به یادگار
برده اند که با شیوه ترادادهای هندی آمیخته شده و جشن های دیگری نیز افزوده کرده
اند.
چالش دینی پیش روی جوانان
ناهمگونی آموزه های دینی با برخی ترادادها(سنت
ها)
یکی از گزینه هایی که که سبب شده تا
آموزش و گسترش دانش دینی، برگزاری تراداد ها وآیین های کهن برای جوانان تازگی
نداشته باشد و دین پذیری جوانان نسل کنونی دشوار گردد این است که ما سال های زیادی
است از فرهنگ و آموزه های راستین خویش دور مانده ایم. موبدانی که از بینش زرتشت
یاری بگیرند وآموزگار راستی باشند نیز در گذر زمان کاهش یافته اند. موبدان بیشتر
به برگزاری آیین ها و اوستاخوانی پرداخته اند و این کار را شغل خویش می دانند. بنابراین
چنین پیش آمده که ما هیچ گونه پیروی از آموزه های دینی به شکل هماهنگ برای افراد
جامعه زرتشتی نداریم.
هرچند بسیاری از آداب ترادادی گذشته
مانند استفاده از پاجاو، نُشوه، بَرشنوم، جداکردن زنان دشتان، آداب ناخن چیدن و
دخمه گذاری و مانند اینها را خود به خود فراموش کرده ایم ولی همچنان باورهای
ترادادی ما با برخی ادیان دیگر همانند سازی می شود. موبدان باور ندارند که پیام
زرتشت درباره بهشت وجهنم، توبه کردن، خوردن وپوشیدن، آزادی گزینش وبسیاری از
خواسته های پیروان زرتشت به گونه دیگری است که اکنون با پیام این آموزگار سازگاری
ندارد و نیاز است برپایه بینش راستین زرتشت هماهنگ گردد.
ساده کردن وکوتاه کردن نیایش ها، آیین ها وترادادهای دینی در این دوران از
اهمیت ویژه ای برخوردار است تا جوانان پذیرای آن باشند. برخی ترادادها از روزگار
ساسانی همچنان دست نخورده باقی مانده است در حالیکه زندگی مردم پس از هزار و پانسد
سال هیچ شباهتی به هم ندارد. شاید روزگاری امکان سرایش پنج گاه نیایش شبانه روزی
وجود داشته و زرتشتیان پیوسته سدره وکشتی را با خود داشته اند. آیا اکنون با پیشه
های گوناگونِی که جوانان در کشورها دارند، امکان آن همچنان وجود دارد و اینگونه آداب
بایستی به آنان سفارش وپافشاری گردد؟
چنانچه بخواهیم به جمله اوستایی که
دربیان جایگاه جوانان در اوستا آمده نگرش داشته باشیم. اندیشه، گفتار وکردار نیک
را از آنان خواستار باشیم تا دین و بینش درستی در روزگار کنونی داشته باشند بایستی
همایش هایی ویژه برپا کنیم. از اندیشمندان، موبدان، هیربدان وجوانان بخواهیم
درباره دین راستین زرتشت و هماهنگی آن با ترادادهای گوناگون پژوهش کرده و با
رنسانسی دیگر برگه ای تازه و درست برپایه بینش زرتشت بر دفتر چندین هزار ساله
فرهنگ وباورهای پیروان زرتشت بیفزاییم و آن را به نسل جوان بسپاریم و گرنه درآینده
نزدیکی آنچه را تاکنون با هزاران رنج و ستم از نیاکان به ارث برده ایم به موزه
تاریخ ادیان بسپاریم.
نتیجه
جوان زرتشتی در روزگار کنونی همانند
دیگر ملت ها به سردرگمی دینی دچار گشته وگاهی از دین بیزار می شود چون آگاهی درستی
از آن ندارد. در دوران نوجوانی بدون دلیل انگیزه های دینی دارد ولی چون جوانی را
پشت سرمی گذارد ذهن و خرد او نیاز دارد تا فلسفه آیین های دینی را دریابد و چنانچه
در این دوران به پاسخی منطقی دست نیابد. برخی از آیین های دینی را خرافات خواهد
دانست و به بی تفاوتی دینی می رسد.
زرتشتیان در جهان به زرتشتیان ایران،
پارسیان هند و نوکیشان زرتشتی دسته بندی شده اند که هریک ویژگی های خود را دارند. درگذر
از تاریخ چند هزارساله خود با دشواری دین وفرهنگ خویش را نگهداری کرده اند و اکنون
نیز با چالش های فراوانی روبرو می باشند.
چنانچه جوانان زرتشتی درجهان به هویت
دینی خویش دست یابند و برپایه بینش درست اشوزرتشت رفتار کنند از یکسو دین و آیین
نیاکان به نسل های بعدی نیز خواهد رسید و از سوی دیگر مردم جهان به شکوه از دست
رفته چنین فرهنگ دیرینه ای پی خواهند برد.
در این راستا نیاز به همایش های دینی
است تا اندیشمندان و موبدان جهان گرد هم آمده و به پالایش بینش زرتشت از باورهای
پنداری وخرافات بپردازند تا شیوه و راهکاری یکسان و مناسب برای جوانان برگزیده شود.تا
پیروی از بینش زرتشت آسان و میسر گردد.
بن مایه:
این پژوهش میدانی بوده واز نسک های زیر
نیز بهره گرفته شده است
گاتاها، سرودهای زرتشت- یرگردان دکتر
آبتین ساسانفر- تهران، انتشارات بهجت چاپ دوم ۱۳۹۳
زرتشتیان ایران، پس از اسلام تا
امروز- دکتر کتایون نمیرانیان- تهران، مرکز کرمان شناسی۱۳۸۱
ستیزوسازش، زرتشتیان مغلوب ومسلمانان
غالب درجامعه ایران نخستین سده های اسلامی- جمشیدگرشاب چوکسی، برگردان نادر
میرسعیدی- تهران، انتشارات ققنوس۱۳۸۱
زرتشتیان، باورها وآداب دینی آنها- مری
بویس، برگردان عسکر بهرامی- تهران، انتشارات ققنوس۱۳۸۱
سه سال در ایران، ژوزف آرتور کنت
دوگوبینو- برگردان ذبیح اله منضوری، تهران نگارستان کتاب
قصه سنجان، داستان مهاجرت زرتشتیان
ایران به هند- بهمن کیقباد- تهران، انتشارات فروهر۱۳۵۰
تاریخ زرتشتیان ایران، اوضاع سیاسی
اجتماعی واقتصادی زرتشتیان در دوران قاجاریه- هاشم رضی- تهران، انتشارات بهجت۱۳۹۴
خرده اوستا- برگردان از دین دبیره- رشید شهمردان- تهران،
انتشارات فروهر۱۳۸۰