اختراعات و ابتکارات ایرانیان در پهنه ناوبری، دریانوردی و نجوم
از:جعفر
سپهری
بسیاری
از ابزارهای ناوبری و دریانوردی در دوران باستان توسط ایرانیان اختراع شده و یا
تکامل پیدا کرده است.
کهنترین
سند دریانوردی ایرانیان، مُهری است که در چغامیش خوزستان به دست آمده است. تاریخ
تمدن ناحیه چغامیش به ششهزارسال پیش از میلاد میرسد. این مهر گلین، یک کشتی را
با سرنشینانش نشان میدهد. در این کشتی یک سردار پیروز بازگشته از جنگ، در حال
نشسته، و اسیران زانوزده در جلوی او دیده میشوند. در این مهر یک گاو نر و یک پرچم
هلالی شکل هم دیده میشوند. همچنین نقشهای برجسته پاسارگاد نمایانگر توانمندی
دریایی ایرانیان و فرمانروایی ایشان بر هفتدریاست.
کشتیسازی
فرهنگ فنی و مهندسی ایرانیان، از دیدگاه دریانوردی و کشتیسازی، بسیار غنی و پربار است. آبهای نیلگون دریای پارس، دریای مکران (عمان)، و اقیانوس هند، همچنین رودخانههای جنوبغربی ایران، از دیرباز پهنه دریانوردی و دریاپویی ایرانیان بوده است. در شاهنامه فردوسی، چندین بار، از کشتیسازی و کشتیرانی ایرانیان، سخن رانده شده است. قدمت و پیشینه این رشته از دانش و فن مهندسی ایرانیان را از سرودههای فردوسی میتوان دریافت. فردوسی از جمشید، پادشاه پیشدادی، به عنوان نخستین انسانی که هنر غواصی و صنعت کشتیسازی و دریانوردی را به دیگران آموخت، نام برده است.
گذر کرد زان پس به کشتی بر آب
ز کشور به کشور برآمد شتاب
کشتیرانی در آبهای ایران از دیرباز انجام میشده و با توجه به این سنت دریانوردی، نیاز به کشتیسازی و سود جستن از ابزارهای دریانوردی در ایران وجود داشته است. نخستین کشتیهایی که در رودخانههای میانرودان آمدوشد میکردند، به شکلهای گوناگون ساخته میشدند و ابزار حرکت دادن آنها پارو بوده است.
نبردناوهای ایرانی در زمان هخامنشیان، بزرگترین کشتیهای جنگی زمان خود بودند که سه ردیف پارو زن و بادبان داشتند و با سرعت ۸۰ میل دریایی در روز حرکت میکردند. هر نبردناو شامل ۲۰۰ جنگجو بود که ۳۰ نفر از آنها سربازان زبده فارسی، تکاور، بودهاند. نیروی دریایی ایران در زمان ساسانیان نیز، قدرت مطلق در دریای پارس و اقیانوس هند بوده که زیر بنای فرهنگ دریانوردی و دریاپویی مسلمانان را تشکیل میداد. تاریخ آسیای جنوبشرقی و شرق افریقا و زبان مردم این نواحی بر این گواه است که اسلام توسط دریانوردان مسلمان ایرانی به آنها معرفی شده است. داستان شیرازیهای افریقا (AfricoShrazi) گوشهای از این تاریخ باشکوه است.
همچنین در دوران اشکانی، که بازرگانی دریایی رونق چشمگیر یافته و راههای دریایی ابریشم، ادویه و بخور که به مدت دوهزارسال بنادر مهم جهان را به همدیگر پیوند میداد، رهپویان دریا را به سوی خود فرامیخواند، ستیغ کشتیهای بازرگانی ایران، هفت دریا را میشکافت و کالاهای شرق و غرب جهان، از همه مهمتر ادویه و ابریشم را، جابجا مینمود. در زمانی که نبردهای دریایی ایران با سلوکیان، روم و دزدان دریایی عرب در دریای پارس بنمایه داستانهای پهلوانان در دریا شد و برپایه گزارش ابن حوقل، پرورش ماهی در ماهیخانه از این دوران آغاز شد و برپایه گزارش آپولونیوس ایرانیان در این دوران مروارید پرورش میدادهاند. در این دوران است که دریای شمالی ایران شاهد اختراع نوعی کشتی به نام آگربان یا آگرپات (قرواط) است.
به دربند آن ناحیت ره نیافت
به قرواطها سوی دریا شتافت
(نظامی گنجوی)
سکان
اختراع فرمان کشتی (سکان – سوکان= تعیین کننده جهت و سو) از سوی تمامی دانشمندان، بدون استثنا، به ایرانیان نسبت داده شده است. در روایتها و داستانهای ایرانی چنین آمده است که سندباد (واژه پهلوی به معنی نیروی اندیشه)، ناخدا و دریانورد پرآوازه ایرانی اهل بندر سیراف، سکان را اختراع کرده است.
نامهای نیز از سوی فرمانده نیروی دریایی مسلمانان در دریای مدیترانه، به خلیفه دوم مسلمان بر جای مانده که در آن از مزایای این اختراع ایرانیان و برتری کشتیهای ایرانی دارای سکان به کشتیهای رومی سخن گفته است. در این نامه او از خلیفه درخواست نموده که کلیه امور دریانوردی، کشتیرانی و دریاپویی به ایرانیان واگذار شود.
بر پایه این نامه، تا ظهور اسلام تنها ایرانیان از سکان در کشتیهای خود سود میجستند. از این زمان به بعد بود که دریانوردان تازه مسلمان ایرانی، سکان ایرانی را بر روی کشتیهای دیگر ملل مسلمان نصب کردند و پیشرفت شگفتانگیز بازرگانی و تجارت دریایی در مرزهای اسلامی و همچنین پیروزیهای پیاپی نبردهای دریایی را سبب شدند.
فرهنگ فنی و مهندسی ایرانیان، از دیدگاه دریانوردی و کشتیسازی، بسیار غنی و پربار است. آبهای نیلگون دریای پارس، دریای مکران (عمان)، و اقیانوس هند، همچنین رودخانههای جنوبغربی ایران، از دیرباز پهنه دریانوردی و دریاپویی ایرانیان بوده است. در شاهنامه فردوسی، چندین بار، از کشتیسازی و کشتیرانی ایرانیان، سخن رانده شده است. قدمت و پیشینه این رشته از دانش و فن مهندسی ایرانیان را از سرودههای فردوسی میتوان دریافت. فردوسی از جمشید، پادشاه پیشدادی، به عنوان نخستین انسانی که هنر غواصی و صنعت کشتیسازی و دریانوردی را به دیگران آموخت، نام برده است.
گذر کرد زان پس به کشتی بر آب
ز کشور به کشور برآمد شتاب
کشتیرانی در آبهای ایران از دیرباز انجام میشده و با توجه به این سنت دریانوردی، نیاز به کشتیسازی و سود جستن از ابزارهای دریانوردی در ایران وجود داشته است. نخستین کشتیهایی که در رودخانههای میانرودان آمدوشد میکردند، به شکلهای گوناگون ساخته میشدند و ابزار حرکت دادن آنها پارو بوده است.
نبردناوهای ایرانی در زمان هخامنشیان، بزرگترین کشتیهای جنگی زمان خود بودند که سه ردیف پارو زن و بادبان داشتند و با سرعت ۸۰ میل دریایی در روز حرکت میکردند. هر نبردناو شامل ۲۰۰ جنگجو بود که ۳۰ نفر از آنها سربازان زبده فارسی، تکاور، بودهاند. نیروی دریایی ایران در زمان ساسانیان نیز، قدرت مطلق در دریای پارس و اقیانوس هند بوده که زیر بنای فرهنگ دریانوردی و دریاپویی مسلمانان را تشکیل میداد. تاریخ آسیای جنوبشرقی و شرق افریقا و زبان مردم این نواحی بر این گواه است که اسلام توسط دریانوردان مسلمان ایرانی به آنها معرفی شده است. داستان شیرازیهای افریقا (AfricoShrazi) گوشهای از این تاریخ باشکوه است.
همچنین در دوران اشکانی، که بازرگانی دریایی رونق چشمگیر یافته و راههای دریایی ابریشم، ادویه و بخور که به مدت دوهزارسال بنادر مهم جهان را به همدیگر پیوند میداد، رهپویان دریا را به سوی خود فرامیخواند، ستیغ کشتیهای بازرگانی ایران، هفت دریا را میشکافت و کالاهای شرق و غرب جهان، از همه مهمتر ادویه و ابریشم را، جابجا مینمود. در زمانی که نبردهای دریایی ایران با سلوکیان، روم و دزدان دریایی عرب در دریای پارس بنمایه داستانهای پهلوانان در دریا شد و برپایه گزارش ابن حوقل، پرورش ماهی در ماهیخانه از این دوران آغاز شد و برپایه گزارش آپولونیوس ایرانیان در این دوران مروارید پرورش میدادهاند. در این دوران است که دریای شمالی ایران شاهد اختراع نوعی کشتی به نام آگربان یا آگرپات (قرواط) است.
به دربند آن ناحیت ره نیافت
به قرواطها سوی دریا شتافت
(نظامی گنجوی)
سکان
اختراع فرمان کشتی (سکان – سوکان= تعیین کننده جهت و سو) از سوی تمامی دانشمندان، بدون استثنا، به ایرانیان نسبت داده شده است. در روایتها و داستانهای ایرانی چنین آمده است که سندباد (واژه پهلوی به معنی نیروی اندیشه)، ناخدا و دریانورد پرآوازه ایرانی اهل بندر سیراف، سکان را اختراع کرده است.
نامهای نیز از سوی فرمانده نیروی دریایی مسلمانان در دریای مدیترانه، به خلیفه دوم مسلمان بر جای مانده که در آن از مزایای این اختراع ایرانیان و برتری کشتیهای ایرانی دارای سکان به کشتیهای رومی سخن گفته است. در این نامه او از خلیفه درخواست نموده که کلیه امور دریانوردی، کشتیرانی و دریاپویی به ایرانیان واگذار شود.
بر پایه این نامه، تا ظهور اسلام تنها ایرانیان از سکان در کشتیهای خود سود میجستند. از این زمان به بعد بود که دریانوردان تازه مسلمان ایرانی، سکان ایرانی را بر روی کشتیهای دیگر ملل مسلمان نصب کردند و پیشرفت شگفتانگیز بازرگانی و تجارت دریایی در مرزهای اسلامی و همچنین پیروزیهای پیاپی نبردهای دریایی را سبب شدند.
قطب نما
در مورد اختراع قطبنما روایتهای زیادی وجود دارد. تنی چند از دانشمندان آن را به چینیها و یا حتی ایتالیاییها نسبت میدهند. اما بیشتر دانشمندان معتقدند که قطبنما به وسیله ایرانیان ساخته شده است. قطبنمای ایرانی، برخلاف قطبنمای چینی که ۲۴ جهت داشت، دارای ۳۲ جهت بودهاست. عدد ۳۲ علاوه بر نشاندادن دقت بیشتر قطبنمای ایرانی، نمایانگر آشنایی ایرانیان با اعداد در مبنای ۲ و دانش ریاضی پیشرفته آنان است،که خود بحث جداگانه و بسیار مفصلی را میطلبد. در دوران نخستین اسلامی، قبلهنما توسط ایرانیان مسلمان به قطبنما افزوده شد تا همواره و در هر وضعیتی بتوان جهت درست قبله را پیدا نمود. ایرانیان از این اختراع استفاده کامل نموده و آن را به دیگر مسلمانان شناساندند. نامهای فارسی اجزای قطبنما در زبان عربی شاهد تاریخی مسلمی است که کاربرد قطبنما از طریق ایرانیان به دست دیگر ملتهای مسلمان رسیده است.
بادنما
بادنمای ایرانی هم دارای سیودو خانه بوده است. هرخانه به نام برخاستن و فروشدن پانزده ستاره ثابت با افزودن شمال و جنوب بوده است. در دوران اسلامی این میراث به دریانوردان مسلمان منتقل شد، نامهای عربی شده، همچون قطبالجاه (قطبگاه)، خن (خانه)، و … خود گواه این اختراع ایرانیان است.
در مورد اختراع قطبنما روایتهای زیادی وجود دارد. تنی چند از دانشمندان آن را به چینیها و یا حتی ایتالیاییها نسبت میدهند. اما بیشتر دانشمندان معتقدند که قطبنما به وسیله ایرانیان ساخته شده است. قطبنمای ایرانی، برخلاف قطبنمای چینی که ۲۴ جهت داشت، دارای ۳۲ جهت بودهاست. عدد ۳۲ علاوه بر نشاندادن دقت بیشتر قطبنمای ایرانی، نمایانگر آشنایی ایرانیان با اعداد در مبنای ۲ و دانش ریاضی پیشرفته آنان است،که خود بحث جداگانه و بسیار مفصلی را میطلبد. در دوران نخستین اسلامی، قبلهنما توسط ایرانیان مسلمان به قطبنما افزوده شد تا همواره و در هر وضعیتی بتوان جهت درست قبله را پیدا نمود. ایرانیان از این اختراع استفاده کامل نموده و آن را به دیگر مسلمانان شناساندند. نامهای فارسی اجزای قطبنما در زبان عربی شاهد تاریخی مسلمی است که کاربرد قطبنما از طریق ایرانیان به دست دیگر ملتهای مسلمان رسیده است.
بادنما
بادنمای ایرانی هم دارای سیودو خانه بوده است. هرخانه به نام برخاستن و فروشدن پانزده ستاره ثابت با افزودن شمال و جنوب بوده است. در دوران اسلامی این میراث به دریانوردان مسلمان منتقل شد، نامهای عربی شده، همچون قطبالجاه (قطبگاه)، خن (خانه)، و … خود گواه این اختراع ایرانیان است.
لنگر
واژهگان Anchor و Anchorage در زبانهای اروپایی، که تبدیل شده واژه لنگر است، خود به تنهایی اثبات ایرانی بودن این اختراع مهم تاریخ دریانوردی است.
واژهگان Anchor و Anchorage در زبانهای اروپایی، که تبدیل شده واژه لنگر است، خود به تنهایی اثبات ایرانی بودن این اختراع مهم تاریخ دریانوردی است.
رهنامهها
(رهنامگ)
راهنامهها، نقشهها و نوشتههایی بودند که در آنها کلیه اطلاعات مربوط به دریانوردی ثبت و مستند شده بود. ایرانیان از روزگار باستان، مبتکر و صاحب رهنامههایی بودهاند و به کمک آنها دریانوردی و دریاپویی میکردهاند. رهنامههای ایرانیان، اطلاعات و آگاهیهایی در مورد بنادر و جزایر، گاهشناسی و جهتیابی، جریانهای دریایی، جریانهای هوایی، ابزارهای دریانوردی و … را در بر داشتهاند.
پس از اسلام، بسیاری از رهنامههای دوران ساسانی به عربی ترجمه شد و دریانوردان دوران اسلامی، بهره فراوانی از آنان برگرفتند.
راهنامهها، نقشهها و نوشتههایی بودند که در آنها کلیه اطلاعات مربوط به دریانوردی ثبت و مستند شده بود. ایرانیان از روزگار باستان، مبتکر و صاحب رهنامههایی بودهاند و به کمک آنها دریانوردی و دریاپویی میکردهاند. رهنامههای ایرانیان، اطلاعات و آگاهیهایی در مورد بنادر و جزایر، گاهشناسی و جهتیابی، جریانهای دریایی، جریانهای هوایی، ابزارهای دریانوردی و … را در بر داشتهاند.
پس از اسلام، بسیاری از رهنامههای دوران ساسانی به عربی ترجمه شد و دریانوردان دوران اسلامی، بهره فراوانی از آنان برگرفتند.
نقشهبرداری
از دورانهای پیشین در ایرانزمین کارهای مهندسی با سودجستن از ابزارهای مساحی و پیاده کردن نقشه انجام میگرفته است. نقشهبرداری از سواحل و تعیین مسیرهای ایمن دریایی، به ویژه در نقاط کمعمق، از وظایف نیروی دریایی ایران بوده است. نام تعدادی دریانورد از دوران هخامنشیان، که توسط مورخان رومی و یونانی به ما رسیده، و مسیرهایی که آنان نقشهبرداری کردهاند عبارتند از:
ساتاسپ: کاشف مدار بدون باد یا عرض جغرافیایی اسب، نقشهبرداری از سواحل شمالی و غربی افریقا. سایههایی از این سفر پرماجرا در منظومه حماسی کوشنامه و افسانه «کوش پیل دندان» به چشم میخورد.
از دورانهای پیشین در ایرانزمین کارهای مهندسی با سودجستن از ابزارهای مساحی و پیاده کردن نقشه انجام میگرفته است. نقشهبرداری از سواحل و تعیین مسیرهای ایمن دریایی، به ویژه در نقاط کمعمق، از وظایف نیروی دریایی ایران بوده است. نام تعدادی دریانورد از دوران هخامنشیان، که توسط مورخان رومی و یونانی به ما رسیده، و مسیرهایی که آنان نقشهبرداری کردهاند عبارتند از:
ساتاسپ: کاشف مدار بدون باد یا عرض جغرافیایی اسب، نقشهبرداری از سواحل شمالی و غربی افریقا. سایههایی از این سفر پرماجرا در منظومه حماسی کوشنامه و افسانه «کوش پیل دندان» به چشم میخورد.
هامیلیکار: نقشهبرداری از سواحل دریای مدیترانه.
هانون: دور زدن افریقا و نقشهبرداری از سواحل آن.
ماسیلیوتس: نقشهبرداری از سواحل اسپانیا.
هیمیلیکون: نقشهبرداری از سواحل غربی اروپا.
اسکیلاکس: نقشهبرداری از سواحل خلیج فارس تا مصر و همچنین نقشهبرداری از رودخانه سند و اینکه آیا سند و جیحون (یعنی خلیج فارس و دریای خزر) به یکدیگر ارتباط دارند یا خیر.
بوبراس Bubres و ارتاخایس Artachaies نقشهبرداری و احداث آبراهه آتوس در یونان. این آبراهه، که امروز از جاذبههای جهانگردی یونان است، به طول ۲۵۰۰ متر، از یک رشته حوضچهها تشکیل میشده که از ۱ تا ۳ متر ژرفا و از ۲۰ تا ۳۰ متر پهنا داشتهاند. آن را در میان بستری از سنگهای شنی و آهکی عهد سوم حفر کرده بودند و سطح آن در ژرفترین نقطه بیش از ۳۰ متر از سطح زمین پایینتر بوده است.
کاشفان راه دریایی چین. ایشان در این اکتشاف به جزیرهای رسیدند که «خرگوش»های بزرگ آن بچه خود را، تا زمان بلوغ، در کیسهای در شکم خود نگه میداشتند (کانگرو). بدیهی است که بسیاری از این نامها که توسط مورخان یونانی و رومی ثبت شده است، صورت لاتین دارند.
ادامه دارد
چکیده نویسیدر دربار پادشاهان ایرانی، گروهی از دبیران وظیفه داشتند که گزارشهای رسیده از اطراف کشور را کوتاهنوشته کرده به مقامات بالاتر ارائه دهند. در امر دریانوردی و کشتیرانی هم نیاز دریانوردان ایرانی در به همراه داشتن چکیدهای از سفرهای پیشین دیگر دریاپویان در مسیرهای دریایی، باعث گسترش این فن در میان دریانوردان بوده است. در دوران اسلامی، به دلیل گسترش دریانوردی و دریاپویی، فن چکیدهنگاری اهمیت بسزایی داشته است.
توضیحات:
۱. راه دریایی ابریشم: از بندر خانفو (کانتون، کوانگجو) در چین آغاز و از راه بنادر ایرانی خلیجفارس به جاده ابریشم میپیوست. مهمترین کالای بازرگانی در این راه ابریشم بود.
۲. راه دریایی ادویه: از هندوستان، سیلان و همچنین شرق افریقا بهویژه زنگبار آغاز و از راه بنادر ایرانی خلیج فارس به جاده ابریشم میپیوست. مهمترین کالای بازرگانی در این راه ادویه از جمله فلفل بود.
۳. راه دریایی بخور (کُندُر): از هندوستان و شرق افریقا آغاز و از راه بنادر عدن و جده به جاده ابریشم میپیوست. مهمترین کالای بازرگانی این راه گیاهان معطر و مواد خشبوکنندهای مانند کُندُر، عود و اسپند بود که در نیایشگاهها و پرستشگاهها سوزانیده میشد.
۴. هفت دریای میان ایران و چین: به ترتیب از غرب به شرق عبارتند از: دریای پارس (خلیج فارس)، دریای مَکَران (دریای عمان یا اُومانه)، دریای هند، دریای بنگال (خلیج بنگال)، دریای اندامان (ساحل برمه)، دریای سیام (خلیج تایلند)، دریای چین جنوبی. البته در برهان قاطع و غیاثاللغات به دریاهای دیگری اشاره شده است.
۱. راه دریایی ابریشم: از بندر خانفو (کانتون، کوانگجو) در چین آغاز و از راه بنادر ایرانی خلیجفارس به جاده ابریشم میپیوست. مهمترین کالای بازرگانی در این راه ابریشم بود.
۲. راه دریایی ادویه: از هندوستان، سیلان و همچنین شرق افریقا بهویژه زنگبار آغاز و از راه بنادر ایرانی خلیج فارس به جاده ابریشم میپیوست. مهمترین کالای بازرگانی در این راه ادویه از جمله فلفل بود.
۳. راه دریایی بخور (کُندُر): از هندوستان و شرق افریقا آغاز و از راه بنادر عدن و جده به جاده ابریشم میپیوست. مهمترین کالای بازرگانی این راه گیاهان معطر و مواد خشبوکنندهای مانند کُندُر، عود و اسپند بود که در نیایشگاهها و پرستشگاهها سوزانیده میشد.
۴. هفت دریای میان ایران و چین: به ترتیب از غرب به شرق عبارتند از: دریای پارس (خلیج فارس)، دریای مَکَران (دریای عمان یا اُومانه)، دریای هند، دریای بنگال (خلیج بنگال)، دریای اندامان (ساحل برمه)، دریای سیام (خلیج تایلند)، دریای چین جنوبی. البته در برهان قاطع و غیاثاللغات به دریاهای دیگری اشاره شده است.