آزادی بیان


 آزادی بیان

                                                 

تا هنگامی که برداشت جامعه از آزادی بیان این باشد که تو نیز آزادی سخن بگویی اما فقط چیزی که من می پسندم، هیچ سخن حقی بر زبان نخواهد رفت. با خود اندیشیدم که چه گفتار پر مغزی است و چقدر آشناست این تجربه در جامعه کوچک خودمان انجایی که وقتی می خواهیم حرفی را بزنیم اما از ترس اینکه سخن و گفتار ما ایجاد رنجشی کند برای افرادی، چون در راستای عقاید و منافع آنها نباشد در واقع مورد پسند آنها نیست و این همان خودسانسوری اجباری است و یا هنگامی که تصمیم می گیریم آن سخن و گفتاری که به نظر خودمان درست است را ابراز کنیم و‌ یا بنویسیم و اگر باز مورد پسند افرادی قرار نگیرد آن افراد به جای نقد و بررسی و یا نوشتن و سخن گفتن مستقیم در این مورد، شروع به پخش شایعه یا تحلیل خصمانه و غیر مستقیم آن می نمایند و یا جلوی نشر آن گفتار یا نوشتار را می گیرند که این بدترین نوع برخورد است که سبب می شود  گفتگوی سازنده و پیشبرنده  از جامعه گرفته شود  و زمینه تخریب افراد را ایجاد کند. گاهی هم در این جامعه کوچک خودمان، افرادی حضور دارند که به صورت ناشناس که حتما از ضعف آنها است، شروع به پخش گفتار و نوشته هایی کاملا تخریبی می نمایند که شاید از نظر خودشان یک نوع آزادی بیان است. اما نه تنها آزادی نیست بلکه ضد آزادی هم است چون با مخفی کردن خود، اختیار دیگران در جوابگویی به ادعا های خود را گرفته اند.

امیدوارم به درجه ای از رشد اجتماعی برسیم که بتوانیم هر سخن را بشنویم و تحمل کنیم و همزمان هم بتوانیم گفتار خود را به گوش دیگران برسانیم


سبز و مانا باشید
جمشید جمشیدی