تجارتخانة جهانیان

تجارتخانة جهانیان


تجارتخانه جهانیان از دیگر تجارتخانه‌های مهم و تأثیر‌گذار در اقتصاد ایران دوره قاجار بود. این تجارتخانه در سال ۱۳۱۲ﻫ.ق/۱۸۹۴م در یزد به‌ وسیله پنج برادر به نام‌های خسرو شاهجهان، پرویز، رستم، گودرز و بهرام، که از ملاکان شهر بودند، تأسیس شد. برخلاف تجارتخانه تومانیاس ارمنی که از طریق تجارت و صرافی به ملکداری و فلاحت رسید، جهانیان از راه کشاورزی به تجارت و صرافی روی آوردند (تاریخچه سی ساله بانک ملی، ۱۳۳۸:‌۵۰‌؛ اشرف،۱۳۵۹: ۷۷-۷۸). شروع به کار این تجارتخانه با کاشت و صدور پنبه بود. پنبه جنوب به‌علت حجم زیاد و وزن سبک برای صدور به خارج سود زیادی نداشت؛ بنابراین، جهانیان ماشین پنبه پاک‌کنی و پِرس و عدل‌بندی در رفسنجان نصب نمود. بدین ترتیب، پنبه جنوب کشور را راهی بازار‌های اروپایی کرد و نیز با آمریکا روابط بازرگانی برقرار نمود. همچنین جهانیان نخستین تجارتخانه‌ای بود که محصولات کشور را به خارج عرضه کرد(شهمردان،۱۳۳۰: ۴۶۷). دیگر زمینه‌های فعالیت این تجارتخانه خرید و فروش اسلحه و گندم بود(امینی،۱۳۸۰: ۵۱۷ و۵۲۳).


با بهبود اوضاع اقتصادی تجارتخانه، برادران یاد شده وارد کار‌های صرافی و بانکی گردیدند و شعبه‌های متعددی در شهر‌های تهران، یزد، اصفهان، شیراز، کرمان، بندرعباس و رفسنجان دایر نمودند. در خارج از کشور در بمبئی و لندن نیز شعباتی داشتند (تاریخچه سی ساله بانک ملی، ۱۳۳۸:‌۵۰؛ ترابی فارسانی،۱۳۸۴: ۷۸-۷۹).

تجارتخانه جهانیان در امور عمرانی کشور نیز سرمایه‌گذاری می‌کرد که از آن جمله نقش آن در تشکیل و راه‌اندازی شرکت تلفن ایران بود. تلفن در ایران در نخستین دهه قرن چهاردهم هجری و پیش از سال ۱۳۰۶ ﻫ.ق به صورت محدود شروع به کار کرد. اولین خط از کامرانیه (قصر ییلاقی کامران میرزا، نایب‌السلطنه و وزیرجنگ) به دارالحکومه شهری تهران کشیده شد. در اواسط دوران مظفرالدین شاه، دوست محمد خان معیر‌الممالک، داماد ناصرالدین شاه، پا به میدان نهاد و به وساطت امین‌السلطان امتیاز تلفن را گرفت. اما وی در سال ۱۳۲۳ﻫ.ق/۱۹۰۵م  بیمار شد و برای معالجه قصد سفر اروپا نمود. پس چون وقت تنگ بود و او پول کافی نداشت «امتیاز تلفن را به محاسب‌الممالک و جهانیان زرتشتی، که دیر‌زمانی به خرید آن اصرار می‌ورزیدند، به مبلغ ۵۰ هزار تومان فروخت» (معیرالممالک،۱۳۶۱: ۱۵۶). در این کار شرکای دیگری هم حضور داشتند که شامل افرادی چون حاج عباس قلی آقا بازرگان، آقا ربیع آقا و حاجی مختار فانی بودند (جهانیان، ۱۳۵۸: ۶).

از جمله زرتشتیانی که پس از مشروطیت بنا به پیشنهاد ارباب کیخسرو به خدمت شرکت تلفن در‌آمد هرمزد‌یار نوروز همتی بود. او رئیس تلفن‌خانه کرمان شد و با همت او بود که ارتباط تلفنی بین کرمان و بم، رفسنجان، سیرجان و بردسیر برقرار شد. او در این کار با کار‌شکنی‌های مقامات دولتی و مالکان روبه‌رو بود؛ به‌طوری‌که مالکان از نصب تیر‌ها جلوگیری می‌کردند یا اینکه سیم‌ها را می‌بریدند (شهریاری، ۱۳۶۵‌:‌۱۸)

بانیان و مؤسسان تجارتخانه جهانیان، همچون جمشیدیان مورد اعتماد شاه، حکومت و مردم بودند؛ به‌گونه‌ای که چون در سال۱۳۲۰ ﻫ.ق/۱۹۰۱م/    مظفرالدین شاه یازده میلیون روبلی را که از روسیه قرض گرفته بود بر باد داد، برای از صرافی‌های داخلی مثل جمشیدیان و جهانیان هرچه ممکن بود پول گرفت (تقی‌زاده، ۱۳۳۶: ۱۱۸). در دوره مشروطه هم اعضای تجارتخانه جهانیان همگام با سایر مردم ایران در صحنه حضور داشتند و در این راه شهدایی نیز تقدیم نمودند.ارباب فریدون خسرو اهرستانی(معروف به گل خورشید) از مؤسسان انجمن زرتشتیان تهران و رئیس شعبه تجارتخانه جهانیان در تهران از آن جمله بود که در سوم ذی‌حجه ۱۳۲۵ﻫ.ق/ ۱۷ دی ۱۲۸۶ﻫ.ش شهید شد (تفرشی حسینی، ۱۳۵۱: ۶۹؛ شریف کاشانی، ۱۳۶۲: ۱/ ۱۵۷). مردم مشروطه‌خواه شهادت او را متوجه دستگاه حاکمه دانستند و در عزاداری او حضور یافتند. این اقدام آنها، زرتشتیان را بسیار مسرور ساخت؛ چرا‌که برای اولین بار در تاریخ ایران پس از اسلام بود که چنین با آنها ابراز همدردی می‌شد (دولت‌آبادی،۱۳۶۱: ۲/ ۱۸۷). چنانکه پیشتر ذکر شد، بانیان این تجارتخانه از کسانی بودند که در فکر تأسیس بانک ملی در ایران بودند که عملی نشد


همزمان با تجارتخانه جمشیدیان، تجارتخانه جهانیان هم دچار رکود گردید. در وزارت امور خارجه کمیسیونی به نام کمیسیون تسویه کار جهانیان برای رسیدگی به کارهای این تجارتخانه تشکیل شد. برطبق این کمیسیون، کارگزاری خارجه کرمان می توانست در امور تجارتخانه مذکور اعمال نفوذ و مداخله نماید، اما این اعمال نفوذ چنداق به مذاق کارکنان تجارتخانه خوش نیامد، درنتیجه کارکنان تجارتخانه طی نامه‌ای به‌سال ۱۳۳۴ﻫ.ق/۱۹۱۵م، از وزارت امور خارجه در‌خواست کردند تا کارگزاری را از این مداخلات باز دارد (مرکز اسناد وزارت امور خارجه، ۱۳۳۴: کارتن ۵۵، پرونده ۱۱، برگ۰۰۱ و ۰۱۵) تجارتخانه جهانیان و درگیری با بانک استقراضی روس تجارتخانه جهانیان نیز با روس‌ها درگیر شد. چون این تجارتخانه ۰۰۰/۲۴ تومان از شخصی به‌نام فرامرزیان پارسی طلب داشت، برحسب حکم حکومت و وزارت امور خارجه قرار شد در عوض آن طلب، املاکی از فرامرزیان در اصفهان توقیف شود. چنین شد؛ اما روس‌ها این املاک تأمین را توقیف کردند. در پی این اقدام، جهانیان به وزارت امور خارجه شکایت نمودند و خواستار رسیدگی شدند (همان: برگ ۰۰۳). وزارت امور خارجه هم طی تلگرافی از کارگزاری خارجه اصفهان خواستار رسیدگی به این امر شد؛ اما کارگزاری نتوانست در مورد فرامرزیان اطلاعی به‌دست آورد (همان: برگ ۰۰۴). به همین خاطر، دولت نتوانست اقدام مؤثری انجام دهد. به‌دنبال آن، روس‌ها جرأت پیدا کردند و املاک دیگر فرامرزیان در یزد (شامل باغ، خانه و ملک) و نیز دو باب حجره او در شیراز را توقیف نمودند. 

وزارت خارجه در پی تظلم دوباره جهانیان، به کارگزاری خود در اصفهان دستور داد که به مسأله به‌طور جدی‌تری رسیدگی نماید و اگر روس‌ها چنین افداماتی انجام دادند در احقاق حق جهانیان بکوشد (همان: برگ ۰۰۶). این وزارتخانه به کارگزاری یزد هم دستور رسیدگی به مسأله را داد (همان: برگ۰۱۰). ژنرال قونسول روس در اصفهان در نامه‌ای به کارگزار اصفهان نوشت که ضبط املاک فرامرزیان در یزد و شیراز با اطلاع ژنرال قونسول روس در تهران و بابت بدهی فرامرزیان به بانک استقراضی ایران و بادکوبه صورت گرفت که مربوط به دولت پیشین بود. وی اعتراض جهانیان را بی‌جا می‌شمرد و از کارگزاری هم خواست که با قونسول روس در تهران مذاکره نماید(همان: برگ ۰۹). سرانجام وزارت خارجه پاسخ داد که پس از رسیدگی اعلام نمودند که از اینکه املاک در تأمین جهانیان بود اطلاعی نداشتند و نیز خواسته‌اند که شما مدرک تأمین ارائه نمایید (همان: برگ۰۱۱). چنانکه مشاهده می‌شود رسیدگی به شکایات و احقاق حقوق یک ایرانی، به‌ویژه اگر یک طرف دعوی خارجی بود، چندان امیدوارکننده نبود. علت هم شاید این بوده باشد که خود دولت ایران وام‌هایی از بانک استقراضی روس گرفته بود و در صورت پافشاری بر روی احقاق حقوق ایرانیان، روس‌ها تقاضای استرداد وام‌های خود را می‌نمودند و دولت هم که چیزی در چنته نداشت سکوت اختیار می‌کرد.

ضربه کاری را به ارباب جمشید روس‌ها زدند؛ اما در مورد جهانیان خود ارکان حکومتی ایران به اموال آن دست‌درازی نمودند. اکرم‌الممالک جزء اجزای خبازی(بعنوان مامور دولت) برای مطالبه قبضی که به نام این تجارتخانه بود به حجره‌های تجارتخانه یورش برد و بدون هیچ مقدمه‌ای به خراب کردن آن پرداخت (امینی،۱۳۸۰: ۵۳۱-۵۳۳). بدین صورت، با از بین رفتن اعتبار تجارتخانه، راه ورشکستگی آن هم هموار شد.