بزرگان و نام آوران زرتشتی
روانشاد خداداد خنجری
نوشته:فريد شوليزاده
استاد «خداداد هوشنگ خنجري». بهسال ١٣٢٤خورشيدي در محلهی «خرمشاه» یزد، زاده شد.
پس از پشتسر گذاشتن تحصیلات مقدماتی در یزد، به دانشگاه پلیتکنیک(:امیرکبیر) تهران رفت و در رشتهی ریاضی از این دانشگاه، دانشآموخته شد.
زندهیاد خنجری پس از پایان دوران تحصیل و بازگشت به یزد، از سوی آموزش و پروش بهعنوان دبیر به همکاری فراخوانده شد.
وی از بنیانگذاران و کوشندگان «انجمن دینی زرتشتیان» بود که در سالهای نخستین دههی شصت، در یزد پایهگذاری شد. زندهیاد خنجری سالیان دراز از سخنرانان ثابتقدم آیینها و مراسمهای گوناگون زرتشتیان بود.
زنده یاد خنجری گفتارهای ظریف و تازه ای را در بینش دینی زرتشتیان پیش می کشید، مفهومی مانند دو گوهر همزاد پس از تعریف جدیدی که زنده یاد خنجری در کتاب بینش زرتشت داشت در اندیشه دیگر پژوهندگان مفهوم جدید و واقعی خود را یافت.
شور و شیفتگی آن بهشتیروان در گسترش راستی و فرهنگ زرتشتی و بالندگی ارزشهای انسانی، او را به جایگاه مشاوری امین و یاوری فروتن و راهنمایی بهاندیش برای همکیشان و دیگران رسانده بود.
ایشان پیرامون مسائل اجتماعی نیز ریزبین بودند و به نکاتی می پرداختند که هر کدام می توانست دگرگونی تازه ای را در هازمان زرتشتیان و دیدگاه ایرانیان نسبت به زرتشتیان ایجاد کند.
برپایی اردوی دانش آموزان یزد، کوشش ایشان همراه با یاران خود برای مرکزیت دادن به کلاسهای پراکنده دینی در یزد که شوربختانه ناکام ماند، آگاه کردن هازمان در مسائل اجتماعی و دینی با نگارش نوشتارها و کتاب های کم حجم و مفید و سخنرانی های به جا، اصلاح امور آتشکده آتش ورهرام یزد به عنوان مرکزی مهم برای زرتشتیان ایران،گوشه ای از دیدگاها و کوشندگی های زنده یاد خنجری بود.
ازمیان آثار ایشان می توان به چاپ کتابهای:
«آتش و آتشکده»
«چهل ستاره از کهکشان اندیشهی زرتشت»
و «بینش زرتشت»
اشاره کرد.
در این آثار ژرفاندیشی، قدرت تحلیل و نگاه موشکافانهی آن فرزانه ی گرانقدر در کنار زبان ساده و رسایش، بیش از پیش نمایان است.
چنانکه مینویسد:
«اشوزرتشت، هدف از آفرینش انسان را پیکار بیوقفه و پیگیر او با «دروغ»(همه کژیها و ناراستیها) میداند. نخستین مرحله این مبارزه آن است که هرکس به سهم خود بکوشد تا «دروغ» را رها کند و به «راستی» گراید. این، موجب افزایش نیروی «خیر» و کاهش نیروی «شر» میشود. اشوزرتشت، حتا کمک کردن به دروغکاران و یا افشا نکردن آنان را، تضعیف جبهه راستی و تقویت جبهه دروغ می داند.»
و نیز در جایی دیگر مینویسد:
«در بینش زرتشت، بهشت(:بهترین هستی) بازتاب رفتار نیک انسان، و دوزخ(:بدترین هستی) بازتاب رفتار نادرست انسان است که در این جهان به او باز خواهد گشت و پس از مرگ نیز به همراه روانش خواهد بود. به تعبیر دیگر، در بینش زرتشت، بهشت یا دوزخ را خداوند برای انسان نیافریده است بلکه آن را خود انسان، در این جهان به دست خود و برای خود، می آفریند و پس از مرگ نیز با خود(بهمراه روان خویش) به جهان دیگر می برد.»
پیدایش این آثار هرچند نویدبخش بالندگی و رشد پژوهشگری توانمند و نویسندهای روشنگر بود، اما دریغ که بیماری مهلک فراز آمد و شمع جانش را پس از چندسال افسرد و آن نیکاندیش مهرمند فرانگر را از خانواده و همکیشان و راستیجویان، نابهنگام بازستاند.
آری «خداداد خنجری» عمري كوشيد و از بينش اشوزرتشت و بزرگي پيام آن وخشور برايمان سخن راند و آزاده و پاك در تاریخ ۱۰ تیر ۱۳۶۵ به مينو شتافت
باشد که روانش به مینو در آرامش باد.
روحش شاد یادش گرامی