ﻭﺟﻪ ﺗﺴمیه کهگیلویه
و بویراحمد
این استان را به دیار آریوبرزن پهلوان
ایرانی می شناسند.برخی از پژوهشگران بر این باورند که مهد حکومت بزرگ هخامنشیان و
محل تولد پادشاهان بزرگ آن در منطقه«انشان» بوده و هماکنون نیز آثاری در رابطه با
صحت این موضوع در کهگیلویه و بویراحمد کشف شده است.
حسن فسایی در فارس نامه ناصری وجه تسمیه
آن را به دلیل وجود میوه ای به نام ‹‹ کیالک›› می داند که البته نامعقول به نظر می
رسد. از نوشته های ابن خردادبه و استخری در سده های چهارم و پنجم هجری چنین برمی آید
که گیلو یا ﮔﯿﻠﻮﯾﻪ " ﭘﺴﺮ " ﻣﻬﺮﮔﺎﻥ " ﺳﺮﺩﺍﺭ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ ﺍﺯ ﺑﺰﺭﮒ ﺯﺍﺩﮔﺎﻥ
ﺩﺭ ﺟﻨﻮﺏ ( ﮐﻬﮕﯿﻠﻮﯾﻪ ﺑﻮﯾﺮﺍﺣﻤﺪ ﻭ ﻣﻤﺴﻨﯽ ﮐﻨﻮﻧﯽ ) ﺩﺭ ﺍﻭﺍﺧﺮ ﻗﺮﻥ ﺩﻭﻡ ﻫﺠﺮﯼ ﻋلیهﺣﺎﮐﻢ ﺩﺳﺖ
ﻧﺸﺎﻧﺪﻩ ﻋﺒﺎﺳﯿﺎﻥ ﺑﻪ ﭘﺎ ﺧﺎﺳﺘﻪ ﻭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻣﻘﺘﻮﻝ ﻣﯽ ﺳﺎﺯﺩ . ﺍﯾﻦ ﻣﻬﻢ ﻫﻤﺰﻣﺎﻥ ﺑﺎ ﻗﯿﺎﻡ ﻋﻤﻮﻣﯽ
ﻣﺰﺩﮐﯿﺎﻥ طرفداران ( بابکﺧﺮﻡ ﺩین) ﺩﺭ ﻧﻘﺎﻁ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ . ﮔﺮﻭﻫﯽ ﺍﺯ ﻣﺰﺩﮐﯿﺎﻥ
ﺍﺯ ﻣﻨﺎﻃﻖ ﻣﺮﮐﺰﯼ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺑﻪ ﻭﯼ ﭘﻨﺎﻩ ﺁﻭﺭﺩﻩ و با وی ﻣﺘﺤﺪ ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ . ﻫﻢ ﺍﮐﻨﻮﻥ ﺭﻭﺳﺘﺎﯼ
" ﻣﺰﺩﮎ " ﺩﺭ ﻧﺰﺩﯾﮑﯽ ﺷﻬﺮ ﯾﺎﺳﻮﺝ ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﻧﺎﻡ ﺑﺮ ﺟﺎﯼ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺍﺳﺖ . ﺑﺮﺧﯽ ﻧﺸﺎﻧﻪ
ﻫﺎ ﺣﺎﮐﯽ ﺍﺯ ﻣﺮﺍﻭﺩﺍﺕ ﻭ ﻫﻤﺎﻫﻨﮕﯿﻬﺎﯾﯽ ﺑﯿﻦ ﺍﻭ ﻭ ﺑﺎﺑﮏ خرم دین ﺩﺭ ﺁﺫﺭﺑﺎﯾﺠﺎﻥ ﺍﺳﺖ
.
*گیلویه* ﭼﻨﺎﻥ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺮﺩﻡ ﺳﺮﺧﻮﺭﺩﻩ ﺍﺯ ﺗﺤﻘﯿﺮ
ﻭﺗﻬﺪﯾﺪ ﺍﻋﺮﺍﺏ ، ﻣﻬﻢ ﻭ ﻗﯿﺎﻣﺶ ﺑﺎﺭﺯ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﮐﻮﻫﺴﺘﺎﻧﻬﺎﯼ ﻣﺮﮐﺰ ﻗﯿﺎﻡ ﻭ ﺣﮑﻮﻣﺖ ﻭﯼ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ
ﻭﯼ ﻣﺎﻧﺪه ﻭ ﺗﺎ ﮐﻨﻮﻥﻧﯿﺰ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ
" ﮐﻮﻩ ﮔﯿﻠﻮﯾﻪ" ﺧﻮﺍﻧﺪﻩ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ . ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ
ﺩﺭ ﻣﻨﻄﻘﻪ ﺩﺷﻤﻦ ﺯﯾﺎﺭﯼﻣﻤﺴﻨﯽ ﺭﻭﺳﺘﺎﯾﯽ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ " ﮔﯿﻠﻮﻣﻬﺮ " ﺑﻪ ﯾﺎﺩ
" ﮔﯿﻠﻮﯾﻪ ﻣﻬﺮﮔﺎﻥ " ﻫﻤﭽﻨﺎﻥ ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ
ﻧﺎﻡ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﺩ.
*ﮔﯿﻠﻮﯾﻪ ﭼﻨﺪ ﺳﺎﻝ ﺧﻮﺩ ﻣﺨﺘﺎﺭ ﺍﺯ ﺣﮑﻮﻣﺖ ﺧﻠﯿﻔﻪ
ﻭﻗﺖ ﻫﺎﺭﻭﻥ ﺑﻮﺩﻩ ﺗﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺩﺭ ﻧﺒﺮﺩﯼ ﺑﺎ ﺳﭙﺎﻩ ﺍﻋﺰﺍﻣﯽ ﺍﺯ ﻫﻤﺪﺍﻥ ﻭ ﻟﺮﺳﺘﺎﻥ ﮐﻪ ﺗﺤﺖ ﺳﯿﻄﺮﻩ
ﺧﺎﻧﺪﺍﻥ ﺍﺑﻮ ﺩﻟﻒ ﻋﺮﺏ ﺑﻮﺩه ﮐﺸﺘﻪ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ. ﺧﺒﺮ ﮐﺸﺘﻪ ﺷﺪﻥ ﮔﯿﻠﻮﯾﻪ ﭼﻨﺎﻥ ﻣﻬﻢ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻭﺻﻒ
ﺁﻥ ﺷﻌﺮ ﺳﺮﻭﺩﻩ ﺷﺪ ﻭ ﺳﺮ ﺍﻭ ﻧﻘﺮﻩ ﺍﻧﺪﻭﺩ ﺑﺮ ﺳﺮ ﻧﯿﺰﻩ ﺟﻠﻮﯼ ﺳﭙﺎﻩ ﺣﺎﮐﻢ ﻋﺮﺏ ﻗﺮﺍﺭﻣﯽ ﮔﯿﺮﺩ .*
*ﻗﺮﯾﺐ ﻫﺸﺘﺎﺩ ﺳﺎﻝ ﺑﻌﺪ ﯾﻌﻘﻮﺏ ﻟﯿﺚ ﺑﺎ ﺷﮑﺴﺖ ﻗﻮﺍﯼ ﻋﺒﺎﺳﯽ ﺩﺭ ﻓﺎﺭﺱﺳﺮ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻧﯿﺰﻩ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﺁﻭﺭﺩﻩ
ﻭ ﺑﺎ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﺩﻓﻦ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ.*
*ﮔﯿﻠﻮﯾﻪ ﺍﺯ ﺍﻭﻟﯿﻦ ﺳﺮﺩﺍﺭﺍﻥ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ
ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺯﯾﺮ ﯾﻮﻍ ﻋﺒﺎﺳﯿﺎﻥ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﻣﯽﮐﺸﺪ ﺍﻣﺎ ﻣﺘﺎﺳﻔﺎﻧﻪ ﻋﻠﯿﺮﻏﻢ ﻣﺎﻧﺪﮔﺎﺭﯼ ﻧﺎﻣﺶ ﺩﺭ ﺟﻐﺮﺍﻓﯿﺎﯼ
ﮐﻨﻮﻧﯽ ﮐﻬﮕﯿﻠﻮﯾﻪ ﺑﻮﯾﺮﺍﺣﻤﺪ ﮐﻤﺘﺮ ﻓﺮﺩﯼ ﺣﺘﯽ ﺍﺯ ﺍﻫﺎﻟﯽ ، ﺗﺎﺭﯾﺦ ﻧﺎﻡ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺷﻨﯿﺪﻩ ﺍﺳﺖ
.*
در مورد وجه تسمیه بویراحمد نیز نظرات
زیادی مطرح است:
دکتر احمد اقتداری ضمن تجزیه و تحلیل
نام بویراحمد ،گمان خود را درباره ی مفهوم آن این گونه بیان کرده است:در خصوص (بی
رحمد)) که امروز بویراحمد گفته می شود،ذهن نا آرام من آن را به کلمه ی به شکل ((بی
ره مد ))یا (( بی ره مد با کسره میم مد))تجزیه کرد و برایم این گمان حاصل شد که
راستی بویراحمد و با ویر و بویراحمدی و بی رحمد کلمه ای مرکب از سه جزء ((بی))به
معنی چشمه و آبها و ((ره)) به معنی راه و مد((مد))با کسر میم و به معنی مدی ها و
اقوام مادی نیست؟واین منطقه ((بی ره مد)) یعنی چشمه های آب راه ایالت مد یا معبر
ماد به پارس نام نداشته است و ((یا بیرام آمد))نبوده است و تغییر شکل یافته
((بهرام به از آمد)) نیست و مانند به کواذ به جای ((به از آمد کواذ))نبوده است؟مه ی
نور سال 1360 بدون ذکر مأخذ و تنها از طریق نظریات مسن ها گفته که بوئراحمد همان
برادر احمد است.اینها چهارصد خانواده بوده اند که از کردستان آمده اند و بزرگشان
برادر احمد بوده است. و اما در کتاب ((
تاریخ عصر حافظ)) جلد اول نوشته ی ابوالقاسم غنی آمده است: بعد از ورود تیمور به شیراز
،((پیراحمد))با عزت تمام با دو هزار
خانواده اش به منطقه ی اصلی اش ((بویر)) بازگشت.شاید بویراحمد را مأخوذ از ((پیر
احمد))بدانیم صحیحتر باشد علی الخصوص که در زبان لری ((پ)) تبدیل به ((ب)) شده است
مانند تنگ ((پیرزاد))که شده((بیرزاد))،این که عده ای این تنگ را پیرزال می نامند
،اشتباهی فاحش و خلاف زبان شناسی است .
حسینی مؤلف ریاض الفردوس تألیف سال
1082 قمری از دو طایفه ی بویراحمد اردشیری و بویر احمد عباسی که این دو طایفه جزو
ایلات چهارده گانه ی ممسنی و بلاد شاپور((دهدشت)) بودند نام می برد و محل سکونت
آنها را در حوالی میدگان و تنگ تامرادی معرفی کرده است
یکی از دیگر از دیدگاههابه طور خلاصه
به شرح زیر است:
بویر(بویراحمد) نام بزرگترین ایل استان
کهگیلویه و بویراحمد و نیز نام شهرستان مرکزی این استان است.واژه بویر در لغت نامه
های فارسی دیده نمی شود اما در زبان سانسکریت (زبان قدیمی آریاییان) به معنی فرد
کمان ساز و کماندار است.کلمه بویر از زبان سانسکریت به برخی زبانهای اروپایی چون
انگلیسی(bowyer) راه یافته است.شاید ذکر یک نکته تاریخی
به روشن شدن وجه تسمیه ایل بویر کمک کند:
بنا به تحقیقات مورخان،سلاح اصلی قوم
آریایی در ابتدا نیزه بوده و آریاییان ساخت کمان رابوسیله ایلامیها شناختند و ایلامی
ها کمانداران گارد جاویدان هخامنشی بودند.بویرها ودر حقیقت استان کهگیلویه و بویراحمد
امروزی جزو یکی از مهمترین ایالات ایلام آنروز بودند که بنام آنزان یا آنشان
خوانده میشد بنابراین به احتمال قریب به یقین بویر ها همان کمانداران گارد جاویدان
هخامنشی بودندکه توسط آریاییان (پارسیان) به این نام خوانده میشدند و این نام تا
به امروز زنده مانده است.تا حدود چهارصد سال قبل نام این ایل همان بویر بود و دقیقا
مشخص نیست که واژه احمد در چه زمانی و به چه دلیلی به آن افزوده شده است. چنانچه
در کتاب "منم تیمور جهانگشا" نیز به رویارویی سخت و نفس گیر لشکر تیمور
و "ایل بویر در فارس" اشاره شده است.
نکته جالب دیگر وجه تسمیه یاسوج است.یاسوج
مرکز شهرستان بویراحمد و دارای بیش از هفت هزار سال سابقه تمدن است.یاسوج به زبان
محلی یاسیچ گفته میشود .کلمات یاسوج،یاسیچ،یاسچ ویاسج همگی در لغتنامه دهخدا (کتاب
چاپی) به معنای تیر پیکان دار آمده است که ارتباط لغوی جالبی بین بویر(کماندار) و یاسوج(تیر
پیکان دار) برقرار میسازد