قلعه بابک

 قلعه بابک

بذ یا قلعه جمهور معروف به قلعه بابک در 50 کیلومتری شمال شهرستان اهر و در بلندهای باختری شعبه‌ای از رود بزرگ قراسو قرار دارد، منطقه‌ای که با نام کلیبر معروف است. کلیبر خود یکی از شهرستان‌های آذربایجان شرقی است که به علت واقع شدن در ناحیه کوهستانی و وجود درختان زیاد و آب روان ناشی از چشمه‌سارهای کوهستانی، بسیار زیباست

ابن‌خردادبه، بذ (نام کهن دژ بابک) را رستاقی در آذربایجان نوشته و شهر بذ را «مدینة بابک» نامیده‌است. طبری، بذ را قریه و شهری در حدود اردبیل نوشته‌است. مطهربن طاهر مقدسی آن را شهری با دیوارهای استوار خوانده‌است. ابن ندیم از آنجا به عنوان سرزمینی کوهستانی یاد کرده‌است. یاقوت آن را کوره‌ای میان آذربایجان و اران نوشته‌است. مسعودی، بذ را به صیغة تثنیه، بذین نامیده که در کنار رود ارس واقع بوده‌است. وی در جایی بذین را ناحیه و کوهی در آذربایجان دانسته، در جای دیگر آن را در آذربایجان و اران نوشته‌است. ابن عبدالمنعم نیز کوه بذین را در اران دانسته‌است.ابودُلَف و یاقوت ذکر کرده‌اند که آب و هوای قلعه بذ ابری و مه‌آلود است

بنای جمهور مرکب از قلعه و دژی است بر فراز قلۀ کوهستانی، با ‌کمابیش 2300 تا 2700 متر بلندا از سطح دریا. و اطراف قلعه را دره‌های ژرفی با عمق 400 تا 600 متر فرا گرفته‌ است و تنها از یک سو راهی باریک و سخت برای دسترسی به این قلعه وجود دارد

این قلعه که پیش از ۱۳۳۰ در نزد مردم به نام قلعه دختر معروف بود نخستین بار شروین باوند فعال سیاسی و نویسنده سواد کوهی، که از خاندان باوند مازندرانی در دوره ساسانی بودند، این قلعه را به نام قلعه بابک شناسایی کرد

راه کلیبر به قلعه با این‌که از 3 کیلومتر تجاوز نمی‌کند ولی بسیار دشوار است و دستیابی دشمن به آن را با مشکل مواجه کرده به گونه ای که به هنگام گذر، باید از گردنه‌ها و گذرهای خطرناکی عبور کرد و بیست نفر سپاهی قادر بودندبدون داشتن هیچگونه تلفاتی جلوی هجوم یک سپاه صد هزارنفری را بگیرند

راه ورود به قلعه گذری است از سنگ‌های منظم طبیعی که راه عبور یک نفر است ،معبر در فاصلۀ 200 متری دروازۀ قلعه و در برابر آن قرار دارد. دو برج در طرفین دروازه قرار دارد که جایگاه دژبانان بود. یکی مخروطی و دیگری مدور از سنگ‌های تراشیده با ملاط ساروج که در بلندی آن‌ها، دژبانان به تمام جوانب قلعه اشراف دارند برای ورود به قصر قلعه، از راهی باریک تا کمابیش یکصد متر ارتفاع از صخره باید صعود کرد. در چهار سوی بنا، چهار برج دیده‌بانی به صورت نیمه استوانه ساخته شده است که جایگاه دژبانان و دیده‌بانان بود که هر جنبنده‌ای را تا کیلومترها از فراز دره‌ها و کوهپایه‌ها زیر نظر می‌داشتند

برای نفوذ به داخل، تنها راه ورود، دروازه اصلی است. و از کوهستان امکان وارد شدن به قلعه وجود ندارد

با گذر از دروازۀ ورودی و پشت سر گذاشتن بارو، جهت رسیدن به دژ اصلی، باید از گذرگاهی باریک که حدود 100 متر فراز را به همراه دارد گذشت، تا به داخل ورودی قلعه رسید. مسیری سخت که از یک سو به دره است با جنگل‌های تنک و ژرفایی حدود 400 متر که به تیغه و دیواره تا قعر دره ادامه دارد

پس از صعود، برای ورود به دژ اصلی از مدخلی دیگر با پلکان‌هایی نامنظم باید گذشت. بنای دژ دو طبقه و و در پاره‌ای جاها سه طبقه می‌باشد. در طرفین مدخل دو ستون مشخص است که پس از تالار اصلی است که 7 اتاق در اطراف آن قرار دارند که به تالار مرکزی راه دارند. در قسمت شرقی دژ تاسیسات مرکبی از اطاق و آب‌انبارها ساخته شده است. محوطۀ داخلی آن به‌وسیلۀ نوعی ساروج غیر قابل نفوذ گردیده بود که به هنگام زمستان از آب و برف پر می‌شد و آب مورد نیاز دژنشینان را تامین می‌کرد

در سمت شمال غربی دژ، پله‌هایی سرتاسری وجود دارد که اکنون ویران شده است و بخش‌هایی از آن از خاک بیرون مانده است و تنها راه صعود به بخش‌های مرتفع‌تر بناست که محوطه وسیعی است و احتمالا جایگاه سربازان بوده که از آن‌جا به همه چیز و همه‌جا تسلط کامل داشته‌اند. از همین‌جا بوده است که بابک خرم‌دین آن دلاور بی‌نظیر به مدت 22 سال لشکریان سه خلیفه ستمگر و انسان‌کش عرب، یعنی هارون‌الرشید، مامون و معتصم را معطل کرده و شکست داده بود

از آثار معماری و روش چفت و بست سنگ‌ها و ملات ساروج و اندود دیوارها، از نوعی گچ و خاک، می‌توان به یقین اظهار داشت که ساختمان این دژ و قلعه در روزگار اشکانیان و یا شاید ساسانیان ساخته شده است

بدین ترتیب می‌توان گفت قلعه جمهور از دوران قدیم محکم و استوار بر بلندپایه‌ترین قله‌های آذربایجان خودنمایی می‌کرده و هنوز به عنوان جایگاه بابک خرم‌دین و یکی از نمونه‌های استقامت و پایداری ایرانیان برابر عرب‌ها و جزو بزرگ‌ترین  نمونه‌های معماری ایران محسوب می‌شود

بابک خرم‌دین مرد اصیل ایرانی، شیرمردی که 22 سال در برابر تجاوز ننگین اعراب به خاک میهن، مردانه مقاومت و ایستادگی کرد و در نهایت با نیرنگ از پا درآمد. او راه یعقوب لیث راه پیمود

بابک ادامه دهندۀ قیام خرم‌دینان اصفهان بود که در سر سودای عظمت دوباره ایران را داشت. با کشته شدن او، پیروانش در سراسر ایران، مبارزه با سلطۀ اعراب را پی گرفتند. اما افسوس که قیامش به انجام نرسید