ریشه تاریخی ۱۰۱ نام خداوند:
هنگامی که اشوزرتشت به جهانیان دین خود را ارایه نمود اهورامزدا (هستیبخش بزرگ و دانا یا خداوند جان و خرد) نامیده شد و یکتا و بیهمتا شناخته شد. این پیامبر آریایی آموزش داد که خداوند همگان و زن و مرد را برابر آفریده و به همه انسانها خرد و وجدان بخشیده است به طوری که همه انسانها میتوانند با خرد خویش دانش بیاموزند و نیک را از بد تشخیص دهند و بر اساس وجدان خود راه خویش را آزادانه انتخاب نمایند و عمل نمایند و...
در آن زمان بسیار دور دانش بشری بسیار اندک بود و دانشمندترین انسانها، به اندازه دانشآموز کلاس اول دبستان امروزی هم از جهان چیزی نمیدانست. مردم آن زمان برای هر بخشی از طبیعت آفرینندهای قایل بودند و«دیو پرست» نامیده میشدند و صفتهایی ویژه برای خدایان خود قایل بوده و آنان را نیازمند قربانی و فدیه دادن می دانستند و ... و چون دین زرتشت بر پایه یکتاپرستی و پیروی از نیکی و راستی استوار بود، توانست با تبلیغات سراسر ایران را فرا گیرد و بیشتر ایرانیان به مزدااهورا که هستیبخش و بینیاز و سرآغاز و سرانجام و داور دادگر اعمال جهانی شناخته شده و از شش صفت امشاسپنته برخوردار بود، ایمان آورند...
تا اینکه در حدود ششصد سال بعد حضرت موسی (ع) و یک هزار و هفتصد سال بعد حضرت عیسی (ع) در بیتالمقدس دین خود را ارایه نمودند و به خصوص با پشتیبانی دولت رم باستان مسیحیت در دو بخش ارمنستان و سوریه که جزو خاک ایران بود گسترش یافت. بنا به باور یهودیان «یهوه» قوم یهود را برتر از همه انسانها آفریده و برای زنان ارزشی قایل نبود و جبار تصور میشد و تا چند نسل از گناهکاران انتقام می گرفت. خدای عیسویان «پدر» نامیده میشد و کافی بود که کسی به عیسی (ع) ایمان بیاورد، تا همه گناهانش بخشیده شود و در بهشت جای بگیرد. بودا هم که حدود هزار سال بعد از اشوزرتشت ظهور کرده بود، درونگرایی را سفارش میکرد و برای گیتی پشیزی ارزش قایل نبود، حاکمان ایران هم با اینکه زرتشتی بودند، بر طبق آموزشهای اشوزرتشت به همه دینها و آیینها تا حد زیادی آزادی تبلیغات میدادند...
بنابراین موبدان بزرگ که خود را پاسدار دین اشوزرتشت میدانستند بر آن شدند تا صفتهای اهورمزدا (هستی بخش بزرگ دانا، با هفت صفت بارز امشاسپندان) را با توجه به باورهای گاتها (گاتها: سرودها و آموزههای اشوزرتشت است) به دقت توضیح دهند تا زرتشتیان گمراه نشوند و صفتهای دروغین و خشن و یا بسیار بچهگانهای که آنها برای خدای خود متصور بودند را برای اهورامزدا قایل نشوند و توجه کنند که خدا به قوم به خصوصی تعلق نداشته، همه نیکان جهان را دوست دارد و سراسر نیکی و عدل بوده و قانون اشا را بر جهان حاکم کرده و از روی حکمت عمل مینماید و ....
و از این رو حدود ۱۷۰۰ سال پیش موبد بزرگ ساسانیان «مهرآسپند» در موقع تنظیم خرده اوستا، صفتهای اهورامزدا را به صورت «صدویک نام خدا» به دقت تنظیم کرد، تا زرتشتیان آگاه باشند صفتهای دیگری را برای اهورامزدا قایل نشوند. دانایی و بزرگی در مزدااهورا با هم و در کنار هم است و همه کارهای او از روی حکمت کامل است و هر صفت دیگری که به خدا میدهیم، برداشت انسانی ما از ذات پاک او است و تاریخ نشان میدهد که این کار بسیار موثر واقع شد.
بر زرتشتیان توصیه شده است که هر روز نماز صدویک نام خدا را بخوانند و صفتهایی را که در این بخش بسیار فلسفی و مهم از اوستا مطرح شده است را به خاطر بسپارند، که بر پایهی گاتها، هات ۳۴ بند ۱۷ برقراری نیکی را تنها از راه راستی و شادی دوست دارد و میستاید. بیشک نمازی که از روی پاکی درون خوانده شود، بی پاسخ نخواهد ماند.
بنمایه:
برگرفته از هفته نامه امرداد