روان

 روان



روح یک واژه عربی و جمع آن ارواح است. پارسی آن روان است که در اوستا به ریخت «اوروان» آمده است. جان نیز نیرویی است که بدن را به کار و کوشش فرا می خواند.
در باور سنتی زرتشتی، هویت مَرتو (انسان) از دوگزینه مادی و مینوی فراهم گشته است، گزینه مادی از «تن» و «جان» و گزینه مینوی از «روان» و فروهر.
جان پس از درگذشت مَرتو از بین خواهد رفت. روان در یکی از جایگاه های «وَهیشتم مَنو» (بهشت) که سرای نوروسرود برای نیکوکاران است جای می گیرد، روان بدکاران نیز در جایگاه «اَچیشتم مَنو» که سرای سکوت و تاریکی است جای خواهد داشت.

فرَوَهَر در اوستا به ریخت «فرَوَشی» و در پهلوی «فرَوَرتی» است. فروزه اهوراییست و همراه با مَرتو درآغاز زاده شدن در نهاد وی بوده تا فرد به سوی پیشرفت گام بردارد، پس از درگذشت نیز به فروهران پیوسته خواهد شد و به سوی اهورا مزدا بازخواهد گشت.

نگارش:
موبد کوروش نیکنام