قصه سنجان



قصه سنجان



نخستین مهاجران ایرانی، گروهی بودند که پس از تازش اعراب به کشور عزیزمان و شکست ساسانیان و فشارهای بسیار بر زرتشتیان، برای حفظ آداب و رسوم و آیین زرتشتی از راه خلیج پارس به هند مهاجرت کردند و در آنجا به پارسیان مشهور شدند. داستان مهاجرت آنان در منظومه ای به نام قصه_سنجان، سروده بهمن_کیقباد از پارسیان هند نگاشته شده است.
آنها در یک سفر پر مخاطره به جزیره_هرمز رفته و سپس از راه خلیج_پارس به هند و ایالت گجرات مهاجرت میکنند. راجه هند در آغاز آنها را نمیپذیرد و کاسه ای پر از شیر برای آنها میفرستد به این معنا که جمعیت هند زیاد است و گنجایش پذیرش مهاجر را ندارد. اما پارسیان هند کمی شکر به کاسه شیر افزودند به این معنا که آنها جایی را تنگ نخواهند کرد و به زندگی هندوان شیرینی خواهند بخشید.
پس از مذاکره بین پارسیان و هندیان، قرار بر این میشود که آنها با پذیرش چند شرط در هند بمانند. از جمله این شرایط این بود که آنها پوشاک هندی بپوشند و به زبان هندو سخن بگویند و دین خود را تبلیغ نکنند. پارسیان در آنجا ماندند و از موفق ترین قشر جامعه هند هستند و مورد احترام هندوان بوده و هستند و همچنان پس از هزار سال بر پیمان خود با آنان پایبند هستند.