دین


دین 


دین یک واژه اوستایی است که به عربی راه یافته. در سانسکریت و گاتها و دیگر بخش‌های اوستا مکرر واژه «دئنا» آمده دین در گاتها به معانی مختلف کیش، خصایص روحی، تشخص معنوی و وجدان بکار رفته‌است و به معنی اخیر دین یکی از قوای پنجگانه ٔ باطن انسان است.

واژه دین از واژه اوستایی دَئِنا ریشه می‌گیرد. خود واژه دئنا از ریشه‌ی «دا» به معنی اندیشیدن و شناختن می‌باشد . در اوستا واژه دئنا به معنی نیروی بازشناسی نیک از بد گزارش شده‌است.
در زبان اوستایی و نیز پهلوی به ترکیب‌های گوناگونی از این واژه بر میخوریم مانند:
دین آگاهی، دین بُرداری (نمایش دینی)،دینکرد (کردار دینی)، دین یشت (نام شانزدهمین یَشت از یشتهای بیست و یک گانه اوستا) و جز اینها


دین» واژه‌ای پارسی و به چم(:معنی) وجدان، بینش و نگرش درونی است که از سوی اهورامزدا در نهاد هر انسان جای داده شده تا در زندگی با نیروی آن بتواند راه راست و درست را یافته و در آن گام بردارد. در سانسکریت و گات‌ها و دیگر بخش‌های اوستا بارها واژه‌ِ «دئنا» آمده۸ است. دین در گات‌ها به چم‌های گوناگون کیش، خصایص روحی، تشخص معنوی و وجدان ‌است. فردوسی پیرامون این ایزد می‌سراید: «همه مردمی بايد آيين تو / همه رادی و راستی دين تو». دین نام ایزدی است برای نگهبانی قلم که مسعود سعد پیرامون آن می‌سراید «دين‌روز ای روی تو آکفت دين / می خور و شادی کن و خرم نشين». زرتشتیان در این روز کودکان خود را به آموختن درس‌های گوناگون می‌فرستادند.