روزهای گاه شمار زرتشتی

روزهای گاه شماری زرتشتی
بدانیم نام روزها و ماه های ایرانی ریشه در اوستا دارد و همچنین روزهای هشتم و پانزدهم و بیست و سوم بنام دی می باشد که به مفهوم آفریدگار است. برای این که در شمارش روزها, این ۳ روز از هم باز شناخته شوند آنها را با نام روزهای بعدی شان می خواندند.

۱  ـ اورمزد :    ساده شده اهورمزدا

۲  ـ بهمن :    اندیشه نیک

۳  ـ اردیبهشت :    بهترین راستی و پاکی

۴  ـ شهریور :    شهریاری والا

۵  ـ سپندارمد :    فروتنی و مهر پاک و عشق

۶  ـ خورداد :    کمال ایزدی

۷  ـ امرداد :    بی مرگی و جاودانگی

۸  ـ دی بآذر :    آفریدگار

۹  ـ آذر :    آتش، فروغ

۱۰ـ آبان :    آبها، هنگام آب

۱۱ـ خیر«خور» :    آفتاب

۱۲ـ ماه :    ماه

۱۳ـ تیر :    نام ستاره باران

۱۴ـ گوش«گئوش» :    جهان، زندگی هستی

۱۵ـ دی بمهر :    آفریدگار

۱۶ـ مهر :    دوستی،پیمان/میترا

۱۷ـ سروش :    فرمانبرداری/وخش و وحی و فرمانبرداری ایزدی

۱۸ـ رشن :    دادگری

۱۹ـ فروردین :    فروهر و روان نیاکان، نیروی پیشرفت

۲۰ـ ورهرام/بهرام :     پیروزی

۲۱ـ رام:    رامش،صلح، شادمانی

۲۲ـ باد :    باد

۲۳ـ دی بدین :    آفریدگار

۲۴ـ دین :    وجدان و بینش درونی

۲۵ـ ارد«اشی» :    خوشبختی، داریی

۲۶ـ اشتاد :    راستی

۲۷ـ آسمان :   آسمان

۲۸ـ زامیاد :    زمین

۲۹ـ مانتره سپند :    گفتار نیک و پاک

۳۰ـ انارام :    فروغ و روشنایهای بی پایان

::
نام ماه های اوستایی::

1)
فروردین: ماه فروهر ها وروان های پاسدار /نیروی پیشرفت دهنده.
2)
اردی بهشت: ماه بهترین راستی
3)
خرداد: ماه خودشناسی و رسایی ها و کمال
4)
تیر: ماه برکت و فراوانی/ تیر ستاره باران
5)
امرداد: ماه بی مرگی و جاودانی
6)
شهریور: ماه شهریاری راستین /نیروی سازنده و برگزیده


7)
مهر: ماه دوستی و پیمان
8)
آبان: ماه آب ها
9)
آذر: ماه آتش و فروغ پاکی
10)
دی: ماه دادار/ دهش
11)
بهمن:ماه خرد و منش نیک
12)
اسپند: ماه مهر و عشق و آرامش افزاینده

فروردین ایزد
فروردین بر گرفته از فره وهر به چم پیش برنده و پیش کشنده است و در ایران باستان باور داشتند که ذره ای از این نور اهورایی در هر آفریده ای به صورت امانت گذاشته شده است,این ذره در آغاز پاک و بدون آلودگی بوده و همیشه هم پاک خواهد ماند و هرگز هیچ آلودگی و ناپاکی را به خود نخواهد گرفت‌
نوزدهمین روز از ماه خورشیدی فروردین نام گرفته و یشت سیزدهم مربوط به فروردین یشت است.
“این کشور ما باید خرم شود، باید بالنده شود”. (بند ۱۳۰)
فروردین یشت یا فْـرَوَشی یشت، سیزدهمین یشت اوستا و از لحاظ مضمون کهن‌ترین بخش آن به شمار می‌رود. این یشت در بزرگداشت و ستایش فَـرْوَهَرِ «پیروان نظام هستی» یا «اَشَوَنان» سروده شده است و یکی از دلکش‌ترین و با اهمیت‌ترین بخش‌های اوستاست.
فروردین یشت دارای ۳۱ بخش یا کرده و ۱۵۸ بند است.
در روز فروردین ایزد درود میفرستیم به فروهرهای نیاکان درگذشته.. درود به فروهر تمام پاکان و نیکان از کیومرث تا سوشیانت

ارديبهشت
اشا وهيشت
اين واژه از دو بخش ساخته شده
اشا : راستي
وهيشت : بهترين ، برترين
ارديبهشت : بهترين راستي و اشايي
دومين ماه از فركرد بهار هست
روز سوم با ماه اردي بهشت يكي شود
در اين روز جشن اردي بهشتگان بر پا خواهد شد
مرزن گوش، گل ريز سپيد و سرخ دارد و گل همانند خود گياه خوش بو و خوش مزه هست ، خداي من ..
نيايش اشم وهو ، اشا وهيشتا، نيايش اردي بهشت مى گويند و در نيايش از بزرگي اهورامزدا به در گاه اورمزد رايومند و امشاسپند و با سپاس از دادار اورمزد كه فزاينده و آفريننده ي دو گيتي هست،
اورمزد ارديبهشت را آفريد، ارديبهشت ي مينوي و اشويي كه فر روشنايي اش زداينده اندوه هست
و نگهبان آتش هم بوده آتش سوزانده و نابود كننده ي درد ها و اندوه هاست ،
آتش سرخ و فروزان نيك چهره و زيبا ودر تاريكي راه نماست تا پيش از برآمدن خورشيد به سوى آسمان .
نيرو دهنده ي هر گونه خاك و گل و هر گونه سنگ و گوهر روان شده

اردي بهشت يشت
سومين يشت اوستا ويژه ي امشاسپنداشا وهيشتا كه دومين ايزد هست
بين شش امشاسپندان اردي بهشت و خور داد داراي يشت هستند
و يشت را به دو بخش مى توان بيان كرد
از بند يك تا پنج كه در باره ي اشم وهو هست

راستي بهترين هست و پيروزمند كسي هست كه خواستار بهترين راستي باشد
و اين نيايش بسيار نيرومند و توانا هست
بخش دوم از بند پنج تا آئيريامن ايشيا
كه در هفتن يشت ونديدا در فرگرد ٢٢ آمده
بشود ائيريامن ارج مند براي ياري مردان و زنان زرتشتي و براي ياري از منش پاك به سوي ما آيد با پاداش گرانبها ئي كه در خور باور ها هست ، من از او پاداش برتر و خوب دادگري را كه اهورامزدا خواهد بخشيد خواستارم
.

رشن_ایزد
رَشن (رَشْنو) ـ ایزد دادگرى و آزمایش ایزدى. ایزد عدل و داد در دین مزدیسنى. در اوستا رَشْنو 
Rašnu و در پهلوى رَشْن Rašn به معناى عادل و دادگر است. رَشْن در اوستا اغلب با صفت رَزْیشْته Razišta (در پهلوى رزیستک Razistak) وبه صورت رَشْنو رزْیشْتَه به معناى راست تر و درست تر آمده است، و در فارسى معمولاً این ایزد با صفتش «رَشْن راست» خوانده مى شود. ابوریحان بیرونى در الآثار الباقیة (ص73) در فهرست روزهاى ایرانى، این ایزد را رَشْن خوانده که در زبان سُغدى رَسْن Rasn و در خوارزمى همان رَشْن خوانده مى شده است. در ادبیات فارسى این واژه به صورت «رش» بدون نون بکار رفته است.
در سراسر اوستا (به جز گاثها) و در کلیّه منابع پهلوى و پازند مکرّر از ایزد رَشن نام برده شده، به او درود فرستاده مى شود.رشن، ایزد درستی، دادگری و دادگستری است و نام يکي از ايزدان همکار اَمشاسپند اَمرداد، همراه با ایزدان مهر و سروش است. ایزد رشن بر ضد راهزنان و دزدان است و در ستایش رشن، پس از ستودن دادار اورمزد رایومند فرهمند، اشاره به «رشنِ ترازو دار» شده است. مسعودسعد پیرامون این ایزد می‌سراید:
«روز رشن است ای نگار دلربای / شاد بنشين و به جام می‌ گرای».
ای خوش آن صبحی ؛
که چشمم بر جمالت وا شود

دی به مهر
دی به مهر به روز پانزدهم ماه در گاه‌شماری ایران باستان گفته می‌شود. در گاه‌شماری ایران باستان غیر از روز اول هر ماه که هرمزد روز نامیده می‌شود سه روز دیگر به نام اهورامزدا است که به صورت دی آمده و برای باز شناختن هر یک از این سه روز به نام روز بعد الحاق شده و دی به آذر (روز هشتم)، دی به مهر (روز پانزدهم) و دی به دین (روز بیست و سوم) گفته می‌شود. دی یکی از نام‌های اهورامزداست و در اوستا به صورت دَثوش یا دَدوش یا دَذوه صفت و به معنی آفریننده
آمده‌است.

تیر_تیشتر
تير يا تيشتر 
Tishtar كه در اوستا تيشتر به Tishtarya آمده است.چهارمين ماه سال، و سيزدهمين روز در گاه شماری مزدیسنی ايرانيان باستان است.تيشتر ايزدی است موكل بر باران و ستوران.بر اساس باور ايرانيان به همت اين ايزد است كه زمين از ناپاكی‌ها دور شده و كشتزارها از باران بهره مند می‌شوند.و پاكی و نيكی و تندرستی مردم ايران زمين را فرا می‌گيرد.اين ايزد در ميان ايرانيان باستان و باور زرتشتی از جايگاه بسيار بالایی برخوردار بوده؛و به همين شوند يكی از مهم ترين يشت‌های اوستا تعلق به اين ايزد دارد.در تيريشت يا تَشتريشت كه از يشت‌های قديمی و دارای محتوا و مضامين شاعرانه و اشاراتی رمزآميز و استعاراتی در زمينه اساتير است.و از نظر ادبی نيز بسيار درخور توجه بوده.نبرد و ستيز ميان ديو خشك سالي به نام اَپوش ديو (Apausha) با ايزد باران در قالب مضامين زيبا و پر چم به شكلی بسيار شيوا بيان شده است.

خورایزد_خیرایزد
خور یا خیر که در اوستا «هَوَرَخشَ اِتَ» خوانده می‌شود، به چم(:معنی) خورشید، آفتاب، گرمی و تابناکی است. ایزد خور همکار شهریور امشاسپند است. در این روز به هنگام برآمدن خورشید، اوستای « خورشید نیایش » خوانده می‌شود. فردوسی نیز پیرامون ایزد خور می‌سراید: « بدین هر چه گفتی مرا راه نیست / خور و ماه از این دانش آگاه نیست.

آبان ایزد
آبان به چم « آب‌ها، هنگام آب » است و این ایزد نگهبان آب است. ایزد آناهیتا یکی از برابرهای این ایزد است؛ واژه «آب» در اوستا و پهلوی « آپ » خوانده می‌شود. آلوده کردن آن گناهی بسیار بزرگ است.

آبان_ایزد
آبان به چم « آب‌ها، هنگام آب » است و این ایزد نگهبان آب است. ایزد آناهیتا یکی از برابرهای این ایزد است؛ واژه «آب» در اوستا و پهلوی « آپ » خوانده می‌شود. آخشیج آب به مانند آخشیج‌های آتش و خاک و هوا نزد ایرانیان سپندینه است و آلوده کردن آن گناهی بسیار بزرگ است. ایرانیان آب را که پایه نخستین زندگی است، می ستایند
.

 آذرایزد
واژه آذر که «آتش» معنی می دهد يکی از چهار آخشيج (عنصر پاک کننده) در نزد ایرانیان باستان است.

چهار عنصری که بنابه باوری ديرين ناپاکی را از بين می برند، عبارتند از: آب،خاک،باد و آتش
زرتشتيان همواره آتش را که بهترين و سريع ترين عنصر پاک کننده است گرامی داشته از سوی ديگر آن را نماد روشنايی و گرما می دانند.چون پرستش سو (قبلۀ) زرتشتيان، روشنايی است، به همين دليل برای نيايش ها و ستايِش اهورامزدا، به آتشکده يا مکانی که روشنايی وجود دارد روی می آورند.در گاهشماری زرتشتيان، روز نهم از هر ماه، آذر نام دارد

جشن دی گان
روز دی از ماه دی که در۲۵ آذر ۱۷،۹،۲ دی ماه گاهشمار ایرانی قرار دارد جشن دی‌گان برگزامی‌شود و اکنون زرتشتیان در برخی از شهرها و روستاها یکی از روزهای دی در ماه دی و یا همه آن را جشن می‌گیرند. واژه دی،آفریدن و آفریدگار معنی می‌دهد و در ماه دی غیر از نخستین روز ماه که اورمزد نامیده می‌شود و نام خداوند است، سه روز دیگر به نام‌های دی بآذر، دی بمهر و دی بدین وجود دارد. بنابراین جشن دیگان برابر است با یکی از این روزها درماه دی، که دوم، نهم، و هفدهم در تقویم خورشیدی است. در ایران باستان نخستین جشن دی‌گان، درماه دی یعنی روز اورمزد و دی ماه خرم روز نیز نام داشته‌است و در این روز که روز پس از شب چله، بزرگترین شب سال بوده‌است، پادشاه و حاکم دیدار عمومی با مردم داشته‌است.


اَمرتات 

امرداد امشاسپند به معنی بی‌مرگی و جاودانگی است.جویای نام نیک بودن و باقی گذاردن نام نیک از خود، یکی از آموزه‌های مهم زرتشتی است؛ در کنار آن تندرست و سالم نگه داشتن تن، نشانه‌ی ارج نهادن به زندگی است. پاک نگاه داشتن خانه، جامه و محیط زیست اطرافمان، به این دلیل که سبب دور شدن بیماری است و طول عمر انسان است، امری پسندیده به شمار می‌آید.

اندرز گواهگیری :

« داد و آیین امرداد امشاسپند جاودانی و دیرزیوی است تن خود را درست و توانا دارید از دروج و پلیدی دوری گزیده، در جستجوی نام نیک و رسیدن به جاودانگی باشید. خانه و جامه خویش و زیستگاه دیگران را پاک و بی آلایش دارید. گیاه و درخت را افزایش دهید تا سرسبزی گسترش یابد. درخت جوان مبرید بر و میوه ی نارسیده مچینید، دارو و درمان به نیازمندان رسانید، دردمندان و افتادگان را پرستار باشید.»

خورداد امشاسپند
هـَیوروَتات (
Haurvtāt) به معنی تندرستی و در زبان پهلوی خُردات یا هُردات به معنی رسایی و کمال است. نیبرگ هئورتات را از خانواده salvus لاتینی به معنی تندرستی و خوشی جهانی می‌داند. هـَیوروَتات، در اسطوره‌های ایرانی و زرتشتی٬ پنجمین امشاسپند و پاسدارنده آب‌ها و سرسبزی است. در فارسی خورداد یا خرداد گفته شده که کلمه ای است مرکب از دو جزء: جزء هئوروه که صفت است به معنای رسا، همه، درست و کامل. دوم تات که پسوند است برای اسم مونث، بنابراین هئوروتات به معنای کمال و رسایی است. ایزدان تیر و باد و فروردین از همکاران خورداد می‌باشند. خورداد نماینده رسایی و کمال اهورامزداست و در گیتی به نگهبانی آب گماشته شده است.

سپندارمذ امشاسپند
در فرهنگ پهلوی سپندارمت یا همان سپندارمذ، نام یکی از امشاسپندان و در عین حال نام پنجمین روز ماه و دوازدهمین ماه سال معرفی شده‌است. وی را همان الهه بسیار قدیمی اسفند دانسته‌اند و گفته‌اند که او را دو امشاسپند دیگر یعنی هورواتات (خورداد) و امرتات (امرداد) همراهی می‌کنند.سپند آرامئیتی یا همان اسفند به معنی بی نقصی و سلامت کامل است. وی محافظ و پاسدار زمین و در عین حال مظهر تمکین، تقوا و عبادت می‌باشد.
از دو بخش «سپنته»(Spenta) یا «سپند» به مانک پاک و مقدس و «آرمئیتی»(Ârmaiti) به مانک فروتنی و بردباری تشکیل شده است و مانک این دو با هم فروتنیِ پاک و مقدس است. این واژه در پهلوی «سپندارمت»(SpandÂrmat) و در فارسی «سپندارمذ» و «اسفندارمذ» و «اسفند» شده است.
این تعبیر در ریگ وده به معنی زمین و در پهلوی به معنای فرزانه کامل آمده‌است. امّا سپنت، صفت ارمیتی می‌باشد که بعدها بدان افزوده شده‌است.سپندارمذ در جهان معنوی نمودار محبت و بردباری و تواضع اهورامزدا است و در جهان مادی فرشته‌ای است که موکّل زمین است. اَرمیتی همواره زمین را خرّم و آباد و بارور می‌سازد و هر کسی که در زمین به کشت و زرع بپردازد و مزرعه‌ای را آباد کند، خشنودی او را فراهم ساخته‌است.

شهريورامشاسپند
کسی که در پرتو خرد مقدس و قلبی پاک، اندیشه و گفتار و کردار نیک و با راستی و درستی هماهنگ باشد مزدااهورا با توانایی و مهر خویش به او رسایی و جاودانی خواهد بخشید (گاتها _ سپنتمت گات_ هات 47 بند 1)
روز شهریور و ماه شهریور – شهریورگان و روز پدر فرخنده باد.شهريور در اوستا به صورت خشتروئيريه آمده است. جزء اول آن به چم (معنی) شهرياري و مملكت و جزء دوم آن صفتي است به معني آرزو شده كه در مجموع اين واژه را مي توان به صورت "شهرياري آرزو شده "، " نیروی مینوی خداوندی" و " شهریاری بر نفس" معنا نمود.

شهريور يكي از هفت امشاسپندان (فروزه های جاودان خداوند) در دين زرتشتي است كه در جهان مينوي بیان کننده نیروی مینوی مزدا و شهریاری اهورایی می باشد و در جهان مادي نگهبانی از ایوخشست (فلزات) را به آن نسبت می دهند.در جای جای اوستا، پس از سپاس و ستايش پروردگار ،از اين امشاسپند نام برده شده است و به مردم توصيه گردیده تا اموال و دارايي هاي خود را به نيكي بكار ببرند زيرا بكار بردن مال و دارايي در كارهاي نيك سبب افزوني و فراخي زندگاني مي شود و كسي كه نيازمندان را دستگيري كند ، شهريور نيز از او پشتيباني خواهد كرد.بر بنیان گاه شماری فرهنگی و دینی زرتشتیان، شهريور نام ششمين ماه سال و چهارمين روز ماه هست و به شوند (سبب) اين یکی شدن مانند دیگر جشنهای ماهیانه، جشن شهريورگان برگزار مي شود.شهريورگان جشني است براي گراميداشت تمام آنهايي كه با شهرياري نيك خود جهان را به پيش مي برند و كارهاي نيك را در جهان مي گسترانند.

ای جاماسب دانا! از خاندان هووگو، این نکته را بیاموز. جنبش و فعالیت بر بیکاری و تنبلی برتری دارد. پس وجدان بیدار و با کار و کوشش او را پرستش نما.»
هات 46- بند 17

اندرز گواهگیری 
« داد و آیین شهریور امشاسپند نیرومندی و خویشتن داری است اندر راه سروری و توانگری کوشا باشید، شهریاران و سروران دادگر را یاور باشید و گرامی دارید. از بیکاری و کاهلی دوری گزینید و از فرارونی و درستکاری، خواسته اندوزید، بر خواسته کسان دست میازید و رشک مبرید، ایوخشست ارجمند را پیوسته پاک دارید. »

نگارش : موبد پدرام سروشپور

سپنتا. مئینیو. وهیشتاچا. مننگها.   هچا. اشات. شیه اتناچا. وچنگهاچا.

اهمایی. دات. هئوروتات. امرتات.   مزداو. خشترا. آرمئیتی.اهورو


اردیبهشت_ امشاسپند
به موجب یزدان‌شناسی اوستایی اردیبهشت دومین امشاسپند است. این نام در اوستا اشه وهیشته و یا ارته‌وهیشته می‌باشد. جزء اول اشه یا ارته به معنی درستی و راستی و نظم و جزء دوم صفت عالی است به معنی بهترین پس رویهم به معنی بهترین راستی یا بهترین نظم و قانون می‌شود.چنانکه همهٔ امشاسپندان دارای دو وجه مینوی و زمینی هستند این امشاسپند در جهان مینوی نمایندهٔ پاکی و راستی و نظم و قانون اهورایی و در زمین نگاهبانی آتش بدو محول است. در این مورد منظور از آتش نظم و داد و راستی و پارسایی است چون در کرده ای از اوستا ملاحظه می‌شود که اهریمن با ظهور زرتشت می‌گریزد با فریادی این چنین که «زرتشت مرا بسوزانید با اشاوهیشه و از زمین براند مرا» که چون اهریمن نمایندهٔ بی‌نظمی و آشوب و دروغ و ناپاکی است با آتش راستی و پاکی و داد و قانون گریزان می‌گردد.خلف تبریزی آورده که در این روز نیک است به معبد و آتشکده رفتن و از پادشاهان حاجت خود خواستن و به جنگ و کارزار شدن.

وهمن_امشاسپند
وُهومَنَه منشِ پاکِ اندیشه و نامِ یکی از امشاسپندان است. وهومن، مظهر اندیشهٔ نیک و خرد و دانایی خداوند است و همان ایزد بزرگ است که روان اشو زرتشت را به پیشگاه مزدا اهورا راهنمایی کرد. وهومن به انسان منشِ نیک آموزش می‌دهد.گ.ز
وهومن در اوستا «وهومنه»، در پهلوی «وهومن» و در فارسی «وهمن» یا «بهمن» است. این واژه مرکب است از دو جزء «وهو» به معنی خوب و نیک، و «منه» از ریشه من که در پهلوی «منشن» و «منیتن» از آن آمده است و در فارسی منش شده است. این ریشه در اوستا و فرس هخامنشی به معنی اندیشیدن و شناختن و به یاد آوردن و دریافتن است. پس بهمن یعنی به‌منش، نیک‌اندیش و نیک‌نهاد.گل یاسمن سفید، رنگ سفید، خروس سفید از نشانه‌های زمینیِ وهومن می‌باشد.

‌زامیاد 
‌زامیاد (زم،زمین +یزد) یا زامیاد نام فرشته  زمین است که با صفت نیک کنش از او یاد شده است. در آیین مزدیسنا زمین مثل آسمان مقدس است زیرا با سه عنصر دیگر، آب و آتش و هوا عناصر چهارگانه را تشکیل می دهند.

در ستايش زامياد 

نيايش و ستايش اهورمزداي يگانه
از همه ي نيكوكاران به داده هاي هرمز هست ، نگهدارنده و پرواننده ي
آفريد ي زمين نيكو
را همي مى ستاييم ....
زامیاد به چَم زمین است. ايزد زامياد از ايزدان همکار امشاسپند اَمرداد است.

زمين سرچشمه‌ی همه داده‌ها برای زندگی بهتر آفریده‌هایی است
که روی آن زندگی می‌کنند. ايزد زامياد (زمين) با ايزد آسمان جداگانه سپندینه شمرده شده‌اند.

زمین نماد مادر است برای آدمي و دیگر جانداران زنده‌ی روی آن،
به هر روى ستودنی و سپندینه بوده
و در آموزش‌های دین زرتشتی به نگه‌داری پاک و نیکو از آن بسیار سفارش شده است.



زامیاد به چَم(معنی) زمین است. ايزد زامياد از ايزدان همکار امشاسپند اَمرداد است. زمین سرچشمه‌ی همه داده‌ها برای زندگی بهتر آفریده‌هایی ست که روی آن زندگی می‌کنند. ايزد زامياد (زمين) با ايزد آسمان يک‌جا يا جداگانه سپندینه(مقدس) شمرده شده‌اند. زمین نماد مادرست برای انسان و دیگر موجودات زنده‌ی روی آن، بنابراین ستودنی و سپندینه بوده و در آموزش‌های دین زرتشتی به نگه‌داری پاک و نیکو از آن بسیار سفارش شده است. گويند در اين روز درخت نشاندن و تخم کاشتن و آبادانی کردن بسیار خوب است.
«
چون زامياد نياري ز مي تو ياد / زيرا که خوشتر آيد مي روز زامياد - خاصه به پادشاه ملک ارسلان که چرخ / هرگز نداشت چو او هيچ شاه ياد
"
مسعود سعد سلمان
"

آسمان_ایزد
آسمان از آفریده های اهورایی و ایزد نگهدارنده سپهر. واژه آسمان در اوستا به صورت اسن,اسمن،در پارسی میانه, و در پازند به صورت آسمان آمده است. این واژه در اوستا به چم سنگ نیز به کار رفته است. آسمان نخستین آفریننده اهورامزدا پیش از جهان مادی است که آغاز و انجام آن نادیدنی است. (یشتها,فروردین یشت بند۳) و در اوستا ستوده شده است.آفرینش دیگر پدیده ها با آسمان ارتباط دارد. به این معنی که اهورامزدا از گوهر آسمان آب و از آب زمین را آفرید. و به یاری آسمان شادی را آفرید. "که در دوران آمیختگی که ''روزگار ماست" آفریدگان به شادی زندگی کنند. ایرانیان باستان آسمان را هفت پایه می دانستند. نخست ابر پایه,دیگر سپهر اختران سه دیگر ستارگان آلوده نشده,چهارم بهشت که ماه بدان پایه ایستد,ششم گاه امشاسپندان,هفتم روشنائی بیکران که جای اورمزد است.در برخی منابع برای آسمان فقط سه پایه 
ستاره پایه و ماه پایه و خورشید پایه نام برده شده است همکاران آسمان,شهریور و خور و مهر و انارم ''انغر روشن ''می باشند. آسمان زندگیتان روشن باد و پر ستاره


اشتاد
«اَشتاد» به چَم(:معنی) راستی و درستی است.

امروز در نیایشهایمان از دانای بیکران خواستاریم تا راستی و درستی وارد زندگی جهانیان شود.


ارد_ایزد
ایزد ارد یا «ارت»، در اوستا «اشی ونگوهی» است که چم(:معنی) آن توان‌گری، خواسته و دارایی است و به چم «خوب و نیک» نیز آمده است.ایزدی است که همه خوشی‌ها و آسایش‌ها به او ویژه شده است. آموزش‌های اشوزرتشت آرامش درونی را همراه با توان‌گری و به‌دست آوردن خواسته‌ها سفارش می‌کند. هر زرتشتی برای به‌دست آوردن خواسته‌های خود از راه درست و راست، کار و کوشش می‌کند. در سرود «اشم وهی» آمده است: «خوشبختی از آن کسی است که در پی خوش‌بختی دیگران باشد». زرتشتیان در این روز جامه نو می‌پوشند، به سفر می‌روند و سالمندان را یاری می‌کنند.


دین_ایزد
واژه دیـن : دَئـنـا 
Daenâ ، دیدن و شناختن و فهمیدن و دانستن ، وجدان بیدار و نيك ، درست و دي و ديگان ،

دَئنا وَنگوهی 
Daenâ Vanguhi ::
دینِ نیک ،. دین بهی،. وجدان آگاه و بیدار وفهميدن و برداشت و شناخت درست از زندگانی است.
یک دیندار کسی است که با کمک خرد به دیدن و شناختن جهان پیرامون خود مى پردازد و راه راستی و درستی ، اشايي و با خرد و انديشه درست پيش مى رود و گزینش مى كند

دين به ، دي بهي. كيش بهي همان زرتشتيان بهدين را مى گويند


دی_به_دین
بیست و سومین روز در گاهشماری دینی زرتشتی دی به دین نامیده شده است.دی به چم آفریننده و آفریدگار است, و چون در ماه سه دی وجود دارد برای مشخص شدن, نام روز بعد را به آن می افزایند تا از هم مجزا گردد,"دی بآذر،دی بمهر،دی بدین". دی در ادبیات اوستا به چم اهورامزدا می باشد که به شوند سپندینگی این نام بارها در ماه بازگویی شده است. در اوستا نام همکاران را اورمزد اواگاه, سه دی ویسپه شام نامیده اند.


باد ایزد
وايو از ريشه وٓ آمده به چم وزيدن ،
وايو به چم باد و هوا هست و ايزد باد
كه باد كه به خوبي بوزد و هواي خوب باشد
در بُندهش باد ، واذ ، وات ، هم آمده
يكي از چهار آخشيج ، و نام ايزد باد
در گاه شمار مرديسنايي، روز بيست و دو م از هر ماه مى باشد
روز نيك هست در اين روز نو بريدن و نو پوشيدن و بر اسب نو سوار شدن
برهان ،،،،
واتٓ دوم وايُو ، در سانسكريت و اوستا نام ويژه اي پرودگار و ايزد هم هست ،
اندرا : نام پروردگار
واتٓ: باد ، ويد به چم باد ، گاهي هم نام ايزد باد باشد ،
در يشت ها سه بار از وات آمده ،
يشتي براي باد نيست
در فركرد ٢٧ بُندهش ، بند ٢٤
اوستا ايزدي كه هم رده ايزد آب و ايزد آتش و خاك برابري مى كند

رام ایزد
نیاکانمان به همه عناصر طبیعت، از جمله حیوانات ارج میگذاشتند و نام سی روز ماه نیز از نام عناصر طبیعی گرفته شده. روزهای" وهومن، ماه، گوش و رام "روز گرامیداشت حیوانات است.



ورهرام روز
بیستمین روز از ماه سی روزهٔ زرتشتیان ورهرام نامیده می‌شود. ورهرام یعنی پیروزی و وهرام ایزد یعنی پیروزی مقابل ستایش درباور ایرانیان پیروزی همواره با ارزش و قابل ستایش بوده‌است. به همین دلیل در اوستا سرودهای زیبایی در ستایش پیروزی آمده‌است. ایرانیان باستان پیش از آغاز هر کار گروهی، درنیایش گاه ویژه‌ای گرد می‌آمدند و سرودهای ستایش پیروزی را باهم می‌خوانند و با روانی نیرومند و اراده‌ای استوار برای کسب پیروزی، پای به میدان مبارزه زندگی می‌نهادند. این نیایش گاهها به تدریج به نیایش گاه ورهرام ایزد معروف گشت. اکنون زرتشتیان دست کم ماهی یک بار، در روز ورهرام در نیایش گاه شاه ورهرام ایزد گردهم می‌آیند و اهورامزدا را نیایش می‌کنند و از او می‌خواهند که پیروزی را درزندگی بهره آنان گرداند و نیز همه کسانی را که به پیروی از پیام اشو زرتشت در تازه گردانیدن زندگانی، پیش بردن جهان هستی و گسترش آیین راستی می‌کوشند پیروز و سرافراز گرداند. اغلب زرتشتیان برای حضور در زیارتگاهها، آدریان و نیایش کردن سدره و کشتی برتن دارند.

فروردین ایزد
فروردین بر گرفته از فره وهر fravahr به چم پیش برنده و پیش کشنده است و در ایران باستان باور داشتند که ذره ای از این نور اهورایی در هر آفریده ای به صورت امانت گذاشته شده است,این ذره در آغاز پاک و بدون آلودگی بوده و همیشه هم پاک خواهد ماند و هرگز هیچ آلودگی و ناپاکی را به خود نخواهد گرفت
پیشینیان بر این باور بودند که فروهر در حقیقت روان درگذشتگان بوده و عقیده داشتند که روان های مردگان در نخستین روزهای بهار نزد اقوام خود به زمین باز می گردند. روز «فروردين» که به زبان پهلوی «فرورتن» است، از زبان پارسي باستان «افرورتينام» گرفته شده و به چم فروردهای پاکان و فروهرهای پارسايان است. فروردین همان فروهر است. فروهر ذره‌ای نور اهورایی است كه در بدن هركس نهاده شده تا روان را به راه راست راه‌نمايی كند. فروهر هيچ‌گاه آلودگي به خود نمي‌پذيرد و پس از مرگ بدن، فروهر راه بالا را مي‌پيمايد و به سرچشمه خود مي‌پيوندد.زرتشتیان در این روز جامه(:لباس) نو می‌پوشند و از درگذشتگان خود یاد می‌کنند.بنا بر پندار زرتشتیان فروهر روان مردگان و نیز روان آنانی است كه هنوز زاده نشده اند و جایگاه فروهر نزد خداست و هنگامی كه کسی می میرد روان او به فروهر او می پیوندد و هنگامی كه کسی زاده می شود نیز روان از فروهر جدا و به تن او در جهان مادی می پیوندد.گر چه فروردین از ریشه پَروردین بوده که به فروردین تغییر یافته مانند پارس و‌ فارس، پیروز و فیروز و پروردین یعنی ماه پرورش گلها و گیاهان و درختان، چون در این ماه دوباره پرورش می یابند.

رشن_ایزد
رَشن (رَشْنو) ـ ایزد دادگرى و آزمایش ایزدى. ایزد عدل و داد در دین مزدیسنى. در اوستا رَشْنو 
Rašnu و در پهلوى رَشْن Rašn به معناى عادل و دادگر است. رَشْن در اوستا اغلب با صفت رَزْیشْته Razišta (در پهلوى رزیستک Razistak) وبه صورت رَشْنو رزْیشْتَه به معناى راست تر و درست تر آمده است، و در فارسى معمولاً این ایزد با صفتش «رَشْن راست» خوانده مى شود. ابوریحان بیرونى در الآثار الباقیة (ص73) در فهرست روزهاى ایرانى، این ایزد را رَشْن خوانده که در زبان سُغدى رَسْن Rasn و در خوارزمى همان رَشْن خوانده مى شده است. در ادبیات فارسى این واژه به صورت «رش» بدون نون بکار رفته است.در سراسر اوستا (به جز گاثها) و در کلیّه منابع پهلوى و پازند مکرّر از ایزد رَشن نام برده شده، به او درود فرستاده مى شود.رشن، ایزد درستی، دادگری و دادگستری است و نام يکي از ايزدان همکار اَمشاسپند اَمرداد، همراه با ایزدان مهر و سروش است. ایزد رشن بر ضد راهزنان و دزدان است و در ستایش رشن، پس از ستودن دادار اورمزد رایومند فرهمند، اشاره به «رشنِ ترازو دار» شده است. مسعودسعد پیرامون این ایزد می‌سراید:
«روز رشن است ای نگار دلربای / شاد بنشين و به جام می‌ گرای».
ای خوش آن صبحی ؛
که چشمم بر جمالت وا شود ...!

سروش_ایزد 
در اوستا به صورت 
sraoša- یا seraoša-و در فارسی میانه مانوی به صورت Ösrõšahrãy  به معنی "شنیدن" یا srõšãw آمده است.این واژه از ریشه ی sru  اشتقاق یافته است و در اوستا هم به معنی "فرمانبرداری" به کار رفته است و هم نام یکی از ایزدان است.سروش ایزدی است که زمزمه کردن (نیایش) را به مردم آموخت.او ایزدی است که قبل از طلوع آفتاب بانگ زده و مردم را برای نیایش پروردگار فرا می­خواند. بنا بر روزهای ایرانیان باستان،هفدهمین روز از هر ماه به نام ایزد سروش نامیده شده است.سروش از جهت مقام با مهر برابر است و گاه او را جزو امشاسپندان محسوب دارند. در ادبیات متأخر زرتشتی سروش از فرشتگانی است که در روز رستاخیز به کار حساب و میزان گماشته خواهد شد و از گاتها نیز برمی آید که این فرشته در اعمال روزجزا دخالت دارد (یسنا 43 قطعه ٔ 12). و هم در کتب متأخر زرتشتی و فرهنگهای فارسی سروش پیک ایزدی و حامل وحی خوانده شده ، از اینرو در کتابهای فارسی او را با جبرائیل سامی یکی دانسته اند. محافظت روز هفدهم هر ماه به سروش ایزد سپرده شده . بیرونی در فهرست روزهای ایرانی (آثارالباقیه ) روز مزبور را «سروش » و در سغدی «سرش » و در خوارزمی «اسروف » یاد کرده . در زبان فارسی گاه «سروش » به فرشته ٔ مذکور اطلاق شده . (حاشیه ٔ برهان قاطع معین)
((نماد مادی سروش خروس نام نهاده شده که با بانگ بامدادی خود مردم را از پی ستایش خداوند بخواند.در مجموعه ی یشت ها، یشت یازدهم برای سروش است.))
و با دیوان به گردون بردویدند
که گفتار سروشان می شنیدند.
(ویس و رامین ).
الا ای همای همایون نظر
خجسته سروش مبارک خبر.
حافظ.
در راه عشق وسوسه ٔ اهرمن بسی است
پیش آی و گوش دل به پیام سروش کن .
حافظ.
بفرمان یزدان خجسته سروش
مرا روی بنمود در خواب دوش .
فردوسی .


مهرایزد_میترا
مهر که در اوستا « میثرَ» خوانده می‌شود، از ایزدان بزرگ پیش از زرتشت است که ایزد فروغ و روشنایی خوانده می‌شود. ایزد مهر نگهبان مهر، محبت و تدبیر برای یافتن دارایی و خواسته‌ها است. چَم(:معنی) دیگر مهر، گردونه‌ی آفتاب یا خورشید است. فردوسی می‌سراید: «دو مهر است با من که چو آفتاب / بتابد شب تیره چو بیند آفتاب»

آیین مهرپرستی یکی از دیرینه‌ترین آیین‌های ایرانیان است. ایزد مهر نماد عشق و زندگی است و به زندگی خانوادگی گرمی می‌دهد. مهر نام آتشکده‌ای نیز بوده است که فردوسی پیرامون آن می‌سراید: «چو آذرگشسب و چو خرداد و مهر / فروزان به کردار گردان سپهر»

دی به مهر
دی به مهر به روز پانزدهم ماه در گاه‌شماری ایران باستان گفته می‌شود. در گاه‌شماری ایران باستان غیر از روز اول هر ماه که هرمزد روز نامیده می‌شود سه روز دیگر به نام اهورامزدا است که به صورت دی آمده و برای باز شناختن هر یک از این سه روز به نام روز بعد الحاق شده و دی به آذر (روز هشتم)، دی به مهر (روز پانزدهم) و دی به دین (روز بیست و سوم) گفته می‌شود. دی یکی از نام‌های اهورامزداست و در اوستا به صورت دَثوش یا دَدوش یا دَذوه صفت و به معنی آفریننده
آمده‌است
.

تیرایزدیا تشترایزد
تير يا تيشتر Tishtar كه در اوستا تيشتر به Tishtarya آمده است.چهارمين ماه در تقويم خورشيدي ، برابر با سيزدهمين روز در گاهشماري ايرانيان باستان است.تيشتر ايزدي است موكل بر باران و ستوران.بر اساس عقايد ايرانيان به همت اين ايزد است كه زمين از ناپاكي ها دور شده و كشتزارها از باران بهره مند مي شوند و پاكي و نيكي و سلامتي مردم ايران زمين را فرا مي گيرد.اين ايزد در ميان ايرانيان باستان و عقايد زرتشتي از جايگاه بسيار والايي برخوردار بوده و به همين دليل يكي از مهم ترين يشت هايي اوستا تعلق به اين ايزد دارد.در تير يشت يا تَشتر يشت كه از يشت هاي قديمي و داراي محتوي و مضامين شاعرانه و اشاراتي رمز آميز و استعاراتي در زمينه اساطير است و از نظر ادبي نيز بسيار درخور توجه بوده.نبرد دو ستيز ميان ديو خشكسالي به نام اَپوش ديو (Apausha)با ايزد باران در قالب مضامين زيبا و پرمعني به شكلي بسيار شيوا بيان شده است
.

 ماه_ایزد

دوازدهمین روز ماه در گاه شمار مزدیسنی ماه_ایزد نام دارد.ماه نام یکی از ایزدان آئین مزدیسنا است. در اوستا این نام به صورت ماونگهه و در پهلوی و فارسی ماه گفته می‌شود.یشتی از کتاب یشت‌ها به نام ماه‌یشت است که در آن ماه پاک و ورجاوند(مقدس)، حامل نژاد ستوران و سرور راستی ستوده شده‌است.نگهبانی این روز با ایزد ماه است.
ماه (به اوستایی: «ماونگَ») مانند خورشید ستودنی است.
در اساتیر، ماه سازنده‌ی نژاد ستوران شناخته شده است.
در اوستای «ماه یشت» این ایزد آموزگار گیاه و رستنی خانده می‌شود.
در این روز اوستای «ماه‌نیایش» از  سوی زرتشتیان خانده می‌شود.
نماد روز «ماه» در دین زرتشتی گل «نرگس» است.
بنابر باور ایرانیان قدیم ماه مانند خورشید مراقبت از اختران را برعهده دارد.
از یکم تا پانزدهم اندرماه از دهم تا پانزدهم پرماه و از بیستم تا بیست و پنجم ''ویس‌پتس یا ویس‌تپس''(ویشفتد) خانده‌می‌شد.
هر یک از این سه زمان را پنجه‌ی ویه می‌خاندند.
(
خرده اوستا) در بندهش آمده‌است که در آن مدت با چشم می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌توان دید که آب افزونتر می‌شود و بالش درختان بیشتر و رسیدن محصولات چشم گیرتر است.
از همین رو است که ماه را وخش بختار
به چم (یعنی) جان بخش و ابرمند می‌خاندند و افزایش رمه ی گوسپندان و سرسبزی روییدنی‌‌‌‌‌ها و آبادانی را از ماه می‌‌دانستند.
همکاران ماه gah وهمن و گوش و رام هستند.
در این روز ها باید از خوردن گوشت وخوراک های گوشتی پرهیز کرد
.


خورایزد_خیرایزد
خور یا خیر که در اوستا «هَوَرَخشَ اِتَ» خوانده می‌شود، به چم(:معنی) خورشید، آفتاب، گرمی و تابناکی است. ایزد خور همکار شهریور امشاسپند است. در این روز به هنگام برآمدن خورشید، اوستای « خورشید نیایش » خوانده می‌شود. فردوسی نیز پیرامون ایزد خور می‌سراید: « بدین هر چه گفتی مرا راه نیست / خور و ماه از این دانش آگاه نیست
».


آبان_ایزد
آبان نام فارسی شده ایزد آب ها یا آناهیتا است و در اوستا( اردی ویسور آناهیتا ) یعنی رودخانه نیرومند بی آلودگی نامیده شده است. در اوستا آپ در پارسی باستان آپی و در فارسی آب گفته می‌شود. در اوستا بارها "آپ" به معنی فرشته نگهبان آب استعمال شده و همه جا به صیغه جمع آمده است. نام ماه هشتم از سال خورشیدی و نام روز دهم از هر ماه را، آبان می دانند. آناهیتا که کوتاه شده این نام اوستایی است,نام الهه ی نماینده بر این آب های روان بوده و یشتی که در اوستا بمناسبت این الهه سروده شده آبان یشت نام دارد.{{ بخش هایى از اردویسور نیایش یا آبزور==((و توانایى و زور و آفرین باد به اهورا مزداى فروغمند با شکوه و به امشاسپندان، به آب هاى خوب مزدا داده، به آب اردویسور اناهیتاى پاک، به همه آب هاى مزدا داده، به همه گیاهان مزدا داده، به همه ستودگان مادى و مینوى و به فروهرهاى پاکان و راستان که پیروز و پرتوان هستند
.
آبان به چم « آب‌ها، هنگام آب » است و این ایزد نگهبان آب است. ایزد آناهیتا یکی از برابرهای این ایزد است؛ واژه «آب» در اوستا و پهلوی « آپ » خوانده می‌شود. آلوده کردن آن گناهی بسیار بزرگ است.


آذر ایزد
در نُهمین روز از آذرماه در گاهشمار زرتشتی که نام روز و ماه یکی می‌شود یعنی روز آذر در ماه آذر، جشن « آذرگان » برگزار می شود که در گاهشمار خورشیدی برابر است با سوم آذر ماه خورشیدی. ابوريحان بیرونی در صفحه ۲۵۶ ترجمهی آثارالباقيه دربارهی این جشن میآورد : « ... روز نهم آذر عيدی است که به مناسبت توافق دو نام آذرجشن میگويند و در اين روز به افروختن آتش نيازمند میباشند و اين روز جشن آتش است و بنام فرشتهای که به همهی آتشها موکل است ناميده شده...»
آذر در اوستا « آتَر/ آتَرش» و در پهلوی « آتُر / آتَخش » و در فارسی امروز « آذر / آتش »است. آذر، ایزد نگاهبان آتش و فروزه اهورامزداست برای همین گاه او را در شمار امشاسپندان آورده اند. در فرهنگ ایران، آتش یکی از پدیده‌های طبیعی ستودنی (یکی از چهار آخشیج) است چون گرمای زندگی را در کالبد دیگر پدیده‌های هستی جاری می سازد و با نور خود که نشانی از آذر اهورایی است جان و دل یاران اهورامزدا را روشنایی می بخشد پس « سوی پرستش » اهورا مزداست و آتشبندان در آتشکده از آن پرستاری می کنند. جشن آذرگان از جشن‌های ویژه آتش در فرهنگ ایران است که در ستایش آذر اهورایی برگزار می شود.نیاکانمان آذرگان را روزی خجسته می دانستند و در خانه‌ها و بام‌ها آتش افروخته و آن روز را با شادی و شادمانی و خواندن نیایش‌ها و گستردن سفره آیینی با خوراکی‌های گوناگون در آتشکده‌ها که آذین بندی شده بودند، جشن می گرفتند. به هنگام جشن، بر آتش چوب‌های خوش سوز و خوش بو می نهادند و آنگاه به مناسبت آغاز سرما، از آتش فروزان در آتشگاه، هر کس اخگری به خانه برده و آن آتش تا پایان زمستان در خانه‌ها فروزان بود و نمی گذاشتند خاموش شود و آن را نیک فرجام و فرخنده می دانستند. یکی از نیایش هایی که در آذر روز هرماه و از جمله در آذر روز از آذرماه خوانده می‌شود « آتش نیایش » نام دارد که پنجمین نیایش از پنج نیایش « خرده اوستا » است
.


دي_به_آذر
دی به آذر به روز هشتم ماه در گاه -شماری ایران باستان گفته می‌شود. در گاه‌ شماری ایران باستان در روز اول هر ماه ،
که اورمزد روز نامیده می‌شود ، سه روز دیگر به نام اهورامزداي بي همتاست. که به واژه ي  دی آمده و سخن رفته
و برای باز شناختن هر یک از این سه روز ، نامي به واژه دي روز پس از پیوند داده شده همانند ؛دی به آذر ، روز هشتم هر ماه دی به مهر ، روز پانزدهم از هرماه،دی به دین ، روز بيست و سوم از هر ماه .دی یکی از نام‌های اهورامزداست.و در اوستا ، دَثوش یا دَدوش یا دَذوه فرنامي و به چم آفریننده ، جهاندار زيبايي هاست . دی اوستایی دَثوش به چم : پروردگار و دادار هست روزهای دی در هر ماه روزهای نیایش همگانی،هست .به آتشکده رفته براي آسايش به آرامش و دست از كار كشیدن مزدیسنان مى باشد،

امردادامشاسپند
امرداد نام روز هفتم هر ماه و پنجمین ماه سال در گاه‌شماری اعتدالی خورشیدی است. در اوستا امرتات ،در پهلوی امرداد و در فارسی امرداد گفته شده که کلمه ای است مرکب از سه جزء:اول "ا" ادات نفی به معنی نه، دوم "مرتا" به معنی مردنی و نابود شدنی, نیست و سوم تات که پسوند و دال بر مونث است. بنابراین امرداد یعنی بی مرگی و آسیب ندیدنی یا جاودانی. پس واژه "مرداد" به غلط استعمال می‌شود. در ادبیات مزدیسنا امرداد یکی از امشاسپندان است که نگهبانی نباتات با اوست.
در مزدیسنا شخص باید به صفات مشخصه پنج امشاسپند دیگر که عبارتند از:نیک اندیشی، صلح و سازش، راستی و درستی، فروتنی و محبت به همنوع، تامین آسایش و امنیت بشر مجهز باشد تا به کمال مطلوب همه که از خصایص امرداد است نایل گردد.هئوروتات(خورداد)،که به معنی تمامیت یا سلامتی است،در ارتباط می باشد و همانطوری که هؤرداد( نام پارسی : خورداد) نگهبان آب می باشد امرداد نگهبان گیاهان است  و  این دو نگهبان مخلوق خداوند بطور طبیعی باهم مرتبط می باشند.این ها قابل فهم ترین ارتباط های میان امشاسپندها  و پدیده های فیزیکی می باشند، چون در جهان روزمره یک رابطه ی علمی کاملا روشنی میان آب و گیاهان و الوهیت زندگی و سلامتی وجود دارد
.


خورداد امشاسپند
هـَیوروَتات (Haurvtāt) به معنی تندرستی و در زبان پهلوی خُردات یا هُردات به معنی رسایی و کمال است. نیبرگ هئورتات را از خانواده salvus لاتینی به معنی تندرستی و خوشی جهانی می‌داند. هـَیوروَتات، در اسطوره‌های ایرانی و زرتشتی٬ پنجمین امشاسپند و پاسدارنده آب‌ها و سرسبزی است. در فارسی خورداد یا خرداد گفته شده که کلمه ای است مرکب از دو جزء: جزء هئوروه که صفت است به معنای رسا، همه، درست و کامل. دوم تات که پسوند است برای اسم مونث، بنابراین هئوروتات به معنای کمال و رسایی است. ایزدان تیر و باد و فروردین از همکاران خورداد می‌باشند. خورداد نماینده رسایی و کمال اهورامزداست و در گیتی به نگهبانی آب گماشته شده است
.


سپندارمذ امشاسپند
در فرهنگ پهلوی سپندارمت یا همان سپندارمذ، نام یکی از امشاسپندان و در عین حال نام پنجمین روز ماه و دوازدهمین ماه سال معرفی شده‌است. وی را همان الهه بسیار قدیمی اسفند دانسته‌اند و گفته‌اند که او را دو امشاسپند دیگر یعنی هورواتات (خورداد) و امرتات (امرداد) همراهی می‌کنند.سپند آرامئیتی یا همان اسفند به معنی بی نقصی و سلامت کامل است. وی محافظ و پاسدار زمین و در عین حال مظهر تمکین، تقوا و عبادت می‌باشد.از دو بخش «سپنته»(Spenta) یا «سپند» به مانک پاک و مقدس و «آرمئیتی»(Ârmaiti) به مانک فروتنی و بردباری تشکیل شده است و مانک این دو با هم فروتنیِ پاک و مقدس است. این واژه در پهلوی «سپندارمت»(SpandÂrmat) و در فارسی «سپندارمذ» و «اسفندارمذ» و «اسفند» شده است.
این تعبیر در ریگ وده به معنی زمین و در پهلوی به معنای فرزانه کامل آمده‌است. امّا سپنت، صفت ارمیتی می‌باشد که بعدها بدان افزوده شده‌است.سپندارمذ در جهان معنوی نمودار محبت و بردباری و تواضع اهورامزدا است و در جهان مادی فرشته‌ای است که موکّل زمین است. اَرمیتی همواره زمین را خرّم و آباد و بارور می‌سازد و هر کسی که در زمین به کشت و زرع بپردازد و مزرعه‌ای را آباد کند، خشنودی او را فراهم ساخته‌است
.


#تشترایزد
«
تیر» یا «تیشتر» ایزد باران است و به یاری او کشتزارها سیراب از باران می‌شوند. این ایزد نگهبان ستوران است. در اوستا، « تیریشت» در نیایش ایزد باران است.
ستاره «عطارد» تیر نامیده می‌شود و همچنین تیری که در کمان می‌گذارند و پرتاب می‌کنند. ایرانیان باستان هنگام خشک‌سالی در این روز آیین ویژه‌ای برگزار می کردند و برای باریدن باران و پیروزی تیرایزد بر دیو خشکسالی(اپوش) به دشت می‌رفتند و اوستای تیریشت می‌خواندند
.


 مانتره سپند سخن ورجاوند، سخن اهورایی. نام روز بیست و نهم از ماه (برج) خورشیدی در گاهشماری‌های ایرانی.
اشوزرتشت، سروده‌های خود، گاتها را مانتره یا همان سخن اندیشه‌برانگیز نامیده است. مانتره در سراسر اوستا ستوده شده است. مانترسپند ایزد درمانگری است و به چَم(:معنی) آرام‌بخش روان‌ها هم آمده است و قلب‌های خسته‌ی انسان‌ها را در رنج و سختی شفا می‌بخشد.
نماد این روز «کرکم» یا همان گل زعفران است.
«
مانتره » یکی از واژه های بنیادین گاتاهاست . این کلمه از ریشه « من » به معنای اندیشیدن و در کل به معنای« وسیله اندیشه کردن » و یا « موجب اندیشه برانگیزی » آمده است . اما روانترین ترجمه فعلی « کلام اندیشه برانگیز»است . زرتشت در گاتاها ، سرودهای خود (گاهان) را مانتره می نامد . همچنین در اوستا ، او ِستاهای « ا َشِم وُهو » و « یَـتا ا َهو = ا َهونـَوَر » به نام مانتره شناخته می شوند و سراینده مانتره نیز « مانترن » نامیده می شود .
ویژگیهای مانتره :
1 .
درمان بخشی : در گاهان در هات 44 بند 16 ، از درمان بخشی و به عبارتی همان جنبه روانشناسی مانتره اشاره شده است .
2 .
الهام گونه بودن : زرتشت فردی است که با الهام از جهان ِ اطراف خویش (چه درون و چه محیط )به تعالی رسید ، وی مانتره را هم نوعی الهام (چه درونی و چه از محیط ) می داند .
3 .
موسیقیایی بودن : یکی از شروط مانتره بودن ِ یک سخن ، موسیقایی بودن آن است .
4 .
توانایی الهی مانتره : در گاهان برای تاثیر کلام مانتره بر اقشار مردم و سعادت ِ آنها بسیار گفته شده است
از آنچه که در متنون اصلی دین ِ ما یعنی گاتاها و قسمتهای اصلی اوستا بر می آید ، مانتره جزئی از نوای خداوندی است که به مانند « فرَوَهَر» در وجود هر آدمی قرار داده شده است و در اصل توانایی اندیشه برانگیزی است و از آنجایی که خداوند « مبدا خرد» است ، پس مانتره هم توانایی اندیشمندی و اندیشه برانگیزی است که یک انسان از آن بهره مند می شود
.


انارام:

انغران؛انغره روشن یا انارام نام روز سی‌ام از هر ماه در گاه‌شماری اوستایی نو است. این نام در اوستا انغره رئوچه (anaghra raoca). در پارسی میانه anērān (اَن = علامت نفی؛ اغره = پایان و حد و حصر؛ رئوچه = روشن است، جمعاً یعنی روشنی بی‌پایان)، , در پارتی anāryān ذکر شده‌است. انغزه‌رئوچه بارگاه جلال اهورمزدا یا عرش اعظم محسوب شده علاوه بر آن نام ایزدی است که نگهبانی روز سی‌ام بدو سپرده شد‌ه‌است. ابوریحان در فهرست روزهای ایرانی این روز را «انیران» و در سغدی «نغر» و در خوارزمی «اونرغ» آورده‌است. زرتشتیان امروزه «انارام» می‌نامند.
انارام همکاران شهریور ،خور و آسمان در اوستای برساد معرفی میشود.
گل مرواردشیران نماد انارام ایزد در دین زرتشتی است.
زرتشتیان در این روز به سفر میروند واهورامزدارا به شوند داده های نیکش برای زندگی ستایش می کنند.
مسعود سعد:
انیران زپیران شنیدم چنان_که می خورد باید به رطل گران
سرانجام کسانی که با همت وهوخت وهورشت زندگی، مبارزه با دروع وپاکی چهار آخشیج را انجام میدهند سرانجام به سرای نور وانغر روشن که فروع بی پایان است راه می یابند
.

اردیبهشت

اردیبهشتگان، از جملهٔ جشنهای دوازدگانهٔ سال ایران باستان بوده است و از شمار جشن‌های آتش است. روز سوم از هر ماه باستانی به نام اردیبهشت می‌باشد و بر اساس گاهشماری امروزین، دوم اردیبهشت خورشیدی، برابر با جشن اردیبهشت‌گان است.
ایرانیان از هزاران سال پیش در روز جشن اردیبهشتگان، لباس سپید رنگ می‌پوشیدند که نمایانگر پاکیزگی است. زمان برگزاری جشن اردیبهشتگان (دوم اردیبهشت) از سویی دیگر همزمان است با زمانی که در بسیاری از مناطق ایران، گلها شکوفا شده‌اند. از این رهگذر، این جشن به نوعی جشن گلها نیز بدل شد.
به موجب یزدان‌شناسی اوستایی اردیبهشت دومین امشاسپند است. این نام در اوستا اشه وهیشته و یا ارته‌وهیشته می‌باشد. جزء اول اشه یا ارته به معنی درستی و راستی و نظم و جزء دوم صفت عالی است به معنی بهترین پس رویهم به معنی بهترین راستی یا بهترین نظم و قانون می‌شود.
چنانکه همهٔ امشاسپندان دارای دو وجه مینوی و زمینی هستند این امشاسپند در جهان مینوی نمایندهٔ پاکی و راستی و نظم و قانون اهورایی و در زمین نگاهبانی آتش بدو محول است. در این مورد منظور از آتش نظم و داد و راستی و پارسایی است
.


جـشـن اردیـبـهـشـت‌گـان، جـشـن پاسداشت بهتریـن اشویی.

دوم اردیبهشت از اردیبهشت‌ماه زمان برپایی جشن اردیبهشت‌گان است.
جشن اردیبهشت‌گان جشنی كه ویژه «اشه‌وهیشته» یا بهترین اشویی است. جشنی ویژه امشاسپند اردیبهشت. جشنی برپاشده در سومین روز از دومین ماه در نخستین فصل سال.
اردیبهشت در جهان مینویی پاكی و راستی و نظم و قانون اهورایی را نماینده است و در گیتی نگاهبانی آتش را بردوش دارد. آتشی كه در سرتاسر جهان سپندینه است و كمترین گواه آن، آیین‌های آتش بازی و آتش‌افروزی و چراغانی در شادی‌های همه مردم گیتی است. چندین هزار سال پیش، اشوزرتشت آتش ۱۶ گروه جامعه(مانند نانوا و آهنگر و مسگر و غیره) را به آتش آتشكده افزود و آن را به‌گونه پرچمی سپندینه برای زرتشتیان درآورد كه در آن هیچ نژاد و گروهی پایین‌تر از دیگری قرار نمی‌گیرد وانگه همه باهم برابرند.

آتش آتشكده كاریان پارس به آتشكده‌های تهران، یزد، شیراز، كرمان و اصفهان آورده شده و هر سال در جشن اردیبهشت‌گان با آتش ۱۶ گروه جامعه مس(بزرگ) می‌شده است.
آری، هنگامه بزرگداشت دومین امشاسپند فرا رسیده است. بزرگداشت امشاسپندی كه در اردیبهشت یشت، زیباترین امشاسپندان نام نهاده شده و به او درود و ستایش فرستاده شده‌است.

«
اشه وهیشته» كه واژه اوستایی اردیبهشت است، از «اشه» و «وهیشته» ساخته شده‌است. «اشا» در گاتهای اشوزرتشت اسپنتمان ۱۸۰بار آمده‌است و معنی بسیار گسترده‌ای دارد.

قانون و آیین ایزدی، راستی و درستی، پاكی و... گزارش‌هایی هستند كه از این واژه شده‌است. «وهیشته»كه بخش دوم این واژه است، به‌چمار(=معنی) «بهترین» است. و اینگونه است كه «اردیبهشت»، «بهترین راستی و درستی» معنی می‌دهد.
اردیبهشت یشت كه یشت ویژه این امشاسپند است، از نیایش نامدار «اشم وهو» كه نماز یا نیایش «اشه وهیشته» هم گفته می‌شود می‌گوید كه چنین ترجمه شده‌است: اشویی بهترین نعمت و خوشبختی است. خوشبختی از آن كسی است كه خواستار بهترین اشویی باشد.

اردیبهشت یشت همچنین از نماز «ائیریامن ایشیه» سخن می‌گوید كه از بزرگترین، بهترین، زیباترین، توانمندترین، نیرومندترین، پیروزمندترین و درمان‌بخش‌ترین مانثراهاست.
آری، هم‌اینک هنگامه اردیبهشتگان رسیده است وخت شكوفایی گل‌ها، رویش سبزه‌ها، ترازینه بهاری رسیده‌است.
چه زیباست كه بكوشیم همزمان با این جشن خجسته و دگرگونی‌های زاستار(=طبیعت)، دل‌هایمان را با مهر و فروتنی شكوفا سازیم، راستی و پاكی را بیش از پیش در نهادمان برویانیم و فروزه‌های نیک مینویی را همچون زبانه‌های همیشه بالارونده آتش، در اندیشه و گفتار و كردارمان بپرورانیم.

اردیبهشت امشاسپند را می‌ستایم، به درستی كه ستودن اردیبهشت امشاسپند به منزله ستودن همه امشاسپندان است كه اهورامزدا جای آسودن آنها را با كردارنیک پاس می‌دارد و جای آسودن آنها در گروسمان اهوراست. گروسمان وی‍ژه اشوان است و هیچ یک از دروندان(دروغكاران) را بدان جای پر از آسایش و اشویی برای دیدار اهورامزدا راه نیست.
(
اوستا- اردیبهشت یشت - یشت سوم).

جشن اردیبهشت‌گان، جشن پاسداشت اشویی شادباش



خشترا وئیریا(شهریور) یعنی کردارنیک. نیروی مینویی. خواست اهورایی.
به واژه‌ي خشترا در زبان پارسی امروزی شهریور می‌گوییم و در زبان سنسکریت به خشترا kshatra گفته می‌شود چراکه در کیش هندوایرانی در روزگار باستان پیوند ویژه و پیچیده‌ای وجود داشته است. در آیین هند معنی نیرومندی را می‌دهد اما در آیین و دین ایرانی این مفهوم بسیار گسترده‌تر است. در پرتو کردارنیک و نیروی اهورایی است که شهریاری اهورایی بوجود می‌آید که در آن اشا به پیروزی کامل می‌رسد و انسان‌ها را از بدبختی و فرومایگی رهایی می‌بخشد. آرمان اشوزرتشت بر این است که همه مردم جهان در راه برقراری فرمانروایی راستی و درستی به تلاش و کوشش بپردازند. این تنها با برقراری حکومت راستینی است که انسان توانایی می‌یابد همه‌ی نمادهای تباهی در خود را که از دروغ سرچشمه می‌گیرد از میان بردارد و درستی را به‌جای نادرستی بنشاند.
«
خشترا وئیریا» نیروی چیرگی و فرمانروایی بر خود است. «خشترا وئیریا» نیروی فرمانروایی به سهش‌های(:احساسات) ویرانگر در جهان درونی انسان است. این واژه خشترا در گاتها ۶۲ بار آمده است. شهریور به چم «شهریاری و نیرومندی اهورایی» و در جهان مادی پاسبان فلزات است. شهریاری اهورایی از قانون اشا ( هنجار هستی ) بر می‌خیزد و همه‌ي جهان را در بر می‌گیرد. در این روز نیکوست به خواستگاری رفتن و زن خواستن. مسعود سعد سلمان می‌سراید: «ای تنت را ز نیکویی زیور / شهره روزی‌ست روز شهریور
».


گوش ایزد چهاردهمین روز از گاهشمار زرتشتی است. امروز، روز «گوش ایزد» است. بنابر گاهشمار زرتشتی که دیرینگی آن به روزگار پیش از اسلام می‌رسد، هر ماه، ٣٠ روز دارد و هر کدام از این ٣٠ روز، نامی.
و امروز، روزی است که نامش «گوش» است. گوش، یک ایزد است و عنوان ایزد برای آن‌چیزهایی کاربری دارد که ستودنی هستند، یعنی داده‌های نیک اهورایی که در خور ستایشند. گوش‌ایزد، ستودنی است آن اندازه که حتا یکی از یشت‌های اوستا، به این ایزد ویژه شده است. «گوش‌یشت» یا «درواسپ‌یشت»، آن یشتی است که در‌آن از «گوش‌ایزد» سخن رفته است.
واژه‌ی «گِوش» یا «گئوش» بارها در «گاتها»(سروده‌های اشوزرتشت)، در «اوستا» و در نوشته‌های پهلوی آمده است. واژه‌ی گئوش همچون واژگان بسیار دیگری که معناهایی گوناگون دارند، چند معنا دارد که بی‌گمان باید در جمله معنایش کرد. این واژه به معنای «گیتی» و «مجموعه‌ی آفرینش» و از سویی دیگر به معنای «گاو» است، البته این معنا یعنی گاو نیز در استوره‌های ایرانی، همان «آفریده» است.
بنابر باور ایرانیان گوش‌ایزد، پاسدار و نگهبان جانداران سودمند است که این خویشکاری با معنای این ایزد، هم‌خوانی دارد. یعنی آزردن جانداران سودمند به نوعی به معنای آزار آفرینش، به معنای آزار گیتی‌ست.
ایزد گوش برای پاسداری از جانداران سودمند، به همراهیِ «ماه ایزد» و «رام‌ایزد» به یاریِ «وهمن امشاسپند» می‌شتابد. پس ماه ایزد، رام‌ایزد و گوش‌ایزد، یارانِِ «وهمن امشاسپند» در این خویشکاری هستند.
زرتشتیان از دیرباز در این ۴ روز از ریختن خون جانوران و از خوردن گوشت آن‌ها پرهیز می‌کنند و این کار برای حفظ جمعیت‌های جانوری و سلامتی انسان‌ها انجام می‌شود.
پرهیز از کشتن و خوردن جانوران همچون یک قرارداد کلی است برای آن‌که در این ۴ روز، جانوران در امان باشند.
تصور کنید که این قرارداد از این دایره‌ی کوچک(هازمان زرتشتی) فراتر رود و جهانیان در این ۴روز بر خود بایسته بدانند که از کشتن جانوران و خوردن خوراک‌های گوشتی بپرهیزند؛ بی‌گمان که آمار کشتار جانوران به اندازه‌ی بسیاری پایین خواهد آمد و از سویی برای انسان‌ها تمرینی خواهد بود برای خوردن خوراک‌های گیاهی.
روز «گوش‌ایزد» همچون یک تلنگر، هر ماه، به ما «مجموعه‌ی آفرینش» را یادآوری می‌کند. گوش‌ایزد، همچون رام‌ایزد و ماه ایزد و وهمن‌امشاسپند، تلنگری است تا «گیتی» را از یاد نبریم و یادمان نرود که بخشی از این مجموعه هستیم، اگر بخشی از هستی را بیازاریم،
آزرده خواهیم شد.
گوش یشت یشت نهم کتاب اوستا می‌باشد که در ستایش گائوشا یا گوش ایزد یا ایزدبانوی نگهبان چارپایان سروده شده‌است.این یشت دارای هفت کرده و سی‌ودو بند است و بنام درواسپ یشت نیز شهرت دارد.درواسپ واژه‌ای اوستایی برای گوش ایزد بود که معنی دارنده اسبان تیزرو می‌داده ‌است
.


دی_به_دین_ایزد

چهار روز از هر ماه از مزديسنا ، به نام اهورامزداي بي همتا مى باشد ، دي به چم آفريدگار هست ، آفريدگار دادار دئوشو ، دٓتهوش در اوستا آمده  دٓذوٓه : آفريدگار ، دادار دا : دادن و بخشيدن از فرنام هاي اهورامزداي بخشايشگر بخشنده مهربان  دي دي به چم فريدگار هست و دهمين ماه سال ، روز نخست اورمزد. از هر ماه زرتشتي ، اورمزد يشت را مى سرودند چون نام روز با ماه يكي شود در دهمين ماه سال به خرم روز و يا خره روز و خورداد ناميده شده است زاده شدن خورشيد و جشن ديگان مى نامند و آغاز بلندي روز مى باشد

روز هشتم دي به آذر دهش داده مى شود بهر تندرستي خود و فرزندان و نيايش مى خوانند

آذر : آتش : فر يا خُره در اوستا ، خٓوارٓنگٓهه گوهر آتش ، همان فر ايزدي هست
پر فروغ و شكوه و بزرگ آمده هست كه به فر كياني كه از سوي اهورامزداي بزرگ به پادشاهان و شهرياران داده مى شود
فر آريايي سخن رفته كه به پهلوانان و دلاوران ايراني همانند آرش كمانگيرو يا خودستاني جمشيد شاه. و يا آژدهاك براي بدست آوردن آن كوشيد و يا افراسياب توراتي كه سه بار خود را در دريا فراخكرت انداخت و ......فر ايزدي و اهورايي هست و در آدمي ديده شود باور به فر از مزديسنا به دين يهود وارد شد و شخينا در دين يهود همان فر هست  درجاييخواندم آتش را پسر اهورامزدا خواندن و زمين را دختر اهورامزدا ...
واژه پسر در اوستا پوتهره آمده كه به چم فرزند پسر ، پُس و پور آمده و اين همانندي ها را اشاره ادبي و بار آورندگى زمين و چالاكى و نيرو و پر توانايي آنش بوده و از زيزه كاري هاي ادبي و دانش ي هست
درنوشته هاي تورات بخش ششم بايد باشد كه از پيدايش تورات و پسران خدا و دختران آدميان را ديدند كه نيك چهره اند ....
ويا در انجيل كه ترسايان عيسا را پسر خدا مى دانندو خدا پدر آسماني هست
پدر هم از پديده آورنده آمده و مى توان آن را اين گونه چمار كرد
چون اهورامزد روشنايي همه جهان هستي هست آتش و هر فروغي را از پرتوها و شيد خدايي دانست

آذر مزديسنا از فر ايزدي به شمار مى رود و براي سود و بهره ي آدمي از جهان مينوي به سوي جهان خاكي فرستاده شده در يسناي ١٧ بند ١١ پنج گونه آتش مى داريم و به هريك جداگانه درود فرستاده شده هست برزي سونكهه. ، آتش بهرام وهوفريان ، درتن آدمي هست اوروازيشت ، در رستني ها وازيشت آتش آذرخش سپنسيت. آتش درگرزمان ، جاويدان

اشو زرتشت سپنتمان آتش دروني و جاوداني داشت كه خاموش نمى شد و دست را نمى سوزانيد

ايرانيان به سو و روشنايي سوگند ياد مى كند ونيايش اين كه دودمان خانه ماندگار باد ، چراغ خانتان پر فروغ باد
و ...پانزدهم دي به مهر در اين روز فريدون از شير باز شد
دهش كردن و به نزد بزرگان رفتند سفارش شده

بيست و سوم دي به دين
نيايش كردن و خواستن فرزند و دور شدن از زشتي ها مى باشد
در پارسي دي گوييم در پهلوي داتار در اوستا ، دٓتهوش ، دٓدوٓه هم آمده
دٓئوشو : دادار ريشه ي اين واژه دا به چم دادن و بخشيدن هست

واژه دیـن : دَئـنـا Daenâ ، دیدن و شناختن و فهمیدن و دانستن ، وجدان بیدار و نيك ، درست و دي و ديگان ،

دَئنا وَنگوهی Daenâ Vanguhi ::
دینِ نیک ،. دین بهی،. وجدان آگاه و بیدار وفهميدن و برداشت و شناخت درست از زندگانی است.
یک دیندار کسی است که با کمک خرد به دیدن و شناختن جهان پیرامون خود مى پردازد و راه راستی و درستی ، اشايي و با خرد و انديشه درست پيش مى رود و گزینش مى كند

دين يشت
يشت شانزدهم ، ايزد چيستا و دانش ، اشو زرتشت خواستار دانش مى باشد.

دين به ، دي بهي. كيش بهي همان زرتشتيان بهدين را مى گويند
.




انارام (انغران : روشن بی پایان)
هر روز نو که از خواب برمی خیزیم نام روز و مینش (مفهوم) آن را به یاد آوریم و آن را مانترای روزمان بگذاریم. شاید که در آغاز بیشتر به آن بیندیشیم و اگر پیگیر باشیم به جایی می رسیم که دیگر نیازی به اندیشیدن نیست بلکه خود،آن میشویم