پرستش سو (قبله) زرتشتیان نور است و نماز و نیایش رابه سمت نور و روشنایی خواه نور خورشید و ماه و یا آتش و .. بجای می آورند.
آتش برای ما ایرانیان گرامیست زیرا آنرا پاک کننده،
زندگی بخش، انرژی دهنده، روشنایی بخش و بالا رونده میدانیم.
خَشنَوترَه اهورهه مزدا
خشنود گردانم، اهورامزدا! باور دارم دین مزداپرستی را كه آوردهٔ زرتشت است. پيرو آموزشهای اهورایی هستم كه از دیو (دروغ) و دوگانهپرستی به دور است.
خشنود گردانم، اهورامزدا! باور دارم دین مزداپرستی را كه آوردهٔ زرتشت است. پيرو آموزشهای اهورایی هستم كه از دیو (دروغ) و دوگانهپرستی به دور است.
نـیـایـش - آ ائـیـریـه مـا ایـشـیـو :
بشود که برای یاری و مهربانی زنان و مردان زرتشتی، برای یاری و مهربانی که از آن منشنیک است، انجمن دوستی آرزو شده پدید آید، تا وجدان هرکس پاداش شایسته را دریابد.
خواستم پاداش راستی است و این آن آرزو است که اهورای دانا میپسندد.
باشد که دوستی و برادری که آرزوی همه ماست، به ما روی آورد و دلهای بهدینان را شادمان گرداند تا هرکس در پرتو اندیشه نیک و وجدان خود از پاداش شایسته برخوردار گردد. پاداشی که مزدا اهورا در پرتو راستی برای هر آرزومندی برنهاده است.
در روایتی آمده است كه زرتشت آتشی به همراه داشت كه بی دود بود و كسی را آزار نمیداد و برگنبدی نشانده به خودی خود افروخته بود و زوال نداشت.
این نكته كنایه از آتش حقیقت است كه دین مازدیسنی ( یزدان پرستی) باشد، كه ابداً تیرگی و دود و آلایش در آن نیست و برای فروزش آن آلات و ادوات مصنوعی لازم نمیآید و «فروغ بخشی» آنرا كاری نمیباشد و سراسر تابش حقیقت و نور معرفت است و بر هر فرد زرتشتی و دیندار واجب است كه آن آتش را برفراز گنبد قلب خود روشن كند و خویش و بیگانه را به جاده حقیقت شناسی دلالت كند.
وجود آدمی و موجودات و جمله كائنات هر یك به فراخور خود آتشی دارند كه وجود حیات آنها است و اگر این آتش در وجود ایشان نباشد مرگ آنها در پیش است.
عقل و شورمندی و علاقه، شعور، فهم، فراست و كیاست، اندیشه، غیرت، هوش و… اینها كه وجود و صورت ظاهری ندارند، با آتش درون كار میكنند. اینها قوای لطیفهاند.
اینها نیروهایی هستند كه بشر را به مقام عالی و مراتب بالا و روحانی میكشانند و رهبری میكنند.
به عبارت دیگر، آتش درونی وجود انسان، تولید آتشی دیگر كه همان آتش حقیقت باشد، میكند و سعادت و نیكبختی میآورد. بدینترتیب است كه میفرماید: مس و وه و پیروزگرباد،
دادار اورمزد رایومند
و خروهمند
و هروسف آگاه
بن مایه :
نور، آتش، آتشكده در آیین زرتشت ، موبد جهانگیر اوشیدری
بشود که برای یاری و مهربانی زنان و مردان زرتشتی، برای یاری و مهربانی که از آن منشنیک است، انجمن دوستی آرزو شده پدید آید، تا وجدان هرکس پاداش شایسته را دریابد.
خواستم پاداش راستی است و این آن آرزو است که اهورای دانا میپسندد.
باشد که دوستی و برادری که آرزوی همه ماست، به ما روی آورد و دلهای بهدینان را شادمان گرداند تا هرکس در پرتو اندیشه نیک و وجدان خود از پاداش شایسته برخوردار گردد. پاداشی که مزدا اهورا در پرتو راستی برای هر آرزومندی برنهاده است.
در روایتی آمده است كه زرتشت آتشی به همراه داشت كه بی دود بود و كسی را آزار نمیداد و برگنبدی نشانده به خودی خود افروخته بود و زوال نداشت.
این نكته كنایه از آتش حقیقت است كه دین مازدیسنی ( یزدان پرستی) باشد، كه ابداً تیرگی و دود و آلایش در آن نیست و برای فروزش آن آلات و ادوات مصنوعی لازم نمیآید و «فروغ بخشی» آنرا كاری نمیباشد و سراسر تابش حقیقت و نور معرفت است و بر هر فرد زرتشتی و دیندار واجب است كه آن آتش را برفراز گنبد قلب خود روشن كند و خویش و بیگانه را به جاده حقیقت شناسی دلالت كند.
وجود آدمی و موجودات و جمله كائنات هر یك به فراخور خود آتشی دارند كه وجود حیات آنها است و اگر این آتش در وجود ایشان نباشد مرگ آنها در پیش است.
عقل و شورمندی و علاقه، شعور، فهم، فراست و كیاست، اندیشه، غیرت، هوش و… اینها كه وجود و صورت ظاهری ندارند، با آتش درون كار میكنند. اینها قوای لطیفهاند.
اینها نیروهایی هستند كه بشر را به مقام عالی و مراتب بالا و روحانی میكشانند و رهبری میكنند.
به عبارت دیگر، آتش درونی وجود انسان، تولید آتشی دیگر كه همان آتش حقیقت باشد، میكند و سعادت و نیكبختی میآورد. بدینترتیب است كه میفرماید: مس و وه و پیروزگرباد،
دادار اورمزد رایومند
و خروهمند
و هروسف آگاه
بن مایه :
نور، آتش، آتشكده در آیین زرتشت ، موبد جهانگیر اوشیدری