مانی نبی

 مانی نبی ،نگارگر  ایرانی ،که بود


مانی نگارگری ایرانی تبار بود که در ۱۴ آوریل سال ۲۱۶میلادی در نزدیکی تیسفون به دنیا آمد و پیام ‌آور آیین مانی بود ، آیینی که به سرعت از چین تا اروپا را فراگرفت.

او از سوی برادران شاپور یکم پشتیبانی شد و شاپور به او اجازه تبلیغ دینش را داد. اما مورد خشم موبدان زرتشتی دربار ساسانی قرار گرفت و سرانجام در زمان بهرام دوم در ۲ مارس سال ۲۷۶م در شهر جندی شاپور به دار آویخته شد.


مانی ، از پدر و مادر ایرانی منسوب به بزرگان اشکانی در نزدیکی بابل در میان‌رودان که در آن زمان بخشی از شاهنشاهی ساسانی بود، زاده شد. او واعظ مذهبی و بنیان‌ گذار آیینی شد که زمانی دراز در سرزمین ‌هایی از چین تا اروپا پیروان فراوانی داشت ولی بیش از ششصد سال است که منسوخ شده‌ است.


مانی رتبه شماره ۸۳ در سیاهه تأثیر گذارترین اشخاص تاریخ ، رده ‌بندی شده توسط مایکل اچ هارت را دارد. مهمترین اطلاعات درباره مانی در گزارش‌های عربی ، ابن ندیم و ابوریحان بیرونی داده شده است. همچنین از خود مانی و پیروانش به زبان های پهلوی ، سریانی ، اویغوری ، یونانی و ... نسخه های خطی زیادی بجا مانده است.


پدر مانی ، به نام فاتک یا پاتیگ ، از نهاوند از اتباع کنونی استان همدان که برخی هم او را از اهالی ری می‌دانند ، بود. مادر وی مریم ، از خاندان کامسراگان با خویشاوندی با دودمان پادشاهی اشکانیان پارتی بود.


برخورد نخستین مانی با ادیان و فرقه‌های دینی گنوسی رایج در بین‌النهرین ناشی از گرویدن پدرش به آنها بود. چرا که جذب آنان شده و به میان‌رودان نقل مکان کرده بود. زمانی‌که مانی شش ساله بود، پدرش ترک همسر کرد و به همراه فرزندش زندگی در میان گنوسیان را آغاز کرد ، چرا که دوری گزیدن از زن و شراب و گوشت بخشی از باورها و وظایف دینی بسیاری از فرقه‌های گنوسی بود.


بنابراین کودکی مانی در میان گنوسیان سپری گشت و آموزه‌های کودکی او متأثر از باورهای آنان شد ، همچنانکه بعدها دین خودش نیز متأثر از باورهای گنوسی بود. او در نوجوانی ادعا کرد که به او وحی شده‌ است و او فارقلیط ، موعود عهد جدید است و واپسین فرستاده و پایان پیامبران ، که فرمانروایی آدم را با هدایت الهی به سرحد نهایت می‌رساند ، که در بر گیرنده کسانی چون شیث، نوح، ابراهیم، سام پسر نوح، نیکوتئوس، خنوخ، زرتشت، هرمس، افلاطون، بودا و عیسی است.
مانی کودکی با استعدادهای ویژه بود که سرشت تصوف ‌گونه را از پدر به ارث برده بود. گفته می‌شود که شخصی فراطبیعی با وی ارتباط برقرار کرده بوده ‌است. او سفرهای دور و درازی به ایران، هندوستان باختری و شمال خاوری ایران کرد و به تبلیغ دینش پرداخت. پس از چهل سال سفر به همراه یاران خود به پارس بازگشت و پیروز برادر شاپور شاه را به آیین خود درآورد.

بخش نخستین یکی از نوشته‌های مانی :  دینی که من گزیدم از دین پیشینیان به ده چیز بهتر و برتر است ... . مانی که در میان پیروان فرقه‌های گنوسی بابل و به دور از مادر پرورش یافته بود زبان دینی ایشان یعنی سریانی را کاملاً میدانست. او به دنبال دین‌آوری آثار بسیار زیادی را به رشته تحریر درآورد که عمدتاً به زبان سریانی بودند. بعدها این آثار به دیگر زبان‌های منطقه نیز ترجمه شد. همچنین مانی یک اثر بنام شاپورگان به زبان فارسی میانه و یک کتاب نقاشی بدون متن و شرح بنام ارژنگ داشته‌است. آثار مانی به شرح زیر است : انجیل زنده ، گنج زندگان ٬ ۷۷ نامه مانی ، رازان ، کتاب کوان ، مزامیر و نیایش‌ها ، دیبان ، شاپورگان ، ارژنگ و
....