ایرانیان ۲۵۰۰ ساله؟
احمدنوری)آریاچهر)
پژوهشگر
ایرانشناسی
نام
سرزمین ایران و فرهنگ و
تمدن ایران در جهان نامی
دیر آشنا و شناخته شده
می باشد. ادب
و فرهنگ و تاریخ سرزمین
ایران نه اکنون بلکه
در تمام دوران تاریخ بر تارک تاریخ
جهان درخشان می باشد. چه آنزمانی
که ایرانیان بر اوج قله
قدرت و بزرگی بر
جا بوده اند و
چه هنگامی که برخاک تباهی
و بندگی کشیده شده اند همواره
نام نیک و بزرگی از
خود بر جای گذاشته اند. ایران نامی
نیست که در همین
چند ساله اخیر شکل گرفته و شناخته شده
باشد. فرهنگ ایرانی
فرهنگ نوپا و جوانی نیست
که تازه پا به عرصه
وجود گذاشته باشد و یا جان
مایه
خود را از دیگر
فرهنگها و ملل وام
گرفته باشد.
چه
در دوران باستان و چه در
این زمان همواره در نوشته های ادبی،
علمی و تاریخی کشورها
و ملل جهان از ایران و
فرهنگ آن نام برده
شده است. از متون
کهن یونانی و بابلی گرفته
تا اسناد مصری- رومی- هندی
و غیره تا نوشته های امروز
کشورهایی چون فرانسه- روسیه- ژاپن- چین و .... از ادب
و فرهنگ و آیین این
سرزمین و اخلاق و
منش مردمان آن سخن به میان
آمده است. در بسیاری
از متون کهن و آثار بجای
مانده از دانشمندان و
بزرگان ادب و دانش جهان
باستان چون سقراط و بقراط – گزنفون- استرابون- هرودوت و فیثاغورس گرفته
تا متون دینی چون تورات نام بزرگان و سرزمین ایران
بطور مکرر آورده شده است. از نوشت هها و متون
و گزارش های گذشته و حال که
بگذریم در دانش باستان شناسی و شرق شناسی (ایران شناسی) چه درایران
و چه در کشورهای
دیگر به این گوشه
از سیاره زمین که ایران نام
گرفته توجه ویژه ای
شده است. تقریبا پس
از آغاز رنسانس در اروپا (قرن
پانزدهم میلادی) و شکل گیری دانش تاریخ و باستان
شناسی بطورعلمی و
آکادمی منطقه شرق بویژه ایران بسیار مورد پژوهش و جستجو و
کاوش قرار گرفته و تقریبا از
قرن هجدهم تا کنون که
حدود 3 سده را
در بر میگیرد پژوهش های دامنه داری در
پهنه خاک ایران انجام گرفته که آثار بسیاری
از این کاوش ها بدست آمده است.
بی گمان با توجه به
آثار یافت شده و پژوهش
ها و کاوش های
انجام گرفته امروز دیگر برای جهانیان و ایرانیان بخوبی
آشکار گشته که تاریخ و
تمدن ایران دارای چه دیرینگی و
ارزشی می باشد. بر
کسی پوشیده نیست که یکی از
والاترین و پرافتخارترین تمدن های جهانی که بدست بشر
شکل گرفته تمدن و فرهنگ ایرانی
است. اما با
توجه به موارد مستند
یافت شده و آثار بر
جای مانده متاسفانه همچنان در بسیاری از
کتاب ها- نوشته
ها
و گزارشات تحقیقی – متون
دانشگاهی و دبیرستانی – روزنامه ها – اخبار- سایت های اینترنتی
و.... بسیاری دیگر
از این دست رسانه ها ما
درباره تاریخ و تمدن ایران
گزارشات درست و بجا روبرو
نمیشویم! و
اگر هم دانشمندان و
پژوهشگرانی جسته و گریخته با
گزارش های بجا و مستند و
علمی توانسته اند به
درستی و واقعی به
فرهنگ و تاریخ تمدن
ایران اشاره نمایند یا از درون
ایران و یا از
بیرون مرزهای این سرزمین مورد بیلطفی و
بی مهری و
بی توجهی و
تحت الشعاع آرای دیگران قرار گرفته و نتوانسته
اند
آنگونه که باید و
شاید در تغییر دادن
آمارهای اشتباه و مغرضانه دیگران
تاثیر بسزایی بگذارند!
اکنون اندیشه و
بینش از این نوشته ها و سخنان
چیست؟
نگارنده
این جستار می خواهد از
دیدگاهی دیگر به ایرانشناسی بپردازد! در این گزارش
بطور مفصل یا حرفه
ای
و یا به گفتار
و سخن ویژه ای پیرامون یک اثر باستانی
یا یک دوره تاریخی
نمی پردازیم. حتی
این گزارش بر آن نیست
تا بخواهد از آغاز به
تاریخ و فرهنگ
ایران بپردازد. پیشتر آورده
شد که ایران و
فرهنگ درخشان آن از چه
دورانها و تا چه
حدود و در نزد
بیگانه و دوست شناخته
شده میباشد، اما
با توجه به شناخت و
بدست آمدن اسناد و مدارک از
این سرزمین پهناور اهورایی که اکنون یک
سوم آن بنام ایران
خوانده میشود؟! و
مابقی تکه تکه به نام های
دیگر تغییر هویت و شخصیت یافته
همچنان گزارش های مستند نادرست در بسیاری از
نوشته و پژوهش
ها بچشم می خورد و دردا که
در خود ایران بیشتر از جاهای دیگر
به این مهم نادرست و نابجا پافشاری
میگردد، و
چه بسا که دانشگاه
ها و اساتید
ارجمند و میراث فرهنگی
بیشتر به آن دامن
میزنند و بر آن
پافشاری مینمایند!!
این
گزارش تنها با مطرح کردن
چندین پرسش میخواهد ضمیر
ناخودآگاه و یا گاهی
ضمیر آگاه ایرانیان را بیدار نموده
و بر آن است
که اندکی بیاندیشند که در جهان
کنونی دارای چه وضعیت و
درکجای تمدن جهانی جای دارند؟
مگر
با این نگاه بتوانیم تکلیف خودمان را با کشور و
فرهنگمان بدانیم. در واقع
پرسش ها جهت به چالش کشیدن
اندیشه فراماسونری و استثماری جهانی
می باشد که
سده هاست با
مردم فریبی و آگاهی رسانی
نابجا و غرض آلود بر روی این
مرز و بوم سایه
سیاه افکنده است.
۱- تاریخ و تمدن ایران
به یکباره از۵۵۹ پیش از میلاد هنگام
آغاز شاهنشاهی کوروش بزرگ هخامنشی آغاز میگردد و
به همگان شناسانده میگردد و
چه در داخل و
چه در خارج در
بیشتر متون و کتابها کوشش
بر آن است که
همین تاریخ به خورد ایران
داده شود؟!!
۲- نام مکانهایی چون دریای کاسپین (هیرکانه) و
به خزر و گاهی با
اصرار خلیج پارس به خلیج عرب
و یا دریای اریتره
به عمان شناخته
وشناسانده میشود؟!!
۳- کوشش و تلاشهای بسیاری
انجام گرفته که ایرانیان را
به سرزمین خودشان مهاجر وکوچنده بشناسانند و جایگاه ایرانیان
و آریاها را در نقطه ای دور و
مبهم به مردم ایران
بشناسانند؟!!
۴- هنگامی که از ایران
می خواهند نام
ببرند به اقوام هندو
اروپایی اشاره مینمایند(نام
من درآوردی) و به
ناگاه منطقه ای بسیار
گسترده و مهمی از
لحاظ تاریخی و فرهنگی و
استراتژیکی بنام ایران که یکسر آن
در مرزهای هند و چین و
مرز دیگر در آن سوی
میان رودان (بین النهرین) میباشد از
روی نقشه محو میگردد؟
۵- همواره کوشش بر آن است
تا ادبیات شفاهی و بومی و
ادبیات کتبی ایرانیان از 3 هزار سال
بیشتر نشود؟!!
۶- تاریخ ظهور پیامبر ایرانیان اشوزرتشت به یکباره به
دوره هخامنشی می انجامد و
هزاره ها از
تاریخ آن کوتاه میگردد؟!!
۷- آیین مهر ایرانیان بیآغاز است
و گاهی تخیلی؟!!
۸- تاریخ شعر و سرود و
ترانه در ایران پس
از یورش اعراب به ایران آغاز
میگردد؟!!
۹- آثار کهن و باستانی و
شهرنشینی بیشتر در غرب و
مربوط به غیر ایرانیان
شناخته میشود؟!!
۱۰- آغاز شکل گیری دبیره نویسی (الفبا و خط) و دانش ستاره شناسی و ریاضی را
ایرانیان از دیگران آموخته اند؟!!
۱۱- فلسفه و منطق و
عرفان در ایران باستان
ناشناخته بیان میگردد و
شکوفایی آن پس از
ورود اعراب میباشد؟!!
۱۲- منطقه آتروپاتن (آذربایجان) سرزمینی
اصیل ترک نشین
و زبان آذریی همان زبان ترکی شناخته میشود؟!!
و
صدها پرسش تامل برانگیز دیگر
مانند اینها که همواره تلاش
بر کوچک نمودن و بی اهمیت
و ارزش جلوه دادن تاریخ و فرهنگ ایران
می باشد. به
یکباره تاریخ تمدن بیش از ده هزار سال ایرانیان به۲۵۰۰ تا۳۰۰۰ سال نهایتا پایان مییابد!! هدف
از این گزارش ها و نگارش
های
نابجا در طول تاریخ
به دست دشمنان ایرانیان بخوبی آشکار و روشن میباشد، اما چرا ایرانیان خود نیز بدان می پردازند؟!!
چرا
با توجه به اینکه هزاران
و میلیون ها آثار معماری، هنری، تاریخی، نوشتاری و شهرنشینی در
این سرزمین وجود دارد همچنان ایرانیان به مشتی نوشته ها و چرندیات
خنده آور بیگانگان
سودجو می پردازند و
به آنها استناد می جویند؟ چرا هنوز اساتید و به اصطلاح
دانشمندان تاریخ و باستان
شناسی و ادبیات
و هنر و یا فلان
نگارنده کتاب و مقاله نگاره
فروهر را اهورامزدا، آغاز
تمدن ایرانیان را۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی، دریای کاسپین را خزر، تاریخ
و گزارش ها دوران پیش از ماد و
هخامنشی را اساطیری و
داستانی و یا تخیلی،
سرزمین اصلی ایران را جایگاه واهی
و مبهم، کوچ ایرانیان را به سرزمین
ایران ووووو مینگارد؟ و
از همه مهمتر اینکه اجازه چاپ و نشر آن
هم فراهم میگردد و
از همه بدتر اینکه در دانشگاه
ها بطور تخصصی
و در مدارس بطور
عمومی خوراک دانش و ادب فرزندان
این سرزمین میگردد؟!!
آیا
براستی هنوز ما ایرانیان متوجه
نشده ایم که
تاکنون از سوی دشمن
و بیگانه چه بلایی بر
سرمان آمده و در آینده
چه بلای قرار است بر سرمان بیاورند
که اینگونه ما را مدهوش
و حیران خود نموده اند؟ آیا
در پس پرده این
گفتارها و گزارش
های به اصطلاح
ایران دوستان دشمن
شاد چهره سیاه و زشت استثمار
و دست تجاوز و چپاول بیگانگان
سودجو برای ما نمایان نگشته
که این چنین به پیروی از
گفتار آنان استناد می جوییم و
همانی را بگوییم که
آنان میخواهند؟!!
آیا
نمی خواهند از
ایران سرزمینی دیگر با نام و
نشانی دیگر بسازند؟ آیا اکنون دو سوم خاک
ایران با همین ترفندها
و ریاکاری ها در طی دو
سده اخیر از سرزمینمان جدا
نکرده اند و
به آن هویتی پوشالی
نبخشیده اند؟!! آیا
مابقی این تمدن و سرزمین هم
در ادامه نقشه های پشین
نمیخواهند دستخوش
نادانی و نا اهلی
خود ایرانیان به نفع بیگانگان
گردد؟!
براستی
تاکنون اندیشیده ایم که
چرا سخن و پیام و
دانش و باور و
بینش بیگانه بر این سرزمین
چیره گشته و ما را
بازیچه دست خود قرار داده است؟
چرا
بایستی آثار سرزمین ما به چپاول
برود و درکشورهای دیگر
به حراج گذاشته شود؟ چرا آثاری که هرکدام از
آنها موجب دگرگونی تاریخ جهان را بوجود می آورند بایستی اکنون در تاریکخانه ها و سرداب
های موزه های دیگر کشورها بایگانی گردد و دانش و
تاریخ آن آشکار نگردد؟!
از
این چرا و چراها دیگر
بسیار است که هر ایرانی
خردمندی را به اندیشه
وا می دارد و
بر آن می دارد تا در پس
تاریخ گذشته و حال چشمانش
را به واقعیات و
درستی ها باز
نماید. نه به
آن اندیشه ها و
رای پوچ و بی اساسی
که تاکنون به نام ها و
عناوین فریبنده به خوردمان داده اند!