دکتر اسفندیار یگانگی

دکتر اسفندیار یگانگی


برخی او را پدر آبیاری نوین می‌نامند او مؤسس شرکت آبیاری سرتاسری ایران است و طی ۲۷ سال، بیش از ۲۵۰۰ حلقه چاه عمیق در سراسر ایران حفر نموده، کسی که با تاسیس شرکت بوتان، گاز را به خانه‌ها معرفی کرد.
امروز دوم مهر- سالگرد روزی‌ست که برای همیشه مردمش را ترک گفت ولی وصیت کرد که در ایران خاک شود.


به بهانه ۲ مهرماه، سالروز درگذشت دکتر اسفندیار یگانگی بنیانگذار آبیاری نوین در ایران؛

دکتر اسفندیار یگانگی فرزند مروارید و بهرام در سال ۱۲۷۸ خورشیدی به دنیا آمد. او دو بردار بنامهای اردشیر و جمشید و دو خواهر بنامهای فرنگیس و مهربانو داشت.
وی تحصیلات ابتدایی خود را در یزد و دوره دبیرستان را در كالج آمریكایی به پایان رسانید. درجه لیسانس خود را از دانشگاه علوم دانشگاه تهران كسب نمود . به سال ۱۳۰۹ خورشیدی راهی آمریكا شده و در رشته اقتصاد از دانشگاه كلمبیا موفق به اخذ مدرک دكترا گردید. موضوع پایان نامه دكترای ایشان” تاریخ پولی و مالی و بانكی ایران “ بوده كه هنوز هم مرجع متخصصان این فن می‌باشد.




در سال ۱۳۱۳ خورشیدی به وطن بازگشته و دوران سربازی را در دانشكده افسری گذرانید. ایشان بنیانگذار و پیشروی شیوه جدید آبیاری و تاسیسات فنی و بازرگانی آن در ایران می باشند. پس از اخذ درجه دكترا از دانشگاه كلمبیا ضمن مسافرتی كه به نواحی جنوبی آمریكا كه در پاره ای از نقاط از نظر وضع آب و هوا تشابه زیادی به زمینهای ایران دارد و با مطالعه در اقدامات و وسایل آبادانی موجود، استفاده دامنه دار از آبهای زیرزمینی از طریق حفر چاههای عمیق برای آبادانی روستاها و شهرها توجه ایشان را به خود جلب نموده و همین مطالعات ارزنده باعث بكارگیری این شیوه ها و آبادی نواحی زیادی در ایران گردید. اولین شهری كه به طرز نوین از داشتن شبكه های لوله كشی آب برخوردار گردید، شهر زیبای شیراز بود كه ذخیره آب مورد نیاز آن از طریق تعدای چاههای عمیق كه سازمان آبیاری دكتر اسفندیار یگانگی در سال ۱۳۳۸ خورشیدی حفاری نمود تامین گردید.
عکسی ارزشمند از انجمن مزدیسنان آبادان و خرمشهر 
موبد رشید شهمردان و دکتر اسفندیار یگانگی در کنار آقایان کاشانی، دهقان، شاهرخ ارشاد و... هموندان انجمن مزدیسنان

او نخستین فرد ایرانی بود که با مطرح کردن لایحه‌ای در مجلس شورای ملی، کارگاههای تعمیر کشتی و سکوهای حفاری نفت رادر بندر بوشهر احداث کرد.
وی مبتکر صنعت نفت و گاز بود و به همراه محسن و محمود خلیلی در تاریخ ۱۸ مرداد ۱۳۳۲، شرکت بوتان را جهت توزیع گاز مایع به خانه‌ها تاسیس کردند.

طبع بلند و رادمنشی وی، شخصیت محبوبی از او در بین خاص و عام آفریده بود. وی در قبال چاههایی كه به آب نمی رسید مزد قبول نمی كرد. در شهر مذهبی قم ، زمانیكه مرحوم آیت الله بروجردی مشغول ساختن مسجدی بود روانشاد دكتر یگانگی داوطلب گردید كه آب آنرا مجانی تامین نماید و به همین سبب مورد لطف و عنایت مخصوص آیت الله قرار گرفته و برای ایشان دعا نمودند. وی موسس درمانگاه یگانگی بوده كه به نامگانه پدرشان شادروان بهرام اردشیر یگانگی وقف گردیده است.
اسفندیار یگانگی در ۷ خرداد ۱۳۳۹ برروی زمینی که متعلق به انجمن زرتشتیان تهران بود، درمانگاه خیریه‌ای بنام پدرش (بهرام اردشیر یگانگی) بنا نهاد و آنرا وقف مردم کرد.
فرتور ازدواج دکتر اسفندیار یگانگی با بانو مروارید بهرام زرتشتی ۱۳۱۹

فعالیت سیاسی وی از دوره بیستم مجلس آغاز گردید. تا آن هنگام رستم گیو، رادمرد نیكوكار، از سوی زرتشتیان سمت نمایندگی داشت وی با آرای بسیار قابل ملاحظه به مجلس راه یافته و چهار دوره متوالی از دوره بیستم تا دوره بیست وسوم با كوشش و پشتكار فراوان به همكیشان و هم میهنان خود خدمت نمود. ایشان در جهت رایزنی با همكیشان و استفاده از تجربیات بزرگان زرتشتی اقدام به بنیانگذاری سمینار دائمی به نام كنكاش یگانگی نمود كه اولین جلسه آن در تاریخ ۱۸/۸/۱۳۴۶ با حضور نمایندگان طبقات مختلف در محل تالار انجمن تشكیل گردید. امروز پس از ۵۰ سال جلسات كنكاش هنوز تشكیل می شود و مهندس رستم یگانگی ، فرزند خیراندیش وی جلسات را رهبری می نماید.

اسفندیار یگانگی در ۲ مهر ۱۳۵۱ خورشیدی بر اثر بیماری دیابت در مایو کلینیک، ایالت مینه سوتا آمریکا درگذشت. وی در این هنگام ۶۴ سال داشت و پس از مرگ به ایران آورده شد تا در آرامگاه زرتشتیان تهران به خاک سپرده شود.



دكتر یگانگی آن  راد مرد پاک          هر چند خفته در آغوش سرد خاک
در نزد اهل خرد تا به رستخيز           بحريست بيكرانه ، مهريست ابناک 
(از توران شهریاری)

دريغا ز بي مهريِ روزگار

چو رويين تن، از كف شد «اسفنديار»

يگانه به خوي و به كردار بود

به كردار، بحرِ گهربار بود

به هر جايي از نيكييَش گفتگو

بجز نيكويي كس نديدست از او

كسي گر بَرَش بُرد رويِ نياز

از آن در نگرديدي نوميد باز

به آيين زرتشت دل بسته بود

ز ديوان و نابخردان خسته بود

به زرتشتيان داد او آبرو

كه فرزانه اي نيكخو بود او

از اين غم بسي شانه ها خَم بُوَد

دهشمند مانند او كم بُوَد

بسي سالها او نماينده بود

چراغي فرا راهِ‌ آينده بود

بود همسرش بانويي مهربان

دو پورش دو فرزانهی كاردان

رود رستم اكنون به راه پدر

بود همچو او راد و نيكو گهر

كه با نيكي و مردمي در جهان

روان پدر را كند شادمان

چو اسفنديار از جهان ديده بست

درختي گرانبار از پا شكست

به ظاهر اگر چند رفت از جهان

به معني بُوَد زنده‌ی جاودان

تنش گرچه در بسترِ خاك رفت

روان بلندش بر افلاك رفت

فرستيم بر روح پاكش درود

سرآريم در پيش نامش فرود

بسي بگذرد سال تا روزگار

بيارد ز نو «دكتر اسفنديار»

چکامه: بانو توران شهریاری(بهرامی)


بخشی از سخنرانی دکتر اسفندیار یگانگی:

«ياد دارم آنروز كه كودک بودم، روش دين و دانش را در خانه و در دامان مادر و پدرم آموختم. آيين و منش انسانی یعنی راستی و مهر و پاکی و نيكوكاری را از آنها دريافتم. هنوز پا به مدرسه ننهاده بودم كه مادرم به من آموخت كه خدا یکی است و نام اين خدای يكتا، «اهورامزدا» ست. پدر و مادرم به من می گفتند ما زرتشتی هستيم ، دين ما دين بهی است. پيام اشو زرتشت از اهورامزدا برای ما : «هومت ، هوخت و هورشت" است ، یعنی "انديشه نیک ، گفتار نیک و كردار نیک.»

«مادران و پدران ما كوشا بودند بما بياموزند هر زرتشتی پاكدل بايد سه گفتار بی همتا و بی مانند را سرمشق و سرلوحه زندگی خود قرار دهد. آنان آسايش خود و ديگران و رستگاری را در اين سه گفتار می دانستند. ما زرتشتيان خوب می دانيم كه به علت تاراج و تطاول بخشی از نوشته ها و آثار دینی و دانش، تنها ما سعادت و افتخار آنرا داريم كه از مادران و پدران زرتشتی بوجود آمده ايم و بعد از ساسانيان يگانه وارث و نگهبان انديشه های گرانبهای دين زرتشت و گفتارهای آسمانی اشوزرتشت بوده ايم كه بدون دستبرد دشمنان و اجانب از کودکی بما سپرده شده است. قلوب و روان مادران و پدران ما را هيچ قدرتی نتوانست غارت كند، بنابراين فقط  ماييم كه می توانيم براستی ادعا كنيم آنچه داريم از دست اول بما رسيده است.»

«ماييم كه آهنگهای دل انگيز اوستا را از آغوش مادرانمان و از قلوب پاكشان به گوش فرا گرفته ايم. تنها قلوب ما زرتشتيان در دامان پدر و مادری پرورش یافته که آيينه تمام نمای "سرودهای گاتها" و برگ های زرين سروده های اشوزرتشت است. تنها ماييم كه زرتشتی به دنيا آمده ايم. ما از پدران و مادرانمان آموخته ايم كه :

ستايش خورشيد برای آنست كه:

«چون خورشيد و آتش ، خود بسوزيم و نور و گرمی خود را به همه جهانيان يكسان عطا نماييم. مهر آفتاب و گرمی آتش بر خوب و بد و زشت و زيبا كه در پناه آن قرارگيرند ، يكسان می تابد و می افروزد و يكسان مهرافشانی می كند.»


«و اين ماييم كه واقفيم كه همه چيز آفريده اهورامزدا ست. آفريده خدای يكتا يا اهورامزدایی كه زرتشت تعليم فرموده، نه اينكه خود مهر و خورشيد و آتش، خدایی جداگانه باشند. ماییم كه پيرو آيين زرتشت هستيم، بی نياز از تعليم و نوشته های غرض آلودی كه به نام تعاليم زرتشت از زبان و قلم مغرضين عرضه می شود، می باشيم.»