زرتشتیان ایرانی در دوره ی قاجار




تجارتخانة یگانگی
علاوه بر این دو تجارتخانة مهم، تجارتخانة یگانگی زرتشتیان در تهران به کارهای تجارتی می‌پرداخت، اما در سطحی محدود. این تجارتخانه نسبت به دو تجارتخانة یاد شده ناشناخته‌تر است. از زمینه‌های فعالیت این شرکت، تجارت اسلحه بود که از کشور‌های اروپایی خریداری و وارد ایران می‌نمودند. این تجارت بیشتر زمینی و از راه روسیه بود که همواره با مشکل روبه‌رو می‌شد؛ چراکه روس‌ها بنا به مصلحت خود مانع ورود اجناس و کالاها به خاک ایران می‌گردیدند. در نتیجه، برای رفع توقیف کالاها تجار ایرانی، به‌ویژه زرتشتی، ناچار می‌شدند از وزارت امور خارجه تصدیق‌نامه بگیرند(مرکز اسناد وزارت امور خارجه، 1329، کارتن54، پرونده22، برگ002و003).
ارباب رستم گیو
از جمله شرکای مهم شرکت یگانگی، ارباب رستم گیو بود. تقریباً از اواخر دوران ناصری تا سقوط قاجار، خانوادة ارباب رستم امور گاریخانه‌های تهران، قم، کاشان و اصفهان و حمل و نقل اسبی جنوب را به صورت منظم انجام می‌دادند(معتضد،1366: 640). در دوران جنگ جهانی اول، راه تهران - قم بسیار ناامن بود؛ به‌گونه‌ای که «مسافرت از تهران تا اصفهان به مراتب از سفر آمریکا یا اقیانوسیه مشکل‌تر و خطرناک‌تر بود». در منطقة بین قم تا کاشان، سواران نائب حسین کاشی ابتکار عمل را در دست داشتند و عبور و مرور را کنترل می‌نمودند و بدون همراهی آنان عبور از این منطقه دشوار بود و خطرات زیادی داشت (بهرامی،1363: 326-328). کاروان‌های تجاری و قافله‌ها با دیدن ناامنی راه سعی می‌نمودند که از مسیر‌های دیگر و صعب‌العبورتر عبور کنند که سواران نائب در آنها تسلطی نداشتند. وسایل نقلیة دستگاه پستی‌ این مسیر را، که تعداد آن هم چندان زیاد نبود، ارباب رستم زرتشتی اداره می‌کرد و هفته‌ای یک گاری، مراسلات و بسته‌ها را از تهران به اصفهان می‌رسانید. علاوه بر دستگاه پستی، ارباب رستم چند کالسکه هم داشت که در این مسیر به مسافران یا مأموران کرایه می‌داد؛ چراکه با نائب حسین کاشی قراردادی داشت که برای او و اتباعش اشیای لازم را به کاشان حمل کند و در عوض به او تأمین داده شود که در قلمرو نائب در امان و محفوظ باشد (همان: 329-330).
علاوه بر این، ارباب رستم به کارهای تجارتی نیز دست می‌یازید و با دولت شریک می‌شد. او در زمان مستر شوستر، واسطة معاملة دولت برای خرید اسلحه از آلمان گردید و توانست با مبلغ 600/2 تومان دریافتی از دولت در حدود 150 عدد موزر و سی هزار عدد فشنگ بخرد؛ اما در حمل آن به ایران، که از طریق راه‌آهن می‌بایست صورت می‌گرفت، با مشکلاتی روبه‌رو گردید. حمل این سلاح‌ها زمینی و از طریق روسیه بود؛ اما چون در آن زمان رابطة ایران با دولت روسیه به‌واسطة اولتیماتوم روس (1330ﻫ ق/1911م) نامشخص بود، دولت روسیه مانع گردید تا این سلاح‌ها به ایران حمل شود. پس راهی نماند جز اینکه سلاح‌ها به کارخانة آن در آلمان بازگردانده شود. در پی این اقدام کمپانی یگانگی به شوستر اطلاع دادند که اقدامات لازم را به انجام برساند که به دلیل بی‌توجهی او و اخراجش عملی نگردید و حتی پیشنهاد‌های تجارتخانه هم در این زمینه رد شد. مدتی به این ترتیب سپری شد تا اینکه کارخانه اطلاع داد که فشنگ‌ها در حال خراب شدن است؛ بنابراین، تجارتخانه از دولت درخواست نمود تا فشنگ‌ها را به میزان نازلی به‌خود کارخانه واگذار کند تا از بابت وجه بیمه و ... محسوب شود و موزرها هم به حال خود باقی ماند (امینی،1380: 539-540).
دولت و خزانه‌دار کل راه حل تجارتخانة یگانگی را نپذیرفتند. آنها به واسطة معامله؛ یعنی، ارباب رستم اشاره نمودند و او را متهم به دغلکاری کردند. تجارتخانه ضمن رد این ادعا عنوان نمود که تجارتخانه پی‌گیر کارها بود و در دوران خزانه‌داری مسیو مرنارد، این فقرات را به‌عنوان راه‌حل به خزانه‌داری پیشنهاد نموده است: 1.تمدید و تجدید اجازة ورود اسلحه که هر زمان ممکن شد برای دولت حمل کنند. 2. تأدیة باقی قیمت اسلحه و حواله دادن تجارتخانه به کارخانة برلن که عین صندوق‌های اسلحه را به نمایندة دولت ایران تحویل بدهند. 3. اجازة حراج کردن که در برلن به اسم دولت ایران اسلحه را حراج کنند و هرچه شد پولش به‌ دولت برسد.4. تنخواهی که از این بابت به تجارتخانه داده شده بود پس بدهند و اسلحه به خودشان واگذار گردد و اجازه‌نامه داده شود که در موقع وارد کنند. در مقابل، خزانه‌داری کل جوابی به تجارتخانه نداد (همان: 542-543).
مدتی بعد، خزانه‌داری کل طی نامه‌ای به تجارتخانه از تنزیل پول داده شده گذشت و اصل آن را خواست. در ضمن تهدید کرد که در صورت عدم پرداخت مبلغ مذکور «خزانه‌داری کل مجبور خواهد بود که این وجه را در کمال سختی مطالبه کند» (همان: 544-545). در جواب این ادعای خزانه‌دار کل، تجارتخانة یگانگی اقداماتی را که برای حمل این محموله‌ها انجام داده بود، به وزارت مالیه یادآور شد: «مکرر به موسیو مرنارد، خزانه‌دار، و غیره پیشنهاد کرده اجازه بدهند از طریق بنادر دیگر حمل شود. متأسفانه تمام به مسامحه گذشته و اجازه ندادند و موقع جنگ هم موانع عمومی پیش آمد و راه چاره بسته شد و به همان حال باقی است تا جنگ خاتمه یابد» (همان: 546-567). چنانکه ملاحظه شد باز هم روس‌ها با مداخلات خود باعث وارد آمدن خسارت به این تجارتخانه شدند و زمینه را برای اضمحلال آن آماده نمودند. این تجارتخانه همچنان باقی بود؛ به‌گونه‌ای که آگهی‌های تبلیغاتی کمپانی یگانگی پارسیان در روزنامه‌های اواخر دورة قاجار به چشم می‌خورد که مردم را برای خرید فرا‌می‌خواند. شعبات این تجار‌تخانه در تهران به ترتیب در دالان امین‌الملک، جنب سبزه میدان و شعبة سوم در مقابل شمس‌العماره قرار داشت (رعد، س 6، ش51‌: 4).
در پایان شایان یادآوری است که در دورة قاجار علاوه بر تهران، یزد و کرمان، عده‌ای تجار زرتشتی در شیراز به فعالیت مشغول بودند و به فروش منسوجات یزد و کرمان می‌پرداختند (حبل‌المتین، 1383، ج22، س33:‌13-14). آنها در تجارت اسلحه هم دست داشتند (وقایع‌اتفاقیه، 1362:‌552-553؛ سپهر، 1368: کتاب اول، 309-310). تجارت پوست از زمینه‌های دیگر تجارتی زرتشتیان شیراز بود. در سال 1301ﻫ.ق، قانون «منع صدور پوست بره» (امینی،1380: 564) تصویب و وزارت مالیه مأمور اجرای آن گردید؛ بنابراین، مشکلاتی برای زرتشتیان، به‌خصوص زرتشتیان شیراز، به‌وجود آمد. آنها طی نامه‌هایی به وزارت مالیه خواستار صدور پوست‌هایی شدند که در دستشان باقی مانده بود. سرانجام وزارت مالیه تصمیم گرفت که در ازای دریافت مالیات یک قرانی از هر عدد پوست مجوز صدور صادر نماید (همان: 565-573). به‌نظر می‌رسد عمده عملکرد شغلی زرتشتیان در تجارتخانة یگانگی و شهر شیراز خرید و فروش کالاها بوده باشد که گاه وقایع سیاسی آن را متوقف می‌کرد.
نتیجه
در دورة قاجار، به‌ویژه از اواسط دوران ناصری، با حمایت پارسیان هند و تلاش‌های مانکجی هاتریا، فرستادة آنان، زرتشتیان ایرانی توانستند به‌تدریج وارد امور کشوری شوند. ایجاد انجمن‌ها و مدارس زمینة پیشرفت اجتماعی و فرهنگی آنها را فراهم نمود. لغو جزیه، که باری مالی بر دوش آنها بود، باعث آرامش فکری و در نتیجه، توجه آنان به امور اقتصادی گردید که این هم ایجاد تجارتخانه‌ها را به ‌دنبال داشت. زرتشتیان تجارتخانه‌های مهمی چون جمشیدیان، جهانیان و یگانگی را پایه‌گذاری نمودند و در امور مختلفی از جمله زمینداری و بانکداری به فعالیت پرداختند. درستکاری و نیک‌کرداری که زرتشتیان بدان معروف بودند، عامل مهمی بود تا موقعیت آنها در بین مردم و هیأت حاکمه بالا رود تا آنجا که مورد اعتماد مردم و حکومت قرار گرفتند. ارباب جمشید، بانی تجارتخانة جهانیان، با استفاده از پشتوانة مالی خود توانست به‌عنوان نخستین نمایندة زرتشتیان به مجلس شورای ملی راه یابد و بدین ترتیب، پس از گذشت چندین قرن جامعة زرتشتی ایران از انزوا بیرون آمد. همزمان، تجارتخانة جهانیان در امور بانکی، تولیدی و عمرانی فعالیت داشت که سرمایه‌گذاری در شرکت تلفن ایران از جملة آنها بود. قتل ارباب فریدون، رئیس این تجارتخانه در تهران، به علت طرفداری از مشروطه‌خواهان زمینه‌ای شد تا پس از قرن‌ها اعتماد دو طرفه‌ای بین مسلمانان و زرتشتیان پدید آید و زرتشتیان به‌عنوان بازماندگان نیاکان مورد احترام قرار گیرند.
بانیان تجارتخانه‌های یاد شده از پیشگامان ایجاد بانک ملی بودند و در پیشبرد این هدف چشم به ثروت همکیشان خود؛ یعنی، پارسیان داشتند؛ اما ترور یکی از زرتشتیان در یزد آنها را از این اقدام منصرف ساخت. به‌نظر می‌رسد تکیة تجارتخانه‌های زرتشتی بر بانک استقراضی روس و بانک شاهنشاهی اشتباهی آشکار بود؛ چراکه این بانک‌ها نمی‌توانستند پیشرفت کار تجارتخانه‌های مذکور را تحمل کنند، بنابراین با در اختیار گرفتن اموال و زمین‌های دو تجارتخانة جمشیدیان و جهانیان در قبال بدهی‌شان، عامل ورشکستگی آنها شدند. چنین می‌نماید که اگر این تجارتخانه‌ها می‌توانستند با پارسیان ثروتمند هند همکاری داشته باشند، وضعیتشان به مراتب بهتر از همکاری‌ با بانک استقراضی روس بود؛ چراکه احتمالاً پارسیان هند به لحاظ مشترکات دینی از وارد آوردن ضربه به همکیشان ایرانی خود خودداری می‌کردند. البته شایان ذکر است رقابتی در طول قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم میان انگلیس و روس در ایران به‌وجود آمده بود که طی آن، انگلیسی‌ها با واسطة پارسیان هند آشکارا از زرتشتیان ایران در بیشتر زمینه‌ها حمایت می‌نمودند؛ اما آنها هم در اواخر دورة قاجار چندان از زرتشتیان ایران حمایت ننمودند. از این رو، به‌نظر می‌رسد عامل ورشکستگی تجارتخانه‌های زرتشتیان ایران علاوه بر عدم حمایت پارسیان هند، همین رقابت بود که نتیجة آن وارد آمدن ضربه به‌وسیلة روس‌ها بود.