دانشگاه گندی شاپور -اولین دانشگاه ایران و جهان

 دانشگاه گندی شاپور -اولین دانشگاه ایران و جهان


بیش از ١٧ قرن پیش، هنگامیکه سلسله ساسانیان بر ایران حکومت می کرد، اولین دانشگاه جهان " گندی شاپور" (بعد از ورود اعراب به ایران جندی شاپور نام گرفت)، در نزدیکی دزفول تأسیس گشت و جایگاه استادانی ازکشورهای مختلف از جمله ایران، هند، یونان و روم گردید و همچنین مرکز آموزش و پژوهش در زمینۀ پزشکی، فلسفه و ادبیات شد. ضمن ایجاد بیمارستان در همین مکان، کتابخانه ایی نیز بنیان نهاده شد، که بزرگترین کتابخانۀ جهانِ باستان و نخستین کتابخانۀ عمومی- پژوهشی گردید.

اردشیر ساسانی در دوران سلطنت خود، قدیمی ترین کتاب هایی که در چین و هند بودند را جمع آوری می کرد و آن ها را در یک خزانه نگهداری می کرد، بدین ترتیب هنگامیکه شاپورِ او پس از شانزده سال فرمانروایی پدر(اردشیر بابکان)، وارث تاج و تخت وی گردید و زمام مملکت را به دست گرفت، راه پدر را در پیش گرفت.

در هنگام فرمانروایی شاپور اول شورشی با تحریک رومی ها و البته توسط ارمنستان در کشور صورت گرفت، که وی با درایت کامل به مقابله پرداخت و پیروز گشت، لیک با اسیران باب دوستی را آغاز کرد و شهری در جنوب غربی ایران مشابه شهر تسخیرشده در روم (انطاکیه) ساخت و نام آن را " گندی شاپور" نهاد، که معماری آن نیز تلفیقی بود از معماری تمدن های آن دوره. نام اصلى گندى شاپور (وه انديو شاپوهر) بوده : به معناى "بِه از انطاكيه" يا "شهر شاپور بهتر از انطاكيه" بوده است. به روایتی دیگر می گویند این نام که در ابتدا «گوند-دزی-شاپور» به معنی «دژ نظامی شاپور» بوده است. به هر کیفیت پس از گذشت ده سال این شهر رونق بسیاری گرفت، تا اینکه شاپور یکم به ساختن دانشگاه و سپس بیمارستانی در آن شهر مبادرت ورزید. شاپور نیز راه پدر را ادامه داد و تمام کتاب هایی که به زبان پارسی ترجمه شده بود را جمع آوری کرد. یکی از مهم ترین کارهای وی این بود که اوستا را به صورت یک کتاب گردآوری کرد و هنگامیکه اسکندر اوستا را در حمله به ایران سوزاند، شاپور توانس دوباره آن را احیا کند.

در مکانی که دانشگاه بنا شد، دو كتابخانه تأسیس شد: كتابخانه پزشكى كه در داخل بيمارستان بوده است و بيشترکتاب هاى آن پزشكى يونانى و هندى بوده و ديگرى كتابخانه ایی بود که در خود دانشگاه وجود داشت و كتاب هاى آن به زبان يونانى, سانسكريت و رومى بود. تعداد كتاب هاى رومى اين كتابخانه بيشتر از ساير زبان ها بوده و در زمينه هاى صنعتى, مهندسى, عمران و سدسازى بوده است. از آنجا که پزشكان و دانشمندان سريانى و يونانى و هندى زيادى به آنجا آمدند و زندگى كردند، مکتب پزشکی آمیخته از طب یونانی، هندی و زرتشتی نیز در ایران به وجود آمد. لازم به ذکر است که دانشگاه "گندی شاپور"، عددنویسی هندی(سانسکریت) را متداول کرد و ایرانیان آن را به جهان اسلام و سپس اروپا منتقل کردند و از آن پس جایگزین عددنویسی لاتین گشت.

شاپور اول ضمن اینکه مشغول جمع آوری کتاب های ایرانیان از سایر سرزمین ها شد، سعی کرد تا مترجم هایی را نیز به کار بگیرد، تا کتاب ها را به زبان پهلوی ترجمه کنند و آن ها را در محل بزرگترین کتابخانۀ جهانِ باستان یعنی "گندی شاپور" نگهداری کنند.

طبق روایات تاریخی دیگری تأسیس این مکان را به خسرو انوشیروان نسبت می دهند که او نیزرعلاقه وافری به پژوهش و تحقیق و دانش و فلسفه داشته است. بدستور او نسکهای مهم پزشکی و فلسفی و دیگر علوم گرد آوری شد و به پیشرفت این مرکز علمی کمک فراوانی کرد.گردآوردن دانشمندان در کنگره های پزشکی و مجالس و فرستادن برزویه پزشک به هندو آموختن فلسفه نزد فیلسوف سوری به نام اورانیوم همه دست به دست هم داد تا گندی شاپور بزرگ‌ترین مرکز پزشکی پیش از اسلام شود.از جمله اقدامات آن زمان ترجمۀ کتاب هایی مانند کلیله و دمنه، ویس و رامین و سندبانامه بود. می گویند پزشک معروف آن زمان، برزویه، به فرمان خسرو به هند می رود و کتاب هندی پنچه تنتره را به پارسی میانه ترجمه می کند و همان کلیله و دمنه معروف است.

به دستور انوشیروان، در جوار دانشکده پزشکی، ضرورتاً بیمارستانی نیز تأسیس گردید. جرجی زیدان (نویسنده مسیحی عرب) در این مورد می‌نویسد: خسرو انوشیروان در جندی‌شاپور برای معالجه بیماران و آموزش پزشکی، بیمارستان جندی‌شاپور را دایر نمود واز هندوستان و یونان پزشکانی استخدام کرد تا در آنجا طب هندی و طب یونانی (بقراطی) تدریس کنند، درنتیجه ایرانیان دارای دو رشته پزشکی شدند و بیمارستان جندی شاپور شهرت بی‌نظیری در دنیای آنروز پیدا کرد. جرجی زیدان تحت عنوان (بیمارستانهای اسلام) می‌نویسد: بیمارستان کلمه‌ای فارسی است و به معنای محل بیماران می‌باشد. در دوره تمدن اسلامی، بیمارستان مشتمل بر مدارس طب هم بوده و همانجا درس طب می‌خواندند و عملاً از بیماران معاینه و شناسائی می‌نمودند. عربها ایجاد بیمارستان را از ایرانیان آموختند و همانند بیمارستان جندی‌شاپور که بزرگترین بیمارستان پیش از اسلام بود، بیمارستان‌هائی در نقاط مختلف ممالک اسلامی دائر کردند.

در گندی شاپور گروهی از پزشکان هندی و سریانی و یونانی به آموزش پزشکی سرگرم بودند و این آموزش نخست به زبان یونانی و سپس پهلوی بود امازبان پزشکان گندی شاپور پارسی بود.

در دانشگاه گندی شاپور بجز برگردان نسکهای پزشکی و نوشته های بقراط و جالینوس،از پزشکی اوستایی و دانش پزشکی دوران هخامنشی و همچنین پزشکی هندی و یونانی بهره گیری می شد.

از برتری‌های بزرگ این دانشگاه علاوه بر آموزش پزشکی، آموزش های علمی ،حکمتی و فلسفی رواج بسیار داشت.

گویند در زمان ساسانیان بردرگاه این دانشگاه نوشته شده بود:

دانش و هنر برتر از زور و شمشیر است